در مسیر پر از فراز و نشیب زندگی زنان در افغانستان، این بار سلاموطندار از درد و رنج ۲۰ زن و دختری پرده برمیدارد که اعتیاد مردان در خانواده، زندگی را به کام آنان تلخ کرده است. آنها، میگویند که افزون بر تجربهی خشونتهای فیزیکی، روانی و پرخاشگری از سوی اعضای معتاد خانواده، در جامعه نیز با طعنه و تحقیر روبهرو میشوند.
به گفتهی این زنان، اعتیاد اعضای خانواده نه تنها زندگی شان را در فقر و تاریکی مطلق فرو برده؛ بل موجب اعتیاد دیگر اعضای خانواده نیز شده است. سلما، دختری ۲۱ساله، میگوید که اعتیاد پدرش به مواد مخدر (چرس)، او را مجبور کرده است سرپرستی چهار خواهر و برادر خردترش را برعهده بگیرد.
افزون بر این، او بار سنگین طعنههای اقوام را نیز تحمل میکند. «ما را زیاد طعنه میدهند که پدرت پودری است؛ خواستگار نمیآید؛ من جگرخون استم؛ میگویم از این کار منصرف شو، نمیشود. وقتی ما را طعنه میدهند، هیچ چیزی نمیگویم. پدرم اگر عملی نمیبود، کسی به ما طعنه نمیداد؛ اقتصاد ما خوب میبود.»
همچنان، شماری از زنان و دخترانی که قربانی اعتیاد اعضای خانوادههای شان هستند، به سلاموطندار میگویند که این معضل حتا سبب شده تا آنان از ادامهی آموزش باز بمانند.
سمیرا، باشندهی بلخ که پدرش معتاد به مصرف مواد مخدر است، از پیامدهای دردناک این معضل میگوید که او و خواهران و برادرانش به دلیل مصرف درآمد توسط پدر برای خرید مواد، ناچار به ترک تحصیل و کار برای تأمین نیازهای نخستین شده اند.
او میافزاید: «پدرم اعتیاد دارد و ما از هر لحاظ ضربه دیدیم. زمانی که طفل باشی یا نوجوان، نمیتوانی درست درس بخوانی؛ غذایی که میخواهی بخوری؛ لباسی که میخواهی بخری؛ باید کار کنی و وقتی که کار میکنی، باید ترک تحصیل کنی. پدرم که پول به دست میآورد، خرج اعتیادش میکند و به ما چیزی نمیماند.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
تهمینه، دختر ۲۲سالهای که به دلیل اعتیاد پدرش از تحصیل و رؤیای مهندسشدن باز مانده است، میگوید که اکنون باید هزینهی زندگی خانواده و درمان مادر بیمار خود را تأمین کند. «ما در خانه پنج نفر هستیم و کار میکنیم؛ شکر زندگی ما میگذرد؛ پدرم در ایران است؛ عمل دارد و قماربازی میکند. پولی که به دست میآورد، قماربازی میکند و به ما هم کمک نمیکند. اگر این جا باشد، پول روزمزد ما را هم میگیرد. وقتی مادرم پول نمیداشت، همراهش جنگ میکرد و وسایل خانه را هم میفروخت.»
همین گونه، طعنههای جامعه و انزوای اجباری، از دیگر چالشهای زنانی است که مردان خانوادهی شان معتاد به مصرف مواد مخدر هستند. جمالهی ۳۲ساله که سرپرستی خانوادهی هفتنفرهاش را برعهده دارد، از نگاههای تحقیرآمیز مردم به دلیل معتادبودن شوهرش، به ستوه آمده است.
او میگوید: «اگر مرد خوب میبود، کار میکرد و زحمت میکشید. در جمع فامیلهای خود نشسته نمیتوانیم، میگویند شوهرش عمل دارد. اگر چیزی در خانهی دیگران گم شود، به خانهام میآیند و میگویند شوهرت عملی است و شاید شوهر تو گرفته باشد؛ یگان بار حتا مجبور میشوم تاوان اشیای گمشده را هم بدهم. همه طرف ما به نظر بد میبینند و میگویم کاش شوهرم عملی نمیبود و در این وضعیت نمیبودیم.»
در همین حال، زنان گفتوگوشونده، از رفتارهای خشونتآمیز افراد معتاد به مصرف مواد مخدر در خانوادههای شان شکایت دارند و میگویند که همواره مورد ضربوشتم و خشونتهای روانی نیز قرار میگیرند.
نجلا، زنی که شوهر معتادش هیچ نقشی در تأمین نیازهای خانوادهی ۱۰نفرهی شان ندارد، از خشونت و عصبانیتهای او میگوید: «نانآور خانه فعلاً خودم هستم؛ شوهرم عملی است؛ گاهی بالایش شوک میآید و عصبانی میشود. وقتی نیستی و ناداری سرش میآید، از حد میگذرد؛ وقتی طرف روزگار و بیکاری میبیند، وضعش کاملاً خراب میشود؛ دیوانگی و اعصابخرابی میکند؛ خواب ندارد.»
