با این که از ۱۳۹۳ تا آخرین روزهای فروپاشی جمهوری، بازار تولید و فروش کفش داخلی در افغانستان حالت روبهرشدی را میپیمود و در کنار افزایش میزان تولید و بلندرفتن کیفیت کفشهای تولیدشده، بر شمار کارخانههای تولید کفش در شهرهای بزرگ افزوده میشد؛ اما در بیشتر از دو سال گذشته، بازار فروش کفشهای داخلی رونق خود را از دست داده است و بیشتر کارخانههای تولید کفش به دلیل تولیدنکردن و فروشنرفتن کفشهای تولیدشده، فعالیت شان متوقف و شماری هم با خطر ورشکستشدن روبهرو شده اند.
در این گزارش با مسئولان هشت کارخانهی تولید کفش در شهر کابل، گفتوگو شده است که دو کارخانهی آن در بیش از دو سال گذشته هیچ کفشی تولید نکرده و شش کارخانهی دیگر، میزان تولید شان کاهش یافته و با خطر ورشکستگی روبهرو شده اند. این کارخانهها که از سه تا ۲۳ سال پیشینهی فعالیت دارد، به دلیل افت بازار تولید کفش در وضعیت نامناسبی قرار گرفته و میزان تولید آنها با گذشت هر روز کمتر میشود.
کارخانهی کفش «شهرت» در پارکهای صنعتی شهر کابل، از کارخانههای بزرگ تولید کفش در افغانستان که از ۲۳ سال به این سو در بخش تولید گونههای کفش فعالیت دارد، این روزها با کاهش ۳۰درصدی تولید روبهرو است. این کارخانه در دورهی جمهوری، روزانه یک هزار و ۷۰۴ جفت کفش تولید میکرد؛ اما در بیشتر از دو سال گذشته، این رقم به یک هزار و ۲۰۰ جفت در روز کاهش یافته است. عبدالجبار صافی، رییس کارخانهی شهرت، میگوید: «دو سال پیش اوضاع اقتصادی مردم خوب بود، کار ما هم خوب بود؛ حالا به طور میانگین روز ۱۰۰ درجن که زنانه، مردانه و طفلانه است، تولیدات داریم. کار ما در دو بخش است؛ در بخش بوت و سرپایی.»
به گفتهی صافی، کارخانهی شهرت با استفاده از چرم اصلی، مصنوعی و پلاستیک، در ۸۵ نوع طرح/دیزاین کفش و دمپایی تولید میکند که بیش از ۵۰ درصد کار آن توسط ماشین انجام میشود.
امجد، از دیگر کارخانههای بزرگ تولید کفش در پایتخت است که ۱۰ سال پیش، با ۱۳ کارمند و هزینهی ۱۰۰ هزار افغانی به فعالیت آغاز کرد؛ اما اکنون به دلیل افت بازار تولید کفش، با ورشکستگی روبهرو شده است. شجاعالدین ناصری، رییس این کارخانه، میگوید که در درورهی جمهوری، روزانه ۳۰۰ جفت کفش در این جا تولید میشد؛ اما پس از تغییر نظام سیاسی، این رقم به ۵۰ جفت در روز رسیده که کاهش ۷۵درصدی را نشان میدهد. او میافزاید: «اگر تقاضای بازار باشد، ما تا ۲۶۰ جوره تولید کرده میتوانیم؛ ولی اکنون که بازار خراب است، تولید ما خیلی کم شده. از کار گذشتهی ما فقط ۲۵ درصد آن باقی مانده است.» ناصری، تأکید میکند که به دلیل کاهش تولید و فروش این کارخانه، او ۲۴ کارمندش را از مجموع ۳۲ کارمند، برکنار کرده و ساعتهای کاری را نیز کاهش داده است.
