پس از تشدید روند اخراج مهاجران افغان بیمدرک از ایران و پاکستان، معاون اقتصادی ریاستالوزرای امارت اسلامی در ۱ ثور سال روان، در دیدار با مهاجران اخراجشده در ولسوالی اسپینبولدک کندهار گفت که امارت اسلامی برای این مهاجران زمینهی کار و امکانات را فراهم میکند. این درحالی است که یافتههای سلاموطندار از گفتوگو با ۳۴ جوان اخراجشده از ایران و پاکستان در ۱۳ ولایت نشان میدهد که با گذشت نزدیک به شش ماه تمامی این جوانان بیکار اند و در بیسرنوشتی و وضعیت دشوار به سر میبرند.
از میان جوانان گفتوگوشده، ۳۲ جوان برای فرار از فقر و ساختن آیندهی بهتر به ایران و پاکستان رفته که ۱۶ جوان پس از تغییر نظام اقدام به مهاجرت کرده بودند. این جوانان، میافزایند که افزون بر نرسیدن به رویاهای شان در غربت، اکنون با اخراج اجباری به کشور نیز در سردرگمی و وضعیت بدتر از گذشته قرار دارند.
ضیاءالرحمان ۲۸ساله که ۱۲ سال در پاکستان مهاجر بود، از چالشهای بیکاری و نداشتن امکانات نخستین زندگی چنین میگوید: «ما به گونهی اجبار اخراج شدیم و اکنون بیکار هستیم و زمینهی هیچ کاری هم برای ما فراهم نیست و نه هم به امکانات درست زندگی دسترسی داریم. در پیشبرد زندگی ما با چالشهای زیادی مواجه هستیم، مشکلات اقتصادی ما بسیار زیاد است، حتا خواستهای اولیهی خانوادهی ما را نمیتوانیم فراهم کنیم.»
شیراحمد ۲۸ساله که نانآور خانوادهی پنجنفرهاش است و پس از ۱۲ سال زندگی در ایران به افغانستان بازگشته، نیز در سردرگمی قرار دارد و میگوید: «از وقتی که به کشور برگشتیم و هر چه به دنبال کار گشتهام، کاری پیدا کرده نتوانستهام و من که مسئولیت پنج نفر را به دوش دارم، برنامهی کاری ندارم تا خرج خانوادهام را پیدا کنم.»
نبیله نادری ۲۶ساله، باشندهی سرپل که یک ماه میشود به گونهی اجبار از ایران اخراج شده است، میگوید که در بیکاری و بیسرنوشتی مطلق قرار دارد و هیچ برنامه و هدفی به آینده نیز ندارد. «انگیزه در این جا هیچ معنا ندارد، هیچ کس در افغانستان به انگیزه نمیآید، بل که از روی اجبار میآید. ما هنوز نتوانستهایم با محیط این جا خو بگیریم. انگیزه یعنی بتوانی برای ساختن آیندهات تلاش کنی، وقتی بیرون رفتی، خیالت راحت باشد، حس خوبی هم برای زندگی در افغانستان نداریم. اگر برای آینده برنامهای داشته باشم، در خارج از کشور است. ما اصلاً در جامعه جایگاهی هم نداریم.»
صدف ۲۳ساله از بامیان، مهاجر اخراجشده از ایران که سه ماه میشود به کشور برگشته است، میگوید که راه رسیدن به هدفهایش فرار از کشور و مهاجرت دوباره است. او، میافزاید که اکنون نه کار دارد و نه امیدی به آیندهی روشن. «راستش، حس بیارزشی دارم، نه کار است، نه امیدی به آینده. راستش را بگویم هیچ امیدی ندارم، برنامه نیست؛ چون زمینهاش نیست.»
کشورهای میزبان از اکتبر ۲۰۲۳ به این سو اخراج مهاجران بیمدرک را آغاز کردند؛ اما در جریان این روند مهاجرانی که سالها در این کشورها زندگی میکردند و مدرکهای تحصیلی و اقامت نیز داشته اند، به گونهی اجبار اخراج شده اند و این جوانان از آیندهی مبهم و نبود سرپناه مناسب برای زندگی شکایت دارند.
پروین ۲۸ساله از بادغیس، جوان اخراجشده از ایران، در بارهی نداشتن جای مناسب برای زندگیکردن چنین میگوید: «فعلاً با مشکلات زیاد زندگی میکنیم؛ وقتی به قلعهی نو آمدیم، چند روز در خانهی قوموخویشها بودیم؛ اما چون تعداد زیاد شد، یک سرای کرایه کردیم؛ حتا توان پرداخت کرایهی خانه را نداریم.»
امید ۲۰ساله از لغمان، افزون بر نداشتن آیندهی بهتر در کشور، از نبود سرپناه و امکانات درست زندگی نیز رنج میبرد و میگوید: «جای مناسبی برای زندگی نداریم و در یک خانهی کرایه زندگی میکنیم که به بسیار وضعیت بد قرار دارد و همچنان ما به برق و آب آشامیدنی صحی نیز دسترسی نداریم.»
