تعریف افسردگی
بر بنیاد تعریف سازمان جهانی بهداشت، اختلال افسردگی، رایجترین اختلال روانی بوده که به معنای ازدستدادن لذت و علاقه به فعالیتهای جذاب، برای مدت طولانی است. افسردگی، یک اختلال روانی شایع و جدی است که بر احساسات، افکار، رفتار و عملکرد روزانهی فرد تأثیر میگذارد. این اختلال، میتواند سبب احساس غم و اندوه مداوم، ازدستدادن علاقه به فعالیتهای پیشین، کاهش انرژی، اختلال در خواب و اشتها و مشکلات در تمرکز و تصمیمگیری شود. این اختلال، از زندگی شخصی تا روابط اجتماعی افراد را زیر تأثیر قرار میدهد. نشانههای افسردگی ممکن است چنان تشدید شود که فرد تمایل به ضرررساندن به خود را پیدا کند.
بیان مسئله
در سالهای پسین، شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افغانستان دستخوش تغییرهای گستردهای شده که به ویژه زنان را با چالشهای جدیتری روبهرو کرده است. محدودیتهای اعمالشده بر حقوق و آزادیهای زنان، بیکاری، نبود دسترسی کافی به خدمات رواندرمانی، ناداری، انزوا، تبعیض، خشونت خانوادگی و اجتماعی، از جملهی عاملهایی اند که میتواند به افزایش مشکلات روانی به ویژه افسردگی در میان زنان منجر شود.
در چنین شرایطی، تشخیص و تحلیل میزان افسردگی زنان به عنوان یکی از رایجترین اختلالهای روانی، ضروری به نظر میرسد. نبود دادههای دقیق و علمی در بارهی وضعیت روانی زنان افغانستان سبب شده تا این موضوع از دید سیاستگذاران، نهادهای صحی و مدنی و رسانهها مغفول بماند و راهحلهای عملی برای کاهش این معضل در سطح جامعه طراحی و پیادهسازی نشود.
به همین دلیل، مؤسسهی رسانهای سلام افغانستان (رادیو سلاموطندار) با انجام نظرسنجی میدانی در ۲۶ ولایت کشور و بررسی وضعیت روانی ۴۰۱ زن، تلاش کرده است تا تصویری واقعی و علمی از وضعیت افسردگی در میان زنان در افغانستان ارائه دهد. یافتههای این نظرسنجی نشان میدهد که حدود نیمی از زنان مورد بررسی دچار افسردگی متوسط اند؛ موردی که زنگ خطر جدی برای سلامت روانی جامعهی زنان در افغانستان به شمار میرود.
تحلیل دقیق این دادهها، با بررسی متغیرهایی مانند سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، اشتغال، نوع سکونت، انرژی روزانه، خواب، تمرکز، احساس امنیت و نگرش به آینده، میتواند به نهادهای حکومتی، سازمانهای صحی، رسانهها و جامعهی مدنی کمک کند تا اقدامهای هدفمندتری برای بهبود وضعیت روانی زنان طراحی و اجرا کنند.
پیشینهی پژوهش
موضوع افسردگی زنان در افغانستان، به یکی از محورهای اصلی مورد توجه نهادهای ملی و بینالمللی تبدیل شده است. در بارهی میزان افسردگی زنان در افغانستان، گزارشهای آماری و رسمی منتشر شده است. مطالعات مختلف نشان میدهند که میزان افسردگی میان زنان افغان به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین جهانی است.
سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته: گزارشهای مشترک بخش زنان سازمان ملل متحد (UN Women)، سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) و دفتر هیئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (UNAMA) نشان میدهد که از اپریل تا جون ۲۰۲۳، نزدیک به ۷۰ درصد از زنان مورد بررسی از افزایش اضطراب، افسردگی و انزوای اجتماعی خبر داده اند.
مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک افغانستان (ACES): مطالعهای در ۲۰۲۳ نشان داد که ۸۰.۴ درصد از زنان افغان در مناطق شهری نشانههای افسردگی را تجربه میکنند و ۸۱ درصد نیز از اضطراب خفیف تا شدید رنج میبرند. این مطالعه، همچنین ارتباط قوی میان افسردگی و درآمد پایین خانوار، کیفیت پایین زندگی جسمی و روانی و تجربهی رویدادهای منفی را شناسایی کرده است.