رضا ناصری، مسئول کارخانهی «غزال»، دیگر کارخانهی تولید کفش در شهر کابل، میگوید که پس از فروپاشی جمهوری، میزان تولید آن ۶۰ درصد کاهش یافته است. این کارخانه کفشهای مردانه را از چرم خالص/طبیعی تولید میکند و به همین دلیل، در دورهی جمهوری بیشتر کارمندان نهادهای دولتی و بیرونی، مشتری او بودند. او میافزاید: «کار ما ضربهی بیشتر دید؛ چون محصول ما ۱۰۰ درصد چرم طبیعی است که مواد خام آن بالا است و قیمت تمام میشود. همه رفتند، حالا کسی این بوتهای قیمتی را نمیخرد؛ چون توان ندارند.»
این صنعتکار، میافزاید که افت بازار کار، سبب شده است که میزان تولید روزانهی این کارخانه از ۱۲۰ جفت به ۲۴ جفت و شمار کارمندانش نیز از ۳۰ به هشت تن کاهش یابد.
مسئولان هر شش کارخانهی فعال تولید کفش که در این گزارش با آنها گفتوگو شده است، با شکایت از بازار فروش در افغانستان، میگویند که اگر وضعیت کنونی کارخانههای تولید کفش تغییر نیابد، ممکن در آیندهی نزدیک دروازههای کارخانههای شان را ببندند.
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
مسئولان اتحادیهی کفشدوزان افغانستان نیز، با هشدار از روبهروبودن کارخانههای تولید کفش با رکود دایمی، میگویند که کارخانههای تولید کفش در دورهی جمهوری، در سال شش میلیون جفت کفش تولید میکردند که ۲۴ درصد نیازمندیهای بازار را برآورده میکرد؛ اما در بیش از دو سال گذشته، میزان تولید این کارخانهها به کمتر از سه میلیون جفت در سال که شش درصد نیازمندیهای بازار میشود، کاهش یافته است.
محمدآصف جامی، رییس اتحادیهی کفشدوزان افغانستان، به سلاموطندار میگوید که آخرین بررسی این اتحادیه که دو ماه پیش انجام شده، نشان میدهد که به دلیل افت بازار تولید کفش، فعالیت بیش از نیمی از کارخانههای تولید کفش در افغانستان متوقف شده است. او میافزاید: «برای تولید ۳۱ میلیون جوره بوت در سال سرمایهگذاری شده بود؛ ولی اکنون ما ۱۰ درصد هم تولید نداریم. به همین خاطر کارخانهها بسته شده و وقتی کارخانهها در زیان باشند، مجبور بسته شوند. تمام کارخانههای بوتدوزی در حال رفتن به رکود کامل است.» جامی، میگوید که اگر وضعیت به همین شکل ادامه یابد، صنعت تولید کفش در آیندهی نزدیک به دههی هشتاد بر خواهد گشت؛ یعنی زمانی که این صنعت در افغانستان ۹۹ درصد از بین رفته بود.
چالشهای کارخانههای تولید کفش
با این که کارخانههای تولید کفش در چند سال پسین با کار روی دیزاین و بلندبردن کیفیت محصول شان، توانسته اند جایگاه خوبی را در بازار افغانستان به دست بیاورند؛ اما فروپاشی نظام سیاسی، وضعیت این کارخانهها را دگرگون و آنها را با چالشهای تازهای دچار کرده است؛ آن چه در بیش از دو سال گذشته، دلیل ورشکستگی بسیاری از کارخانهها شده است.
مسئولان هر شش کارخانهی فعال تولید کفش که با آنها گفتوگو شده، میگویند که پس از فروپاشی جمهوری، بازار تولید کفش در افغانستان به یکبارگی تغییر کرد و به چالشها در برابر فعالیت آنها افزوده شده است. به گفتهی آنها، کاهش تقاضا در بازار، ورود بیرویهی کفش از کشورهای همسایه به ویژه چین، ایران و پاکستان، نبود برق دوامدار، کمبود مواد خام مورد نیاز برای تولید کفش، نبود کارخانههای پروسس مواد خام در افغانستان و بیتوجهی به حمایت از تولیدکنندگان کفش، سبب شده است که صنعت کفش در افغانستان، آسیب جدی ببیند و نتواند در برابر کفشهای وارداتی در بازار رقابت کند.
از میان شش کارخانهی فعال تولید کفش که با آنها گفتوگو شده، کارخانهی کفش «رازی»، تنها کارخانهای است که کفش محفلی زنانه تولید و مواد خام مورد نیازش را در پلچرخی کابل تهیه میکند. این کارخانه اما به دلیل نداشتن مکان مناسب، ماهانه ۳۱ هزار افغانی کرایهی تعمیر میپردازد و دهها هزار افغانی دیگر را برای فراهمکردن برق مورد نیاز، سرمایهگذاری کرده است.
محمدضیا فهیمی، رییس کارخانهی کفش رازی، میگوید: «نبود جا و برق سبب شده که ما نتوانیم از طرف شب کار کنیم. از طرف روز هم که برق نباشد، از سولر کار میگیریم؛ ولی اگر روز بارانی و ابری باشد، سولر شارژ نمیشود و ما بیکار میمانیم.»
با این حال، وضع محدویتها بر زنان و بستهماندن نهادهای آموزشی و تحصیلی نیز، سبب شده که میزان تولید کارخانههای کفش در مقایسه با دورهی جمهوری، کاهش یابد.
مسئولان دو کارخانه از میان شش کارخانهای که با آنها گفتوگو شده، گفته اند که با وضع محدویتها بر زنان، میزان تولید شان کاهش یافته است؛ زیرا این کارخانهها در دورهی جمهوری، بخشی را برای تولید کفش دانشآموزان و دانشجویان دختر اختصاص داده بودند که با بستهشدن نهادهای آموزشی و تحصیلی به روی دختران و کاهش تقاضا برای فروش آن، این بخش غیرفعال شده و زنانی که در این کارخانهها سرگرم کار بودند، نیز برکنار شده اند.
افزون بر این، فراهمنبودن مواد خام مورد نیاز تولید کفش و پرداخت هزینهی سنگین برای انتقال آن از بیرون، از دیگر مشکلاتی اند که مسئولان هر شش کارخانهی فعال تولید کفش به آن اشاره میکنند.
محمدحسین علیزاده، رییس کارخانهی کفش «کوین» که ۱۰ سال پیش کار تولید کفش را آغاز کرده، میگوید که افت بازار خرید کفش و نبود برق دومدار از یک سو، پرداخت هزینهی هنگفت برای فراهمکردن مواد مورد نیاز از سوی دیگر، انگیزهی او را برای فعالنگهداشتن کارخانه از بین میبرد. او با نگرانی میگوید: «تمام مواد ما از بیرون میآید؛ حتا یک میخ ما هم در داخل نیست. جنسی که تا کارخانه میآوریم، چنددست و هزینهاش زیاد میشود. با این وضعیت چه گونه دوام بیاوریم؟» علیزاده، میافزاید که در دورهی جمهوری این کارخانه به گونهی مستقل تولیدات داشت؛ اما در بیش از دو سال گذشته و همزمان با کاهش تقاضا در بازار، به گونهی قراردادی کار میکند و اگر سفارشی از سوی فروشندگان کفش دریافت نکند، این کارخانه نمیتواند به کارش ادامه بدهد.
از میان شش کارخانهی فعال تولید کفش، دو کارخانه نبود افراد مسلکی در بخش طرح/دیزان کفش را از دیگر چالشها در برابر کار شان عنوان کرده اند. چهار تن از گفتوگوشوندگان، گفته که برای حل چالشها در برابر کار شان مشکلات شان را با وزارت صنعت و تجارت شریک کرده اند؛ اما به مشکلات آنها رسیدگی نشده است.
