Picture of از دیگر رسانه‌ها

از دیگر رسانه‌ها

برخی از مطالب منتشر شده در این بخش ممکن است مربوط به رسانه‌های بیرونی باشد. این مطالب در مرحله توسعه وبسایت جدید سلام وطندار افزوده شده و به مرور زمان حذف خواهد شد.

چگونه توییتر به صحنه همدلی شهروندان افغانستان و ایران بدل شد؟

همبستگی کاربران افغان و ایرانی در دو کارزار مخالفت با اعدام و مخالفت با باج‌دهی به طالبان، که هیچ ارتباط موضوعی به هم ندارند، نشان می‌دهد که آن‌چه شهروندان افغانستان و ایران را به هم پیوند داد، سرخوردگی هر دو گروه از رهبران سیاسی‌شان است؛

نگاهی به اشکال مقاومت مدنی جامعه سیاه‌پوستان آمریکا در قرن‌های گذشته

اولین شکل مقاومت سیاهان آمریکا، توسط برده‌ها شروع شد. آن‌ها از ایالات جنوبی فرار می‌کردند و به ایالات شمالی می‌رسیدند. در نتیجۀ این فرارها، برای دستگیری این بردگانِ فراری جایزه‌های کلانی مقرر می‌شد. علی‌رغم این‌ها، تا سال ۱۸۶۰، چهارصدهزار برده گریختند. به‌قولِ دیوید والدسترایکر، «عملِ به فرار، به‌خودی‌خود ایدۀ بردگی را به‌چالش می‌کشید.»

تفنگت را زمین بگذار : چه وقت و چرا مقاومت مدنی نتیجه می‌دهد؟

مقاومت مدنی به این دلیل پیروز نمی‌شود که دل دیکتاتورها و پولیس مخفی را به لرزه می‌اندزد؛ بل پیروز می‌شود چون مقاومت مدنی در مقایسه با مبارزه مسلحانه به احتمال زیاد می‌تواند پایگاه بزرگ‌تر و متنوع‌تری از شرکت کنندگان را جذب و هزینه‌های غیر قابل تحمل را بر یک رژیم تحمیل می‌کند.

مصداق‌های غیرغربی نژادپرستی

در شراق تعریف ما از نژادپرستی چیست و مصداق‌های مشخص آن کدام‌هاست؟ معادل‌های بومی و خاستگاه نژادپرستی در فرهنگ شرقی چیست؟ ربط نُرم‌های اجتماعی و سازوکارهای فرهنگی با تبعیض نژادی چیست؟ ایا برداشت کشورهای منطقه از مفهوم نژادپرستی با غرب تفاوت دارد؟ افراد تبعیض‌گر در نظام‌های سیاسی چه سود شخصی و گروهی می‌برند؟ این‌ها پرسش‌هایی است که مهمانان میزگرد «مصداق‌های غیرغربی نژادپرستی» که به ابتکار انستیتوت مطالعات استراتژیک برگزار شد، به آن پرداختند.

من شاهد ظهور و سقوطِ دیکتاتورها بوده‌ام؛ آمریکا مراقب باش!

ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا نمونه‌ای کوچک از این مستبدان است. او زمام‌دارِ کشوری‌ست که به‌لحاظِ تاریخی خود را هواداِر آزادی دانسته است؛ که البته همیشه این‌طور نبوده است. تا امروز، با ساخت‌وپاختِ جمهوریخواهانْ او کمابیش لجام‌گسیخته حکومت کرده است. حالا انتخابات در راه است و او محبوبیتی ندارد، برای همین به‌دنبالِ راهی برای پیروزی دست‌وپا می‌زند. و اگر معنایش پایمال‌کردنِ آزادی‌های آمریکایی باشد، اشکالی هم ندارد.

رابطۀ عوام‌گرایی سیاسی و مدیریت بحران کرونا

عوام‌گرایی یا پوپولیسم پدیدۀ نسبتا ساده‌ای‌ست. رهبرانِ پوپولیست چیزهایی را که مردم دوست دارند بشنوند، به آن‌ها می‌گویند، و همیشه هم رأیِ آن‌ها را مالِ خود می‌کنند. رهبرانِ پوپولیست معمولا قبل از آنکه مردم متوجهِ دروغ‌های‌شان شوند، یا می‌میرند یا بازنشست می‌شوند، یا به یک دیکتاتور بدل می‌شوند. ولی وقتی مصیبتی ناگهانی مثل بحران جاری کووید ۱۹ بروز می‌کند، نواقصِ پوپولیسم هم بلافاصله آشکار می‌شود.

قتل؛ لب مرز ایران بزرگ

اقدام مرزبانان ایرانی در شکنجه و قتل مهاجران غیرقانونی ابعادی پیچیده‌تر از صرفا یک قانون‌شکنی دارد. آن جمع تفنگدار قبل از آن‌که مرزبان باشند، شهروندان یک کشورند، و خواهی نخواهی، متاثر از فرهنگ و نگاه غالب در جامعه‌شان نسبت به مهاجران و به ویژه مهاجران افغان.

