زندگی در زندان ناداری؛ روایت دختری که به دلیل بی‌پولی دانش‌گاه را ترک کرد

«همه‌ی زندگی‌ام از بین رفت؛ اهدافم، به رؤیاهایم تبدیل شده. درس‌خواندن برایم مثل شیرینی‌خوردن لذت داشت؛ اما، حالا همه چیز تلخ و سیاه شده.» وقتی این را می‌گوید، صدایش به لرزه می‌افتد و زیر چشمان خسته‌ی عسلی‌اش از اشک تر می‌شود.

تکدی‌گران ثبت‌شده در کابل: حکومت هنوز به ما کمکی نکرده است

 در حالی که از فرمان رهبر امارت اسلامی مبنی بر گرد‌آوری تکدی‌گران و پرداختن تنخواه ماه‌وار به آن‌ها، بیش‌تر از دو ماه می‌گذرد، شماری از تکدی‌گران در شهر کابل از دریافت‌نکردن تنخواه و منع تکدی‌گری از سوی نیروهای امارت اسلامی، شکایت دارند.  

سیگار: میلیون‌ها کشاورز و کارگر نادار در افغانستان به درآمد حاصل از تریاک وابسته‌ اند

بازرس ویژه‌ی امریکا در امور بازسازی افغانستان (سیگار)، می‌گوید که بزرگ‌ترین چالش برای ممنوع‌کردن کاشت مواد مخدر از سوی امارت اسلامی، این است که میلیون‌ها کارگر و کشاورز نادار در افغانستان، برای دوام زندگی، به درآمد حاصل از کاشت خشخاش وابسته اند.  

خالی‌ای که پر نمی‌شود؛ نگاهی به ناداری در تکسی‌های شهری

این روزها، بی‌گمان از بدترین روزهای زندگی شهروندان افغانستان در دو دهه‌ی گذشته، است؛ روزهایی که با ناامیدی، رنگ‌های پریده‌ و لب‌های زنگ‌بسته‌ی میلیون‌ها گرسنه و «دست‌های پینه‌بسته‌ی خالی از پول» کارگران روزمزد، تلوتلوخوران خود را به شب می‌رساند؛ روزهایی که به هر شکلی شهروندان را در تنگنای این‌جابودن قرار داده و پیوسته در زندان نداشتن‌ها، روان شان را می‌خورد.

عبدالسلام حنفی: نزدیک به پنج میلیون معتاد به مخدر در کشور داریم

عبدالسلام حنفی، معاون دوم رییس‌الوزرا، امروز (چهارشنبه، ۱۳ میزان)، می‌گوید که نزدیک به پنج میلیون تن در افغانستان به مصرف مواد مخدر معتاد استند که یک میلیون شان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهد. به گفته‌ی او، بیش‌تر معتادان به مخدر در افغانستان افراد دانش‌آموخته اند.

تلخ‌کامی‌های بی‌پایان؛ گرسنگی صدها هزار تن را در خطر احتمالی مرگ قرار داده است

وارد پارک شهر نو می‌شوم؛ جایی که بیش‌تر از کسانی که برای تفریح آمده باشند، افراد ‌بی‌کار با چهره‌های آشفته و خسته در آن به چشم می‌خورند. در میان این «خستگی»‌ها، افرادی از هر دسته‌ی سنی دیده می‌شود که رنج نداشتن در پوشاک رنگ‌رفته‌، چهره‌ی ناخوش و لب‌های خشکیده‌ی شان به خوبی پیداست.

شکم گرسنه و ذهن سیر؛ همسر یکی از دادستان‌های پیشین کشته‌شده‌: «مرگ مه وقتی است که کودکانم از تعلیم بمانند!»

جنگ‌های دو دهه‌ی گذشته، فرزندان سعیده را که در ارتش سربازی می‌کرده، از او گرفته است. اکنون او مانده و خانواده‌ی هشت‌نفری‌اش که برای سیرکردن شکم و سایه‌بان‌شدن بر سر شان، ناچار است با سختی‌های بی‌پایان زندگی دست‌درگریبان باشد. او، اکنون در صفی ایستاده که برای بازماندگان کشته‌شدگان نیروهای امنیتی پیشین، مواد خوارکی توزیع می‌شود.

رشد بی‌رویه‌ی کار کودک در فاریاب؛ «مادرم میگه مکتب نرو، کار بکن!»

خشک‌سالی‌های پی‌هم در سه سال گذشته در شماری از ولایت‌های افغانستان، افزایش نرخ بی‌کاری و ناداری که به دنبال فروپاشی جمهوری دامن‌گیر مردم شده، نان‌در‌آوردن را به باری سنگین برای خانواده‌ها بدل کرده که در شماری از خانواده‌ها، پدران این بار را با کودکان شان قسمت می‌کنند؛ چیزی که رشد چشم‌گیر کار کودک را در پی داشته و دارد.

به بهانه‌ی روز جهانی سوادآموزی؛ مردم بیش‌تر از ناداری از بی‌سوادی رنج می‌برند

از آن جا که صداقت همواره در افغانستان دست‌نیافتنی بوده، در مورد نرخ بی‌سوادی نیز آمار یک‌دستی از سوی حکومت پیشین بیرون داده نشده است. وزارت معارف حکومت پیشین، در ۱۳۹۵ مدعی شد که یک‌سوم جمعیت افغانستان سواد خواندن و نوشتن ندارد؛ اما، سه سال پس از آن -۱۳۹۸-، همین وزارت مدعی شد که نرخ سواد در کشور را به ۴۲ درصد افزایش داده است. در آن زمان، نوریه نزهت، سخن‌گوی وزارت معارف حکومت پیشین، از پیش‌گرفتن راه‌برد تازه‌ای پرده بر داشت که بر اساس آن، قرار بود تا سال ۲۰۳۰ نرخ سواد در افغانستان به ۶۰ درصد برسد.

محروم‌ماندن از آموزش به دلیل ناداری؛ پیامد جنگ در کشور

در نتیجۀ چندین ‌سال درگیری و ناامنی‌ در سراسر کشور به‌ویژه ولایت کندز، افراد بسیاری قربانی شده‌اند. افرادی که در جریان درگیری‌ها در کندز کشته شده، بیش‌تر ‌شان سرپرست خانواده‌های‌شان بوده و اکنون زنان بسیاری به دلیل از دست‌دادن همسران‌شان در درگیری‌ها، بی‌سرپرست و کودکان‌شان یتیم شده‌اند.

خانواده‌هایی که نان‌آوران‌شان را در کندز از دست داده‌اند، با مشکلات فراوانی زنده‌گی‌شان را به پیش می‌برند.