با این حال، آخوندزاده عبدالسلام جواد، سخنگوی وزارت صنعت و تجارت، میگوید که این وزارت به حمایت از صنعتکاران متعهد است و کارخانههای تولید کفش برای بازاریابی به تولیدات شان، باید کیفیت آن را افزایش دهند. «در صورتی که کیفیت شان پایین باشد، معلومدار که بازار شان کمرونق است. اگر با مشکل واردکردن مواد خام از بیرون مواجه میشوند، با وزارت تماس بگیرند. ما در بخش واردکردن مواد خام و همچنان در بخش صادرات، همراه شان همکار هستیم.»
اتحادیهی کفشدوزان افغانستان نیز نبود تقاضا در بازار، حمایتنشدن از کارخانههای تولید کفش و واردشدن بیرویهی کفش به افغانستان را، از علتهای اصلی کاهش تولید کارخانههای کفش در افغانستان یاد میکند.
علتهای بستهشدن کارخانههای تولید کفش
از میان هشت کارخانهی تولید کفش در این گزارش، فعالیت دو کارخانه در بیش از دو سال گذشته متوقف شده است. کارخانهی کفش «ریلکس» که ۴۶ سال در بخش تولید کفش زنانه و مردانه فعالیت داشت، در دورهی جمهوری روزانه ۲۴۰ جفت کفش تولید میکرد؛ اما در سال نخست رویکارآمدن امارت اسلامی، به دلیل افت بازار تولید کفش، فعالیت این کارخانه متوقف شد.
عبدالشکور خیری، رییس این کارخانه که خود استاد کفشدوزی است، میگوید: «حالا کار ما صفر شده است. شاگردانم همه رفته و به کارهای دیگر رو آورده اند. این سالها خرابترین زمان برای کار ما بوده، تولیدات ما کفش زنانه و مردانه بود و به ولایتها فرستاده میشد، حالا کسی نمیبرد. به همین خاطر ماشین ما غیرفعال و کارخانه بسته شده است.»
همین گونه، سید امانالله، رییس کارخانهی «امان» که نزدیک به دو سال پیش فعالیت کارخانهاش متوقف شده است، میگوید: «اگر دولت توجه کند، این مشکلات حل میشود. روی تولید بوت ما هر قدر تلاش کنیم، به نتیجه نمیرسیم. واردکنندگان بوت، صنعت تولید کفش را زیر کنترل گرفته و کارخانههای داخلی نمیتوانند با آنها رقابت کند.»
مسئولان هر دو کارخانهی متوقفشده، میگویند که نبود تقاضا در بازار و نبود حمایت از سوی دولت، سبب شده است که سرمایه و زحمتهای چندینسالهی شان نابود شود.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
بر اساس آمار اتحادیهی کفشدوزان افغانستان، در دورهی جمهوری ۶۵۰ کارخانهی خردوبزرگ تولید کفش در سراسر افغانستان، به شمول ۱۵۰ کارخانهی تولید کفش در شهر کابل فعالیت داشت؛ اما در بیش از دو سال گذشته، این شمار به ۳۰۰ کارخانه کاهش یافته است.
محمدآصف جامی، رییس اتحادیهی کفشدوزان افغانستان، نبود سیاست منظم در بخش تولید کفش و حمایتنشدن از سوی حکومت را، از اصلیترین دلیلهای ورشکستگی کارخانههای تولید کفش در افغانستان عنوان میکند. جامی، ادعا میکند که این اتحادیه دو سال پیش طرحی ۱۰صحفهای را به خاطر جلوگیری از فروپاشی صنعت کفش در افغانستان با وزارت صنعت و تجارت شریک کرده که بر بنیاد آن، اگر از صنعت کفش حمایت شود، افغانستان در سه سال آینده میتواند ۵۰ درصد نیازمندیهای بازار را برآورده کند و تا پنج سال آینده، از نگاه تولید کفش به خودکفایی خواهد رسید؛ اما با گذشت بیش از دو سال از شریکسازی طرح با وزارت صنعت و تجارت، از سرنوشت آن خبری نیست. او میافزاید: «ما در آن طرح تمام موضوعات را جا دادیم و دولت را رهنمایی کردیم که چه طور میتوانیم تولید داخلی کفش را رشد دهیم و مرحلهوار واردات کفش را محدود کنیم که کارخانههای ما رشد کنند؛ اما این طرح در ریاست صنایع خفیفهی وزارت باقی مانده.»
وزارت صنعت و تجارت اما تا زمان نوشتن این گزارش، حاضر نشد به پرسشهای ما در این باره پاسخ دهد.
چه گونه میشود از بستهشدن کارخانههای تولید کفش جلوگیری کرد؟
مسئولان هفت کارخانه که در این گزارش با آنها گفتوگو شده، بلندرفتن تعرفه بر کفشهای وارداتی را تنها راه بیرونرفت از وضعیت کنونی تولید کفش در افغانستان عنوان میکنند. مسئول یکی از کارخانههای کفشدوزی، میگوید که با آموزشدادن افراد متخصص در بخش تولید کفش و فراهمکردن مواد مورد نیاز کارخانهها در داخل، میتوان از فروپاشی صنعت کفش در افغانستان جلوگیری کرد.
رضا ناصری، مسئول کارخانهی کفش غزال، میگوید: «بلندبردن یکبارگی تعرفه، سبب تورم میشود و حلکردن مشکل با مشکل دیگری است. ما باید افغانستان را از نگاه تولید مواد خام خودکفا کنیم. پوست گوسالهی وطن ما به ۱۵۰ افغانی در کابل فروخته میشود، میرود پاکستان و در آن جا پروسس میشود و دوباره برمیگردد به افغانستان به قیمت ۲۵۰۰ افغانی به ما فروخته میشود. دولت باید در ابتدا مشکلات اولیهی ما را حل کند.»
با این حال، ابوذر افضلی، کارشناس مسائل اقتصادی، میگوید که حکومت با معافیتهای مالیاتی، اصلاح قوانین صنعتی، دادن قرضه به صنعتکاران، ارائهی برنامههای آموزشی و تربیت کارمندان مسلکی در بخش تولید کفش، فراهمکردن زمینه برای صادرکردن کفشهای داخلی، فراهمکردن زمین برای صنعتکاران و جذب سرمایهگذاری در این بخش، میتواند صنعت کفشدوزی در افغانستان را رشد دهد و از فروپاشی آن جلوگیری کند. او میافزاید: «برای جلوگیری از فروپاشی صنعت در هر کشوری، نیاز به برنامهریزی است؛ در قدم نخست تعیین اولویت است که دولت میتواند اولویتهای صنعتی را تعیین و برنامههای پشتیبان و توسعهای را بر اساس این اولویتها طراحی و از صنعت به صورت هدفمند پشتیبانی کند.» این کارشناس، میگوید که کارخانههای تولید کفش، با شناسایی چالشها و فرصتها در برابر کار شان، بلندبردن کیفیت، ایجاد نوآوری در تولید شان و بسترسازی برای همکاری با صاحبان دیگر صنایع و سازمانها، میتوانند رقابتپذیری صنعت کفش را در بازارهای افغانستان افزایش دهند و از ورشکستگی کارخانههای شان جلوگیری کنند.
صنعت تولید کفش در افغانستان که در سالهای پسین تازه رونق گرفته بود، پس از فروپاشی جمهوری با خطر رکود روبهرو شد که به باور کارشناسان، اگر حکومت برای پشتیبانی از این صنعت نوپا و آسیبپذیر، سیاستهای حمایتی را روی دست نگیرد، امکان آن میرود که تا چند سال دیگر باقی کارخانههای تولید کفش نیز ورشکسته شود و دیگر کفش به مقیاس بزرگ در افغانستان تولید نشود.