پس از فروپاشی جمهوری در کنار دیگر دگرگونی‌هایی که در ساختار اجتماعی افغانستان شکل گرفت، بیش‌تر زنان شاغل، از فضای همگانی و کاری حذف و به ماندن در خانه محکوم شده اند. در این میان، زنان زیادی بودند که با کار در نهادهای حکومتی و غیرحکومتی، نیازهای زندگی خود و خانواده‌ی شان را فراهم می‌کردند؛ اما بازداشتن زنان از کار در این بخش‌ها، در بیش‌تر از دو سال گذشته، آن‌ها را در تأمین نیازهای روزمره‌ی شان با مشکل روبه‌رو کرده است.

نظیفه نجرابی، باشنده‌ی کابل، یکی از هزاران زنی است که در بیش‌تر از دو سال گذشته، به ماندن در خانه مجبور شده؛ چیزی که او را در تأمین نیازهای روزمره‌ی خود و خانواده‌اش ناتوان کرده است. او، که در دوره‌ی جمهوری وکیل مدافع بود، حالا مانند دیگر وکیلان مدافع زن، ناچار است در خانه بماند و همه‌ی روزش را با ناخوشی ناشی از بی‌کاری و ناداری سر کند. او، می‌گوید که در بیش‌تر از دو سال گذشته، با پس‌اندازی که داشت هزینه‌ی زندگی‌ خود و خانواده‌اش را فراهم می‌کرد؛ اما حالا که دخلش تمام شده، با گرفتن قرض از بستگان نزدیکش، زندگی‌اش را می‌گذراند. «زندگی ما اکنون مملو از مشکلات است؛ قبلاً که وظیفه داشتیم، می‌توانستیم که تمام ضرویات خانه را تأمین کنیم؛ اما اکنون پیش‌برد زندگی برای ما بسیار سخت شده است.»

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

در کنار محدودیت‌های وضع‌شده از سوی حکومت سرپرست در بیش‌تر دو سال گذشته، زنان زیادی به دلیل دگرگونی‌های سیاسی-اجتماعی نیز، از ساختار قدرت حذف شده و به دنبال آن، با مشکلات‌ اقتصادی روبه‌رو شده اند.

سایره عالمیار، عضو پیشین شورای ولایتی بدخشان که خود نان‌آور خانوده‌اش بوده، می‌گوید که این روزها در کنار ناتوانی در تأمین نیازهای خوراکی خانواده، هم‌چنان در پرداخت کرایه‌ی خانه به مشکل خورده است. او، برای یافتن مصروفیتی که بتواند با درآمد آن هزینه‌ی خوراک، پوشاک و آموزش کودکانش را فراهم کند، به هر دری کوبیده، اما هر بار با ناامیدی به خانه برگشته است. خانم عالمیار می‌گوید: «اکنون حتا پول مخارج زندگی ما در دست‌رس ما قرار نداره که بتوانیم نیاز خوراکی و غیرخوراکی خود را تأمین کنیم. ما حس خوبی نداریم و من خودم نیز به دلیل مشکلات اقتصادی، افسرده شدیم.»

بی‌کاری در بیش‌تر از دو سال گذشته، سبب شده که زنان زیادی برای رویارویی با زندگی واقعی، احساس درماندگی کنند. هوسی جبارخیل، کارمند وزارت اقتصاد در حکومت پیشین که با آمدن امارت اسلامی خانه‌نشین شده و منبع درآمدی ندارد، می‌گوید که حالا چشم به راه برداشته‌شدن چالش‌ها و محدودیت‌های کاری و آموزشی در برابر زنان است، تا بتواند دوباره به فضای کاری برگردد و به زندگی‌اش سامان بدهد. «متأسفانه که فرصت‌های کاری خود را از دست دادم و فعلاً دو سال می‌شود که بی‌کار و بدون درآمد با مشکلات روحی مواجه استم.»

سلام‌وطندار را در شبکه‌ی «ایکس» دنبال کنید

در کنار محدودشدن فضا برای فعالیت‌های زنان در اداره‌های حکومتی و غیرحکومتی، محدودیت‌هایی که در بیش‌تر از دو سال گذشته به گونه‌ی دوام‌دار روی زندگی زنان وضع شده، به میزان بی‌کاری آن‌ها و دامن‌گیرشدن شان با مشکلات اقتصادی افزوده است.

یلدا عزیزی، باشنده‌ی کابل و آرایش‌گر که پس از منع فعالیت آرایش‌گاه‌های زنانه، بی‌کار شده، می‌گوید که حالا به دلیل ناداری، مانده است که چوب و زغال مورد نیاز زمستان را چه گونه تهیه کند. او که تنها نان‌آور خانواده‌ی هفت‌نفره‌اش بود، می‌گوید که سرپرستی خواهرش که شوهرش را از دست داده نیز به عهده دارد؛ چیزی که فشار زندگی را روی شانه‌های او بیش‌تر کرده است. خانم عزیزی می‌افزاید: «برای ما هدفی نمانده؛ حال که وظیفه‌ام را از دست دادم، زیاتر به فکر خواهرم استم؛ چون یتیم‌دار است. از این به بعدش را نمی‌فهمیم؛ چون زمستان سخت در پیش رو داریم؛ نه چوب است، نه زغال است؛ مواد خوارکی هم نیست.»

در بیش‌تر از دو سال گذشته، زنان از کار در اداره‌های حکومتی به جز بخش بهداشت و آموزش‌وپرورش، از کار در سازمان‌های غیردولتی داخلی و خارجی و همین طور از شماری از فعالیت‌های کوچک درآمدزا بازداشته شده اند؛ چیزی که به کوتاه‌شدن دست هزاران زن از منابع اقتصادی و روبه‌روشدن خانواده‌های شان، با ناداری انجامیده و آن‌ها را در شرایط دشواری قرار داده است.

مرتبط با این خبر:

کلیدواژه‌ها: // // //

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: