در نتیجۀ چندین سال درگیری و ناامنی در سراسر کشور بهویژه ولایت کندز، افراد بسیاری قربانی شدهاند. افرادی که در جریان درگیریها در کندز کشته شده، بیشتر شان سرپرست خانوادههایشان بوده و اکنون زنان بسیاری به دلیل از دستدادن همسرانشان در درگیریها، بیسرپرست و کودکانشان یتیم شدهاند.
خانوادههایی که نانآورانشان را در کندز از دست دادهاند، با مشکلات فراوانی زندهگیشان را به پیش میبرند.
سکینه، بانویی که ۳۶ سال سن دارد و باشندۀ روستای ناصریها در مرکز شهر کندز است، میگوید که همسرش ۸ سال پیش عضو نیروهای ارتش بود و پس از ترک وظیفه، طالبان او را با خود به میدان نبرد بردند و در جریان درگیری میان طالبان و نیروهای امنیتی در ولسوالی چهاردرۀ این ولایت، کشته شد. این بانوی رنجدیده، از آنزمان تاکنون با عالمی از مشکلات در یک خانۀ کرایه زندهگیاش را به پیش میبرد.
به گفتۀ سکینه، به دلیل ناداری و نیز بیسرپرستی خانوادهاش، فرزندانش از ادامۀ درس و آموزش محروم ماندهاند.
سکینه میگوید: «شوهرم اول در دولت بود، بعد به خانه آمد و گفت دیگر نمیخواهد به وظیفه برود و نمیخواهد جنگ کند. یکسال بعدش طالبان آمدند و او را با خود به جنگ بردند. او سه بار رفت و بار آخر کشته شد. من پنج اولاد دارم، همۀشان خُرد هستند. یک برادرم هم همراهم هست بهخاطری که پدر او هم شهید شده، هیچکسی را ندارد. پسر بزرگم صنف هفت مکتب بود، او هم مکتب را رها کرد. فعلاً کراچیوانی میکند تا یکچیزی به خانه بیاورد.»
سکینه با چهرۀ آشفته و خسته از مشکلات زندهگی به ریاست شهدا و معلولان ولایت کندز آمده است. او میگوید که هر روز بهخاطر پیداکردن لقمهنانی به فرزندانش، در خانههای مردم کار میکند.
او دردش را اینگونه بیان میکند: «اینجا به ادارۀ شهیدان و معلولان آمدهام تا پول شهیدی شوهرم را بگیرم و برای پسرانم کالا و یک بوری آرد و بعضی چیزهای خوراکی بگیرم. ما غریب و بیچاره هستیم، روزانه میروم به خانههای مردم کالا میشویم، خانهپاکی میکنم، بعد یک مقدار پول یا نان و غذا برایم میدهند. میروم خانه و همینقسم روز خود را سپری میکنیم.»
عبدالله، پسر بزرگ سکینه است. او ۱۴ سال سن دارد. میگوید، آرزو داشت در آینده مهندس/انجنیر شود، اما پس از کشتهشدن پدرش، آرزوی او به خاک یکسان شد و بهخاطر فراهمکردن احتیاجهای خانوادهاش در شهر کراچیرانی میکند.
عبدالله میگوید: «من هر روز در شهر کراچیوانی میکنم. روزانه ۳۰ تا ۵۰ افغانی پیدا میکنم و آن را نان میخرم و خانه میبرم. ما از تاجران و دولت میخواهیم همراه ما کمک کنند تا درس بخوانیم و یک آیندۀ خوب داشته باشیم.»
همانند سکینه، زنان زیادی وجود دارند که در اثر جنگ و ناامنی، سرپرست خانوادههایشان را از دست داده و با دنیایی از مشکلات با کودکانشان در چنین شرایط سخت زندهگی میکنند.
این خانوادۀ آسیبدیده از جنگ در کندز با اینکه خواهان کمک و همکاریست، از طرفهای درگیر میخواهد که از جنگ دست بکشند تا دیگر هیچ زنی در کشور بیسرپرست و هیچ کودکی یتیم نشود.
بربنیاد آمار غیررسمی، بیش از ۲۰ هزار تن در نتیجۀ درگیریها در ولایت کندز کشته یا هم معلول شدهاند. اما مسئولان آمریت شهدا و معلولان کندز میگویند که در این اداره ۱۰ هزار تن بهشمول معلولان و ورثۀ شهدا ثبتاند.
- در تصویر سکینه و پسرش