کارشناسان حقوق بشر، اخراج اجباری افراد به ویژه جوانان را نقض آشکار حقوق بشر میدانند و با اشاره به مدرکهای بینالمللی، خواهان توقف فوری اخراج اجباری و فراهمسازی امکانات اساسی و زمینهی کار به جوانان اند.
نوراحمد خالدی، کارشناس حقوق بشر، در این باره میگوید: «اخراج اجباری مهاجران به خصوص جوانانی که وضعیت مهم در کشور خود دارد، نقضها و پیامدهای جدی زیر را دارد. نقض اصل عدم بازگرداندن اجباری، اصل اساسی حقوق پناهندگان است، مطابق مادهی سوم کنوانسیون ۱۹۵۱. دوم حق نقض برخورداری از عدالت و دسترسی به محکمه و آزادی فردی، اخراج جمعی حق پناهندگی، حق دسترسی به مشورهی حقوقی را نقض میکند. نقض حق خانواده و حفظ حیات خصوصی، جدایی اجباری خانوادهها و اولاد شان نقض حقوق فردی یا خانوادگی است که در اسناد بینالمللی متعدد مانند میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و اعلامیهی جهانی حقوق بشر به آن تأکید شده است.»
عبدالحمید جلیلی، کارشناس امور مهاجرت، با تأکید بر منع اخراج اجباری جوانان از کشورهای همسایه میگوید که نبود زمینههای کاری، حس ناکامی در زندگی و اضطراب و اختلالهای روانی، از عمدهترین چالشهایی اند که مهاجران اخراجشده با آن روبهرو میشوند.
محمدعیسا مبارز، آگاه مسائل اقتصادی، فراهمکردن زمینهی کار به جوانان اخراجشده را از مسئولیتهای اساسی وزارت کار و امور اجتماعی میداند و با تأکید بر سرمایهگذاری از سوی شرکتهای خصوصی در این باره میافزاید: «تا کنون کدام سرنوشت ندارند، برای شان کار فراهم نشده است. توانایی کار را که دارند، باید زمینه و مسئولیتهای کاری برای شان ایجاد میشد. تا فعلاً ایجاد نشده، باید دولت راهکارها را در پیش بگیرد.»
مژده عزیزی، فعال حقوق زن، بر پشتیبانی از زنان اخراجشده تأکید دارد و میگوید که فراهمسازی زمینهی کار و پشتیبانی از مهاجران اخراجشده از مسئولیتهای اساسی حکومت است. «متأسفانه همیشه خواستها مطرح میشود از هر قشر جامعه؛ اما حکومت در این زمینه واقعاً کار بکند؛ فرصتهای کاری را بیشتر کند؛ جوانان و دخترخانمها را هم در هر سکتور در دولت کار بدهد تا آنها هم بتوانند مشاغل خود را به دست بیاورند. در کنار این، زنان از کشورهای دیگر اخراج شدند، آنها میتوانند داخل افغانستان در سکتورهای مختلف جذب شوند و کار کنند. ما متأسفانه در جامعهای هستیم که زنان اکنون در هیچ سکتوری سهم فعال ندارند. از حکومت امارت اسلامی خواهان این هستیم که زمینههای کاری را برای شان بیشتر بسازد.»
این در حالی است که مسئولان در وزارت کار و امور اجتماعی، از ایجاد کمیسیون ثبت جوانان اخراجشده در این وزارت برای کاریابی خبر میدهند و میگویند برای جوانانی که به گونهی اجبار اخراج شده اند، در وزارتخانهها اولویت داده شده و شامل کار نیز میشوند.
سمیعالله ابراهیمی، سخنگوی وزارت کار و امور اجتماعی، به سلاموطندار میگوید: «از زمانی که اخراج اجباری افغانها از کشورهای میزبان آغاز شد، امارت اسلامی این کمیسون را ایجاد کرد تا به چالشهای مهاجران اخراجشده رسیدگی شود. در این کمیسیون کمیتههای مختلف کار میکنند که یکی از این کمیتهها، کمیتهی کاریابی است که در رأس آن وزارت کار و امور اجتماعی قرار دارد و برای این هموطنان ما که بخشی از منابع بشری است و میتوانند در آینده در کار استخدام شوند، ثبت نام شان آغاز شد تا نزدیک به ۱۴۰ هزار هموطن که در کنار درس و تحصیل، مهارت و تخصص در بخشهای مختلف دارند، در این لیستها ثبت شده و این لیست به ادارههای دولتی و سکتورهای خصوصی هرازگاهی شریک میشود و در صورتی که فرصت کاری در این نهادها موجود باشد، باید اولویت به این افراد دهند و استخدام شوند.»
تحلیلگران، میگویند که بحرانهای اقتصادی، بیثباتی سیاسی، عاملهای اجتماعی و نبود فرصتهای تحصیلی، از مهمترین عاملهایی اند که جوانان را به مهاجرت وا میدارد. به گفتهی آنان، بحران مهاجرت در افغانستان تنها یک مسئلهی داخلی نیست، بل یک چالش جهانی است که نیاز به همکاریهای بینالمللی دارد و میتوان با بهبود شرایط امنیتی و اقتصادی به کاهش موج مهاجرت کمک کرد.