چگونه‌ قصه‌های ویران‌شهری رادیکالیسم را در دنیای واقعی تقویت می‌کند؟

ظاهرا بعد از حملاتِ ۱۱ سپتامبرِ ۲۰۰۱ به آمریکا بود که شکوفایی داستان‌های ویران‌شهری آغاز شد و در سال ۲۰۱۰ سر به فلک کشید؛ دوره‌ای که رمان‌های «بازیِ گرسنگی» اثرِ سوزان کالینز به موفقیت فراوانی دست یافت. اما آیا فیلم‌ها و داستان‌های ویران‌شهری تندروی و رادیکالیسم را در جهان واقعی تقویت می‌کنند؟

یووال نوح هراری: جهان بعد از کرونا

بشر امروز با بحرانی جهانی روبه‌روست. شاید بزرگترین بحران نسل ما. تصمیماتی که مردم و دولت‌ها طی هفته‌های آتی اتخاذ می‌کنند ممکن است جهان ما را برای سال‌های متمادی تغییر دهد. این تصمیماتْ نه‌فقط نظام‌های بهداشتیِ ما که اقتصاد و سیاست و فرهنگ ما را هم تغییر خواهد داد. ما باید سریع و قاطع عمل کنیم. درعین‌حال باید مراقبِ پیامدهای بلندمدتِ اقدامات‌مان هم باشیم. وقتی دنبالِ راه‌حل می‌گردیم، هم باید از خود بپرسیم که چه‌طور باید بر این تهدیدِ آنی غلبه کرد، و هم باید بپرسیم که بعد از فروکش‌کردنِ این طوفان، در چه جهانی زندگی خواهیم کرد. بله، این طوفان خواهد گذشت، انسان به بقای خود ادامه خواهد داد، بیشترِ ماها زنده خواهیم ماند ‌ـــ‌ اما در دنیایی متفاوت سکونت خواهیم داشت.

آیا رای دادن و انتخابات عقلانی است؟

از قدیم سیاست‌دانان پذیرفته بودند که موقعِ انتخابات، منافع فرد و منافع جامعه تضاد پیدا می‌کنند. آنتونی داونز، اقتصاددادن آمریکایی، در کتابِ «نظریۀ اقتصادی دموکراسی» که سال ۱۹۵۷ منتشر شد، نوشته است که آدمِ منطقی، اگر بداند بعید است رایِ او نتیجۀ انتخابات را به‌نفع کاندیدای موردنظرش تغییر دهد، نباید وقتش را تلف کند و رای بدهد. در این عقلانیتِ انسانی، یک عملِ مستقل که هیچ ارزشِ ابزاری برای شخص ندارد، اساسا نابخردانه است، و تنها توجیهِ آن، ایجاد حسِ غرور یا مشارکت با دیگران است که از رای‌دادن به‌دست می‌آید.

حباب سیاسی چیست و چرا هانا آرنت می‌گوید باید هرچه زودتر از آن خارج شد؟

در فضای سیاسیِ امروز که آمیخته به عوام‌گرایی و بیگانه‌هراسی است، هرکسی ممکن است وسوسه شود که در خانه بنشیند و از روابط اجتماعی و عمومی طفره رود. درواقع این ذهنیتِ غالب وجود دارد که سیاستِ افراطی و کاپیتالیسمِ نئولیبرال و فساد را نمی‌توان جایگزین کرد. گویا احساس همبستگی بین دولت‌های ملی، جای خود را به تنفر از خارجیان و نوستالژی برای شکوه ملی گذشته داده است.

فارسی نقطه وصل است، نه فصل

در افغانستان، زبان فارسی یکی از جنجالی‌ترین مسائل در تاریخ معاصر این کشور بوده و این جنجال کماکان ادامه دارد. با آن‌که از زمان شکل‌گیری جغرافیایی به نام افغانستان، حاکمان این کشور پشتون بوده‌اند، زبان حاکم یا «فرانکا لینگوا» در سیاست و جامعه و فرهنگ این کشور همواره فارسی بوده است. در این مقاله به دلایل فارسی‌ستیزی تاریخی در افغانستان پرداخته شده و این‌که چگونه نسل جدید شهروندان افغانستان چگونه با فارسی‌‌ستیزی مقابله می‌کنند. این مقاله در «دفتر ایران فرهنگی»، همراه با مجموعه‌ای از مقالات نویسندگان فارسی‌زبان با موضوع «ایران فرهنگی» از سوی نشریه آسو و به کوشش مهدی جامی منتشر شده است.

چگونه چندپارچگی اروپا کمک کرد به ثروتمندترین بخش جهان تبدیل شود؟

چطور دنیای مدرن و شکوفایی بی‌سابقه‌ی آن آغاز شد؟ و چرا؟ در رابطه با این که چرا و چگونه فرآیند رشد اقتصادی در قرن ۱۸ در اروپای غربی رخ داد، پژوهشگران، دانشمندان سیاسی، اقتصاددانان، و تاریخ‌دانان کتاب‌های قطوری نوشته اند که قفسه‌ها و طاقچه های زیادی را پر می‌کنند. یکی از قدیمی‌ترین و قانع‌کننده‌ترین توضیحات، در پاسخ این سوال، چندپارچگی سیاسی طولانی‌مدت اروپا است. برای قرن‌ها، هیچ حاکمی نتوانسته بود اروپا را به شیوه‌ای متحد و یکپارچه بسازد، که به عنوان مثال، مغول‌ها و مینگ‌ها چین را متحد و یکپارچه نگه‌داشته بودند.