همه‌ساله از نهم حوت، روز ملی سرباز در سراسر کشور بزرگ‌داشت می‌شود. این در حالی‌ست که بیش‌تر خانواده‌های قربانیان نیروهای امنیتی لقمه‌نانی برای خوردن ندارند.

خان‌محمد ۳۰ ساله که نزد دوستانش به نظراحمد مشهور بود، نزدیک به دو سال پیش در دفاع از مردم کشورش جان داد. خانوادۀ شش‌نفری خان‌محمد در حومۀ شهر پلخمری، مرکز ولایت بغلان در یکی از خانه‌های کرایی زنده‌گی می‌کند و روزگاری خوشی ندارد.

گل‌دسته، همسر خان‌محمد با چشمانِ پر از اشک در گفت‌وگو با سلام‌وطندار می‌گوید که نزدیک به هفت‌ماه می‌شود حقوق همسرش را به‌دست نیاورده است.

گل‌دسته با فرزندانش

گل‌دسته می‌گوید: «هر قدر که خواستیم مانعش شده نتوانستیم، رفت و خودش را در اردوی منطقه‌یی شامل کرد و در ۱۳ قوس در پاسگاه منطقۀ سفیدخان شهید شد و تا حال هفتماه می‌شود که حقوق و امتیازش هیچ برای ما داده نشده و بارها برایم می‌گویند که اکونت/حساب بانکی خراب است. من خودم یک زن! کجا بروم و چی کار کنم؟»

گل‌سیب پانزده ساله می‌گوید، پس از جان‌باختن پدرش آرامش ندارند و هنوز هم از سوی طالبان تهدید می‌شوند.

او می‌گوید: «زمانی که پدرم شهید شده بود، تلفنش به‌دست طالبان افتاده و هر بار ما از طرف طالبان تهدید می‌شویم. آن‌ها می‌گویند که ما می‌آییم خانۀ شما را پیدا می‌کنیم و شما را می‌کشیم.»

کفایت‌الله، پسر بزرگ خان‌محمد است و دوازده سال سن دارد. با آن‌که کم‌کاری حکومت در پرداخت پول اکرامیۀ پدرش او را ناامید ساخته است، اما می‌گوید که اگر زمینۀ آموزش برایش فراهم شود، او نیز مانند پدرش به صفوف نیروهای امنیتی خواهد پیوست.

او می‌گوید: «من می‌خواهم در آینده درس بخوانم، تا مثل پدرم یک سرباز شوم و به وطن خود خدمت کنم.»

همانند خانوادۀ خان‌محمد، ده‌ها خانوادۀ دیگر نیز هستند که پس از جان‌باختن فرزندان و بسته‌گان‌شان، برای پیداکردن لقمه‌نانی شب و روز زحمت می‌کشند.

گل‌مکی، یکی دیگر از کودکانی‌ست که پدرش در صفوف نیروهای ارتش در ولایت هلمند جان باخته است. او برای این‌که از سوی مردم اذیت نشود، لباس پسرانه می‌پوشد.

در تصویر سمت چپ گل‌مکی با مادر و برادرانش

گل‌مکی می‌گوید، ناگزیر است برای تأمین هزینۀ زنده‌گی با مادرش در شهر پلخمری دست‌فروشی کند؛ اما آرزوی بزرگش رفتن به مکتب است.

مادر گل‌مکی در حال دست‌فروشی در بازار شهر پلخمری

گل‌مکی می‌گوید: «از دولت می‌خواهم تا زمینۀ آموزش را برایم برابر کند. تا حال درس نخوانده‌ام و حتی کلمۀ خود را یاد ندارم. کلان شده‌ام، نماز خود را یاد ندارم. از دولت می‌خواهیم که ما را به درس شامل کند و خواهر کلانم هم بی‌سواد است و هر روز رنج می‌برد.»

عبدالصبور صابریار، آمر شهدا و معلولان بغلان می‌گوید که ام‌سال ۳ هزار و ۸۹۸ جان‌باخته و معلول نیروهای دولتی در این اداره ثبت شده‌ است.

عبدالصبور صابریار می‌گوید: «در سال روان ۳ هزار و ۸۹۸ جان‌باخته و معلول نیروهای دولتی در ادارۀ ما ثبت شده است که شامل یک‌هزار و ۶۵۶ تن جان‌باختۀ پولیس ملی، یک‌هزار و ۶۳۵ جان‌باختۀ نیروهای ارتش، ۲۶۷ معلول پولیس ملی، ۳۱۵ معلول نیروهای ارتش و ۲۵ جان‌باختۀ نیروهای امنیت ملی می‌باشند.»

خانواده‌های قربانیان نیروهای دولتی از حکومت می‌خواهند که به‌جای تجلیل از روز سرباز، به وضعیت ناگوار بازمانده‌گان سربازان جان‌باخته، رسیدگی کند.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: