یافته‌های سلام‌وطندار از گفت‌و‌گو با ۷۴ زن بیوه در ۲۲ ولایت نشان می‌دهد که ۵۵ درصد از این زنان در نتیجه‌ی جنگ و ناامنی و ۴۵ درصد دیگر در نتیجه‌ی رویدادهای طبیعی و بیماری، شوهران خود را از دست داده اند.

تنها ۱۷ درصد از زنانی که شوهران خود را در نتیجه‌ی جنگ و ناامنی از دست داده، کمک دریافت کرده و درصدی زنان دریافت‌کننده‌ی کمک که شوهران خود را در نتیجه‌ی رویدادهای طبیعی یا بیماری از دست داده اند، نیز ۲۰ درصد بوده است.

در مجموع، ۸۰ درصد این زنان تا کنون هیچ کمکی دریافت نکرده و ۲۰ درصد دیگر آنان نیز از سوی نهادهای غیرحکومتی کمک‌های نسبی دریافت کرده اند.

با این که از روی‌کارآمدن حکومت سرپرست امارت اسلامی در کشور نزدیک به دو سال می‌گذرد؛ اما هیچ یک از زنانی که با سلام‌وطندار گفت‌وگو کرده، تا کنون کمکی از سوی حکومت دریافت نکرده اند.

بر اساس یافته‌های سلام‌وطندار، بیش از ۵۰ درصد مصاحبه‌شوندگان سرپرست ندارند و برای امرار معاش به کارهای شاق و تکدی‌گری رو آورده اند.

بررسی‌های سلام‌وطندار در ولایت‌های کابل، بدخشان، بادغیس، غور، نیمروز، بلخ، کنر، نورستان، بغلان، پروان، غزنی، کاپیسا، لغمان، ننگرهار،‌ سرپل، تخار، فراه، کندز، جوزجان، بامیان، دایکندی و پنجشیر، انجام شده است.

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

مصاحبه‌شوندگان بر اساس نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شده که میان ۲۵ تا ۵۰ سال داشته‌ اند. بزیری، باشنده‌ی کاپیسا که ۲۵ سال دارد و مادر دو فرزند است، می‌گوید که شوهرش را در نتیجه‌ی انفجار ماین از دست داده است.

این بانوی جوان که از وضعیت بد اقتصادی رنج می‌برد، می‌گوید که تا کنون هیچ کمکی دریافت نکرده و برای نجات فرزندانش از گرسنگی، مشغول انجام کارهای شاق در خانه‌های مردم است. او می‌افزاید: «وضعیت زندگی من بسیار خراب است. هیچ به ما چیزی نمی‌دهند. نه خیر نه خیر هیچ نهاد حکومتی مشخصات ما را نگرفته است. هیچ غم ما بی‌چاره‌ها را کسی نمی‌خورد، ما غریب هستیم، بی‌چاره هستیم.»

حبیبه، باشنده‌ی نیمروز که ۳۵ سال دارد و مادر چهار فرزند است، می‌گوید که شوهرش افسر نظامی بود و چهار سال پیش در جنگ با نیروهای مخالف حکومت پیشین، در ولسوالی دلارام کشته شد. او می‌افزاید که پس از کشته‌شدن شوهرش، حکومت وقت در سال اول حقوق شوهرش را پراخت کرد؛ اما اکنون سه سال می‌شود که دیگر هیچ کمکی دریافت نکرده است.

به گفته‌ی این بانو، در سال اخیر جمهوری به دلیل‌های مختلف معاش شوهرش برای یک سال معطل شد و پس از فروپاشی جمهوری، حکومت کنونی به او هیچ کمکی نکرده است. حبیبه می‌گوید: «بی‌چاره شوهرم عسکر بود، آن قدر درآمد هم نداشت. همان معاش که داشت، خرج روزانه‌ی ما می‌شد و بس. دیگر از او چیزی به ما نمانده که ما از آن استفاده کنیم و گذران خود را کنیم. دیگر به همان رقم تا کنون هم زندگی تیر می‌شود. نه‌ والله دست‌رسی به آن چیزها نداشتیم، دیگر هیچ کمکی را من دریافت نکردم. نه طرف خانه‌ی ما هیچ کسی دور نزده است.»

بی‌بی حوا، باشنده‌ی پروان که ۳۵ سال دارد و مادر سه فرزند است، می‌گوید که شوهرش در ارتش نظام جمهوری سرباز بود و سه سال پیش در نتیجه‌ی جنگ کشته شد. به گفته‌ی او، پس از کشته‌شدن شوهرش در سال نخست، نزدیکانش به او کمک می‌کردند و با سقوط نظام جمهوری، دو سال می‌شود که خود و فرزندانش در جاده‌های ولایت پروان تکدی‌گری می‌کنند.