از سویی هم، جامعهشناسان، به این باور اند که اعتیاد یکی از اعضای خانواده تأثیرات عمیقی بر زندگی دیگر اعضا میگذارد. این تأثیرات میتواند به انزوا و حتا قطع روابط دیگر خانوادهها با خانوادهای که فرد معتاد در آن حضور دارد، منجر شود. از آن جا که دنیای سایر اعضای خانواده به محیط خانواده محدود میشود، آنها نیز به دلیل طردشدن از جامعه، با خطر بیشتر گرایش به اعتیاد روبهرو میشوند.
احمدراشد صدیقی، استاد دانشگاه و جامعهشناس، میگوید: «متأسفانه این موارد در جامعهی ما بیشتر است و کسانی که جرم میکنند، از نگاه جامعه افتاده استند و اعضای خانوادهی شان را نیز به همان دید میبینند که این تأثیر منفی بر شخصیت اعضای خانوادهی فرد معتاد میگذارد؛ به طور مثال سبب انزوای اعضای خانوادهی فرد معتاد شده میتواند حتا سبب قطع روابط افراد از اجتماع شده میتواند. بنابراین بهتر است که نظام در این مسئله جدی باشد و کسانی که این مسائل را از خود بروز میدهند و سبب انحراف بقیه اعضای جامعه میشوند، باید آنها را مورد مجازات قرار بدهند تا از این مسائل جلوگیری شود.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
حسنا رئوفی، فعال حقوق زن، نیز میگوید که در شرایط کشوری مانند افغانستان، اعتیاد مردان خانواده بیش از بسیاری کشورهای دیگر بر زنان تأثیر میگذارد. او میافزاید که در افغانستان، مسئولیت سرپرستی خانوادهها بیشتر برعهدهی مردان است و زنان بیشتر در نقشهای سنتی فعالیت میکنند و از این رو زنان بیشتر آسیب میبینند.
او تأکید میکند: «اعتیاد از معضلات جدی افغانستان است و این معضل هر روز در حال افزایش است. اعتیاد روی فرد، روی فرزندانش به خصوص روی همسر خانم، خواهرذیا روی فرزندان دختر شان تأثیر میگذارد؛ چون فردی که به اعتیاد رو میآورد، بدون شک سرپرست خانواده است و با توجه به این که در افغانستان بیشتر مردان سرپرستان خانواده هستند، وقتی به اعتیاد رو میآورند، باعث میشود فرزندان شان، دختران شان، مادران شان، همسران شان و… روی شان تأثیرگذار باشد و باعث میشود که نتوانند زندگی خود را بهتر پیش ببرند.»
با این حال، شماری از روانشناسان، نیز به این باور اند که اعتیاد تأثیرات مخربی بر زندگی اجتماعی اعضای خانوادهی فرد معتاد میگذارد. شعیب سالنگی، روانشناس، میگوید که نگرانی مداوم در بارهی وجود یک فرد ناسالم یا معتاد در خانواده میتواند منجر به استرس، اضطراب، افسردگی و اختلالهای شدید روانی میان اعضای خانواده شود. این روانشناس، از حکومت و مسئولان میخواهد که برای پیشگیری از تأثیرات مخرب رفتارهای فرد معتاد بر خانوادهها، برنامههای پیشگیرانهای را طراحی و اجرا کنند.
او میافزاید: «زنانی که اعضای خانوادهی شان مانند پدر، برادر، شوهر یا هم فرزند شان معتاد هستند، با چالشهای روانی بسیار زیادی روبهرو میشوند که این وضعیت میتواند اضطراب و استرس مزمن ایجاد کند؛ چون نگرانی دایمی آنها در بارهی سلامت فرد معتاد و عواقب رفتاری فرد معتاد وجود دارد و این استرس و اضطراب میتواند به شدت زندگی زنان را تحت تأثیر قرار بدهد.»
تلاش کردیم آمار افراد معتاد به مصرف مواد مخدر در افغانستان را از مسئولان در وزارت امور داخله به دست آوریم و از برنامههای حکومت برای پشتیبانی از خانوادههای افراد معتاد به مصرف مواد مخدر آگاه شویم؛ اما با وجود پیگیریهای مکرر، موفق به کسب این اطلاعات نشدیم.
بر اساس آمار دفتر هیئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما)، از میان سه میلیون معتاد به مصرف مواد مخدر در افغانستان، تنها ۳۰ هزار تن به خدمات درمانی دسترسی دارند. مرکزهای درمانی نیز با کمبود جدی دارو، مواد غذایی و امکانات نخستین، روبهرو اند.