هدفهای پژوهش
- بررسی میزان افسردگی میان زنان در افغانستان؛
- شناسایی عاملهای مؤثر بر بروز افسردگی میان زنان در افغانستان؛
- ارائهی راهکارهایی برای پیشگیری و کاهش افسردگی در میان زنان افغان؛
- تحلیل پیامدهای اجتماعی، خانوادگی و فردی افسردگی در زندگی زنان افغان؛
- شناسایی مانعهای دسترسی به خدمات سلامت روانی و پیشنهاد راهکارهای توسعهی زیرساختی؛
پرسشهای پژوهش
- چه عاملهایی سبب افزایش افسردگی میان زنان شده است؟
- افزایش افسردگی چه پیامدهایی برای زنان و جامعه دارد؟
- آیا زنان به آینده انگیزه و امید دارند؟
- آیا زنان توانایی تمرکز و علاقه به شرکت در فعالیتهای اجتماعی را دارند؟
- چه راهکارهایی میتوان برای کاهش میزان افسردگی و بهبود وضعیت سلامت روان زنان ارائه داد؟
نوع پژوهش
این پژوهش، آماری و میدانی است.
جامعهی آماری
زنان ۱۵ تا ۴۰ سال به بالا در ۲۶ ولایت افغانستان.
روش تحلیل
با توجه به آماریبودن و کیفیبودن این پژوهش، اطلاعات با همگانیکردن پرسشنامهها تهیه و با استفاده از نرمافزار «SPSS» تحلیل و بررسی شده است.
زمان آغاز و پایان پژوهش
این پژوهش در جریان پنج ماه (از اول نومبر ۲۰۲۴ تا ۱ اپریل ۲۰۲۵) انجام شده و اطلاعات بهدستآمده از آن تحلیل و بررسی شده است.
محدودیتها و چالشهای پژوهش
- محدودیت در برقراری ارتباط با گروههای مورد هدف یا گردآوری دادههای مورد نیاز؛
- وجود تابوها یا حساسیتهای فرهنگی که ممکن است بر گردآوری دادهها تأثیر بگذارد؛
- قطع برق، اینترنت ضعیف و دیگر مشکلات فنی مختلکنندهی روند پژوهش؛
گزارش کلی
یافتههای نظرسنجی مؤسسهی رسانهای سلام افغانستان (رادیو سلام وطندار) از توزیع پرسشنامه میان ۴۰۱ زن در ۲۶ ولایت، نشان میدهد که از مجموع ۴۰۱ زن اشتراککننده، ۱۹۹ تن این زنان که ۴۹.۶۷ درصد جامعهی آماری را تشکیل میدهند، دچار افسردگی متوسط اند و ۲۰۲ تن دیگر که ۵۰.۳۳ درصد اشتراککنندگان نظرسنجی را تشکیل میدهند، افسرده نیستند.
این نظرسنجی در ۲۶ ولایت افغانستان انجام شده که کابل با ۲۰.۷ درصد با بیشترین شمار اشتراککننده در ردهی نخست، هرات با ۱۱.۴ درصد در ردهی دوم، فاریاب با ۱۰.۲ درصد در ردهی سوم، بلخ با ۶.۹ درصد در ردهی چهارم، همین گونه پروان و دایکندی با ۰.۷ درصد اشتراککننده، کمترین میزان اشتراککنندگان را داشته اند.
در این نظرسنجی، از نگاه وضعیت شغلی ۶۳.۶ درصد بیکار و ۳۶.۴ درصد شاغل اند.
اشتراککنندگان در این نظرسنجی در ردههای مختلف سنی قرار دارند که ۵۰.۴ درصد میان ۲۰ تا ۲۵ سال، ۲۴.۷ درصد میان ۲۵ تا ۳۵، ۲۱.۲ درصد میان ۱۵ تا ۲۰، ۲.۷ درصد ۳۵ تا ۴۰ سال و یک درصد دیگر آنان از ۴۰ سال به بالا اند.
از نظر سطح تحصیل، ۴۰.۶ درصد دارای مدرک لیسانس، ۳۱.۴ درصد فارغ صنف دوازدهم، ۲۰.۷ درصد فارغ صنف چهاردهم، ۴.۷ درصد بیسواد و ۲.۵ درصد دارای مدرک ماستری هستند.
از لحاظ وضعیت تأهل، ۶۴.۶ درصد مجرد، ۲۵.۷ درصد متأهل، ۸.۷ درصد نامزددار و یک درصد دیگر مطلقه هستند.
با توجه به نوعیت زندگی، ۹۳.۵ درصد شهرنشین و ۶.۵ درصد روستانشین اند.
از نگاه میزان علاقهی زنان مورد بررسی به کارهای روزمره، ۴۵.۴ درصد به کارهای روزمره کمعلاقه، ۴۵.۱ درصد علاقهی بیشتر و ۹.۵ درصد دیگر آنان اصلاً به کارهای روزمره علاقهای ندارند.
از نظر میزان انرژی زنان در طول روز، ۴۷.۶ درصد کمانرژی، ۳۸.۲ درصد باانرژی، ۹.۰ درصد بسیار باانرژی اند و ۵.۲ درصد اصلاً انرژی نداشتند.
در بارهی لذتبردن از دیدن دوستان و اشتراک در فعالیتهای اجتماعی، ۷۲.۸ درصد لذت میبردند و ۲۷.۲ درصد لذت نمیبردند.
در ارتباط با توانایی تمرکز در تصمیمگیریهای روزمره، ۴۶.۱ درصد تمرکز کمتری دارند، ۲۶.۷ درصد تمرکز بیشتری دارند، ۱۴.۷ درصد اصلاً تمرکز ندارند و ۱۲.۵ درصد در روند تصمیمگیریهای روزمره تغییری نکرده اند.
در زمینهی احساس در جمع خانواده، ۳۹.۹ درصد احساس خوشحالی دارند، ۳۹.۲ درصد احساس خاصی ندارند و ۲۰.۹ درصد احساس اضطراب میکنند.
از لحاظ نوعیت خواب شبانه، ۳۱.۹ درصد گاهی مشکل خواب دارند، ۳۰.۲ درصد خواب عمیق و کافی دارند، ۲۲.۲ درصد به سختی میخوابند و ۱۵.۷ درصد دیگر احساس بیقراری میکنند.
از نظر میزان اشتها، ۳۵.۹ درصد کمتر میل به غذا دارند، ۳۳.۴ درصد اشتهای ثابت دارند، ۱۷.۰ درصد به طور مداوم میل کمی به غذا دارند و ۱۳.۷ درصد بیش از حد یا کمتر از حد غذا میخورند.
از جنبهی میزان ارزشگذاری به خود، ۵۶.۶ درصد خود را دوست دارند، ۳۲.۷ درصد احساس بیارزشی میکنند و ۱۰.۷ درصد احساس پوچبودن دارند.
در ارتباط با احساس نسبت به آینده، ۴۵.۹ درصد نگران آینده هستند، ۳۰.۷ درصد امید دارند، ۱۱.۷ درصد کمی امید دارند و ۱۱.۷ درصد دیگر احساس ناامیدی دارند.
از نظر اختصاص زمان به فعالیتهای تفریحی یا سرگرمی، ۳۹.۹ درصد گاهی زمان به این فعالیتها اختصاص میدهند، ۳۲.۷ درصد خیلی کم، ۱۴.۷ درصد به طور منظم و ۱۲.۷ درصد دیگر هیچ زمان برای تفریح اختصاص نمیدهند.
از جنبهی احساس موفقیت و رضایت از انجام کارهای شان، ۴۸.۱ درصد گاهی احساس موفقیت دارند، ۲۳.۷ درصد بسیار موفق هستند، ۲۲.۴ درصد بیشتر ناراضی اند و ۵.۷ درصد دیگر کاملاً ناراضی اند.
در خصوص این که آیا احساس کرده اند زندگی بیمعنا است و هیچ هدفی برای آینده ندارند، ۶۲.۳ درصد گفته اند که به آینده هدفی ندارند و ۳۷.۷ درصد گفته اند که به آینده هدف دارند.
از نگاه این که در تعامل با دیگران آیا احساس راحتی و امنیت میکنند، ۳۶.۲ درصد گفته اند که گاهی احساس ناامنی میکنند، ۲۸.۴ درصد راحت هستند، ۱۹.۷ درصد همیشه راحت اند و ۱۵.۷ درصد دیگر مضطرب اند.
در مورد این که آیا به فکر ضرررساندن به خود بوده اند، ۴۸.۶ درصد هرگز به فکر ضرررساندن نبوده اند، ۳۱.۲ درصد گاهی و ۲۰.۲ درصد در فکر ضرررساندن به خود بوده اند.
در ارتباط با این که آیا به فکر گرفتن کمک از روانشناس یا مشاور بوده اند، ۳۸.۷ درصد به دنبال کمک هستند، ۳۶.۹ درصد در فکر کمکگرفتن بوده اند، ۱۳.۲ درصد نیاز به کمک نداشته و ۱۱.۲ درصد هیچ گاه برای دریافت کمک از مشاور فکر نکرده اند.
پیشنهادها برای کاهش میزان افسردگی میان زنان در افغانستان
برای کاهش میزان افسردگی، پیشنهادهای زیر به حکومت و نهادهای صحی و رسانهها مطرح میشود:
- پیشنهاد میشود مسئولان حکومتی با ایجاد مرکزهای درمانی با تسهیلات رواندرمانی، آموزش و آگاهیبخشی، تقویت حمایت اجتماعی و توانمندسازی اقتصادی زنان، اقداماتی برای کاهش میزان افسردگی میان زنان انجام دهند.
- نهادهای صحی با ارائهی آموزشهای مهارتهای زندگی، آموزش مقابله با خشونت، استفاده از روشهای درمانی نوین و حمایت از سلامت جسمانی زنان میتوانند میزان افسردگی زنان را کاهش دهند.
- رسانهها با راهاندازی کارزارهای حمایتی و برگزاری برنامههای آموزشی و آگاهیبخشی در خصوص حقوق زنان، قادر اند میزان افسردگی زنان را به طور چشمگیری کاهش دهند.