بی‌بی‌حوا می‌‌افزاید: «هیچ نوع ثبت نام نشده است؛ مگر مردم مشکلات زیادی دارند، به شمول خود ما. نان‌آور خانه نداریم، مجبور هستیم کودکان مان را بفرستیم در سرک کار کنند یا گدایی بکنند و خود ما دست به هر کاری بزنیم‌. هیچ گونه کمکی از نهادهای حکومتی دریافت نکرده‌ایم.»

فضیله، باشنده‌ی غور که ۳۰ سال دارد و مادر سه فرزند قدونیم‌قد است، می‌گوید که شوهرش را در نتیجه‌ی بیماری از دست داده و اکنون از روی ناچاری به تکدی‌گری رو آورده است. او می‌افزاید با این که سرپرست ندارد و زمینه‌ی کار به زنان نیز محدود شده؛ اما هنوز هیچ نهاد دولتی یا خصوصی به او کمکی نکرده است.

فضیله می‌گوید: «تا شام گدایی می‌کنیم، نان صبح و شام خود را نداریم، صبح تا شام گدایی می‌کنیم. هیچ کمکی به ما نرسیده است، به همین ولسوالی رفتیم و نیروهای امارت اسلامی ما را گفتند که بروید دیگر نیایید. شما زن‌های جوان هستید به دروازه‌ی ولسوالی به چه خاطر می‌آیید.»

از میان ۷۴ مصاحبه‌شونده، تنها ۲۰ درصد آنان گفته که از سوی نهادهای غیردولتی کمک‌های نسبی دریافت کرده اند؛ اما این کمک‌ها موقتی بوده و به آن‌ها بسنده نبوده است.

سمیه که ۳۲ سال دارد، باشنده‌ی شهر فیض‌آباد، مرکز بدخشان و مادر سه فرزند است. او شش ماه می‌شود که شوهرش را در نتیجه‌ی رویداد ترافیکی از دست داده است. سمیه، می‌گوید که چندی پیش از سوی برنامه‌ی جهانی غذا (WFP) کمک دریافت کرده؛ اما حکومت هیچ کمکی به او نکرده است.

او می‌افزاید: «فعلاً با سه کودکم تنها هستم. پیش از مرگ شوهرم وضعیت زندگی مان خوب بود؛ چون همه مصارف را شوهرم بردوش داشت. فعلاً اقتصاد مان صفر است. اگر همین کمک‌های دفترهای خارجی مانند WFP نباشد، شاید خودم با کودکانم گرسنه بمانیم. خوب اگر چه کم‌بودی‌ها زیاد است؛ اما چاره‌سازی می‌کنم.»

افزون بر این‌، گل‌بی‌بی ۳۷ساله، باشنده‌ی بادغیس، می‌گوید که شوهرش در نظام پیشین کارمند بود و هشت سال پیش در نتیجه‌ی انفجار جانش را از دست داد. او نیز می‌گوید که از سوی حکومت کنونی هیچ کمکی دریافت نکرده است. به گفته‌ی این بانو، شماری از نهاد‌های خارجی به گونه‌ی موقت به او کمک کرده؛ اما این کمک‌ها بسنده نبوده است.

گل‌بی‌بی می‌افزاید: «همین یک بار ۳۶ هزار افغانی به من داده؛ به من دیگر کمک نشده است. یک بار هم آرد داده؛ آرد دو بوجی یک بار داده اند. یک دفعه‌ی دیگر هم پنج کیلوگرام روغن دادند. باز کارت‌ها قید شد، دیگر چیزی ندادند. حالا که قطع شده، با مشکلات هستیم، قرض می‌کنیم تا خداوند بخواهد دست ما باز شود معاش و چیزی شود.»

در همین حال، شماری از فعالان حقوق زن، می‌گویند که با تغییر نظام، بیش‌تر زنان از جمله زنان بیوه، شغل خود را از دست داده و اکنون مجبور شده اند دست به تگدی‌گری بزنند. آنان، می‌افزایند که محدودیت‌ها در عرصه‌ی کمک‌رسانی و ممنوعیت کار زنان در نهادهای کمک‌رسان، سبب افزایش چالش‌های زنان بیوه شده است.

خاطره راسخ، فعال حقوق زن، می‌گوید: «نه خیر، حکومت به زن‌ها اصلاً رسیدگی نمی‌کند. کدام برنامه‌ای برای زنان بی‌چاره و یتیم ندارد؛ هم‌چنان خود تان می‌بینید که در افغانستان خیابان‌ها از کودکان یتیم و بی‌بضاعت و حتا زن‌هایی را می‌بینیم که می‌آیند سر کراچی تکدی‌گری می‌کنند. حکومت هیچ کدام برنامه‌ای به این‌ها زیر دست نگرفته است.»

