
هیئتی از وزارت داخله به ایران رفت
عبدالمتین قانع، سخنگوی وزارت امور داخلهی امارت اسلامی، اعلام کرده که هیئتی از معینیت مبارزه با مواد مخدر این وزارت، در جریان یک سفر رسمی عازم جمهوری اسلامی ایران شده است.

عبدالمتین قانع، سخنگوی وزارت امور داخلهی امارت اسلامی، اعلام کرده که هیئتی از معینیت مبارزه با مواد مخدر این وزارت، در جریان یک سفر رسمی عازم جمهوری اسلامی ایران شده است.

بیست سال است که از جایگاه سنتی زن خانه، به جایگاهی با تعریف مردانه در افغانستان، یعنی سرپرست خانواده تغییر موقعیت داده و تنها تکیهگاه فرزندانش در روزهای خوب و بد زندگی بوده است. نسترن -نام مستعار- در این مدت از طریق گلدوزی و خیاطی، نانی سر سفره برده و سقفی روی سر فرزندانش ساخته است.

عابده سلطانی ۴۵ساله باشندهی اصلی قلعهی زمانخان کابل است و چهار سال پیش، پس از گذراندن یک دورهی آموزشی کوتاهمدت، در بخش امنیتی این وزارتخانه استخدام شده است. از آن زمان، هر روز صبح زود تا دیروقت روز در همین اتاق، درگیر بازرسی زنانیست که برای کارهای اداری به این جا میآیند. «وقتی آمدم، تجربه نداشتم؛ اما سه ماه یک دورهی آموزشی بود. آن را سپری کردم، یاد گرفتم و حالا کارم خیلی خوب شده. مشکلات اولیه حل شد؛ اما کار ما، تلاشی است، کمی سخت است.

به گفته ی زینب پس از این که وارد زندان شد، همه چیزی برایش رنگ دیگری گرفت؛ رنگی که با آزادشدنش سر جایش ماند و سیاهی آن از زندگیاش پاک نشد. میگوید که پس از آزادشدن، در جمع بستگانش پذیرفته نشد. «همسایهها گپ میزدند، فامیل پشت خود دور دادند؛ حتا برادر و خواهرم که همخونم بودند، رفتوآمد خلاص کردند؛ هر کی گپ پشت گپ میزد؛ هیچ محفل خوشی و غم ما را دعوت نمیکردند.»

در این جا، کارگاهی برای ساخت اعضای مصنوعی فعال است؛ جایی که ۱۱ زن در آن تلاش دارند بر اساس نیاز به مراجعهکنندگان اندامی برای برداشتن بار زندگی بسازند. صدای برخورد پلاستیک با دستگاه برش، در فضای کوچک کارگاه پیچیده است؛ زن جوانی که با پای مصنوعی کنار میز ایستاده، با دستانی که به درد و تجربه آغشته اند، قطعههای سرد پلاستیک را به اندامی امیدبخش برای دیگر زنان و کودکان تبدیل میکند.

خانوادهای در ولسوالی ینگیقلعهی تخار، با فرستادن تصویرهایی به سلاموطندار، میگوید که پسر ۱۵سالهی این خانواده که از یک سال به این سو در ولایت فارس ایران، مصروف چوپانی بوده، به شکل بیرحمانهای کشته شده است.
این پسر رامین نام داشته و به گفتهی خانوادهاش، یکشنبهشب -۷ جوزا- در منطقهی مرودشت ولایت فارس ایران، توسط افراد ناشناس کشته شده است.

پس از رویکارآمدن دوبارۀ امارت اسلامی، هزاران تن از شهروندان افغانستان راهِ مهاجرت را در پیش گرفته و راهی کشورهای ایران، ترکیه و پاکستان شدهاند. اکنون شماری از مهاجران افغان در کشورهای نامبرده میگویند که با مشکلاتی بسیار دستوپنجه نرم میکنند؛ از افزایش بهای مواد خوراکی گرفته تا مزد کم در بدل کار بسیار و رفتار نادرست پولیس با آنان.

شماری از مهاجران افغان که به تازهگی از ایران ردومرز شده و به کشور بازگشتهاند، شاکیاند و میگویند که در هنگام بازگشت به کشور در اردوگاههای ایران از سوی نظامیان این کشور به گروگان گرفته شدهاند و از آنان اخاذی شده است.

امروز بیستم جون، برابر با روز جهانی پناهندهگان است. این روز توسط سازمان ملل متحد بهمنظور احترام به پناهجویان در سراسر جهان نامگذاری شده است. در روز جهانی پناهندهگان از قدرت و شجاعتی که پناهندهگان برای فرار از مشکلات، درگیری و شکنجه از کشورشان به خرج میدهند، تجلیل میشود.

شماری از باشندهگان بغلان پیکر عزیزآغا، فرزند بزرگ و نانآور یک خانوادۀ هشتنفری را اینجا در یکی از مناطق این ولایت، با تمام آرزوهایش به خاک میسپارند. عزیزآغا ۲۸ سال سن داشت و دانشآموختۀ دانشکدۀ تعلیم و تربیۀ دانشگاه بغلان بود. او پس از فراغت از دانشگاه، دو نیم سال تمام در بخش اداری این دانشکده به گونۀ افتخاری کار کرد.

حمید حمیدی، از جوانان ولایت پروان است. او در سال ۲۰۱۷ و پس از پایان دورۀ مکتب، مهاجرت بیمدرک قانونی/نامنظم را به هدف رسیدن به اروپا با پیمودن راههای دشوارگذر برای زندهگی بهتر در پیش گرفت؛ اما مهاجرت موفق نداشت. حمید طعم تلخ مهاجرت را زمانی چشیده که تازه از مکتب فارغ شده بود. او نخست به ایران و از آنجا به ترکیه رفت.

با آنکه افغانستان یک کشور رو به توسعه است، جنگ، ناامنی و وضعیت بد اقتصادی در این کشور سبب شده است عدهیی از شهروندانش با پذیرفتن خطرهای بسیار جانی و مالی به کشورهای همسایه و اروپایی بیمدرک قانونی/نامنظم مهاجرت کنند. بیشتر شهروندان افغانستان بهویژه جوانان که در مناطق دوردست یا هم در مناطق زیر حاکمیت طالبان زندهگی میکنند، راه مهاجرت نامنظم را در پیش میگیرند.

شمسالله احمدزی که در یک مکتب دولتی استاد زبان انگلیسی بود، دو ماه پیش بهدلیل وضعیت نامناسب اقتصادی و بیعدالتی اجتماعی بیمدرک قانونی راه مهاجرت را در پیش گرفت؛ بیخبر از اینکه شانسش در این مسیر با مشکلات بر میخورد.

محمدنادر، باشندۀ اصلی شهر فیروزکوه، مرکز ولایت غور است.
او به دلیل فقر، بیکاری و ناامنی مجبور شد که سه سال پیش به مهاجرت نامنظم یا بدون مدرک قانونی رو بیاورد و افغانستان را به مقصد یافتن زندهگی بهتر و آسوده ترک کند. او راه پاکستان و ایران را در پیش گرفت و سرانجام در ترکیه مسکنگزین شد.

لطیف، جوان ۳۰ ساله، باشندۀ ولایت کابل است. او پدر یک پسر و دختر است و شغل خیاطی دارد. لطیف فرزند بزرگ خانوادهاش است و تلاش میکند برای خانوادۀ ۱۳ نفریاش نفقه آماده کند. بهدلیل جمعیت بزرگ خانواده و درآمد کم، او با هزاران امید راه مهاجرت منظم را در پیش میگیرد و به کشور امارات میرود. لطیف روزی که تصمیم به ترک افغانستان میگیرد، دکانش را میفروشد و با ۷۲۰ دالر راهی امارات میشود.

افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ با سونامی ترک شهروندانش به کشورهای اروپایی روبهرو شد. بیشتر جوانان و خانوادهها برای زندهگی بهتر و بهدور از جنگ و بیعدالتی عطای خانه را به لقایش بخشیدند و به یکی از کشورهای اروپایی سکناگزین شدند. شهروندان کشور برای رسیدن به اروپا از جان و مالشان مایه گذاشتند، بسیاری رسیدند و بسیاری دیگر در رؤیای زندهگی بهتر در آبها غرق شدند.