ویسنا سیدی، دیگر فعال حقوق زن، می‌گوید که در نظام پیشین، به زنان و به ویژه به زنان بیوه، زمینه‌ی کار فراهم بود و آنان از این طریق امرار معاش می‌کردند. او می‌افزاید: «… از این که در آن زمان حداقل زمینه‌ی کار به زنان بیوه‌ در نهادهای دولتی و غیردولتی مساعد بود و آن‌ها می‌توانستند از طریق کار زندگی خود و فامیل شان را تأمین کنند، این بسیار جای مسرت بود؛ اما متأسفانه در دو سال گذشته که با حاکمیت دوباره‌ی امارت اسلامی در افغانستان آغاز می‌شود، از سال‌های بسیار رقت‌بار و چالش‌زا برای زنان بیوه بوده است.»

شهرزاد اکبر، رییس کمیسیون منحل‌شده‌ی حقوق بشر افغانستان، نیز در این باره می‌گوید: «طبعاً در وضعیتی که متأسفانه افغان‌ها متکی به کمک‌های بین‌المللی و کمک‌های بشردوستانه هستند و مقام‌های حاکم محدودیت‌ها را بر کار زنان با نهاد‌های خیریه وضع کرده اند، دست‌رسی زنان به کمک‌های بشردوستانه کم‌تر است.»

این در حالی است که آمار دقیقی از شمار زنان بیوه و بی‌سرپرست در کشور در دست نیست. دفتر جمعیت هلال‌احمر افغانی، شمار زنان بیوه‌ی ثبت‌شده در این نهاد را ۲۴ هزار تن و وزارت امور شهدا و معلولین شمار زنان بیوه‌ی ثبت‌شده در این وزارت را ۸۰ هزار تن می‌گویند.

سلام‌وطندار را در تویتر دنبال کنید

عرفان‌الله شرف‌زوی، سخن‌گوی دفتر جمعیت هلال‌احمر افغانی، می‌گوید که در جریان یک ماه ۲۴ هزار زن بیوه را کمک نقدی کرده‌ اند و مقدار پول کمک‌شده به هر زن ۸۵۰۰ افغانی بوده است.

از سوی دیگر، سمیع‌الله ابراهیمی، سخن‌گوی وزارت کار و امور اجتماعی، به سلام‌وطندار می‌گوید که آنان برای زنان بیوه در کشور، برنامه‌های فنی‌ و حرفه‌ای برگزار می‌کنند تا زنان بیوه در آینده بتوانند از این طریق برای خود کار پیدا کنند.

به گفته‌ی او، هم‌اکنون ۵۰۰ زن در برنامه‌های فن‌وحرفه که از سوی وزارت کار و امور اجتماعی راه‌اندازی شده است، آموزش می‌بینند. آقای ابراهیمی می‌افزاید: «همین قسم آن شمار زنانی که بیوه یا بی‌سرپرست هستند، وزارت کار و امور اجتماعی به آن‌ها برنامه‌های فنی و حرفه‌ای برگزار می‌کند. با سپری‌کردن آن برنامه‌ها، آن شمار زن‌هایی که از این مراکز فارغ می‌شوند، به آن‌ها زمینه‌ی کار فراهم می‌شود.»

با این همه، فیصل خاموش، سخن‌گوی وزارت امور شهدا و معلولین، به سلام‌وطندار می‌گوید که ۸۰ هزار زن بیوه در این وزارت ثبت شده اند که برای آنان و فرزندان شان ماهانه کمک نقدی می‌شود. او می‌افزاید که به زنان بیوه‌ی بی‌سرپرست ۵۰۰۰ افغانی، زنان بیوه‌ای که سرپرست دارند ۲۰۰۰ افغانی و به کودکان یتیم نیز ماهانه ۲۰۰۰ افغانی پول نقد پرداخت می‌شود.

آقای خاموش، تأکید می‌کند: «همان ۸۰ هزار زن که گفتم، این ارقام تمام بیوه‌ها است. تا کنون نزد ما ثبت شده اند. شاید این ارقام زیادتر هم شود؛ به خاطر این که بعضی بیوه‌ها ثبت نام نکرده اند و در این ارقام بیوه‌های نظام قبلی، ملکی و بیوه‌های امارت اسلامی وجود دارد. کدام فرقی نیست، همگی ثبت شده اند.»

گفتنی است که پس از تغییر نظام، کمک‌ها به زنان بیوه کاهش یافته و این در حالی است که کار زنان در بیش‌تر نهادهای داخلی و خارجی ممنوع شده و این مسئله روی وضعیت اقتصادی تمام بانوان به ویژه زنان بیوه، تأثیر شدید منفی گذاشته است.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: