شماری از استادان زن در دانشگاههای دولتی و خصوصی، میگویند با این که از محیط اکادمیک دور شده؛ اما در سه سال پسین توانسته اند به فعالیتهای علمی شان ادامه دهند. هشت استاد زن در دانشگاههای دولتی و خصوصی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده است، گفته که توانسته اند با وجود دوری از محیط دانشگاه، به فعالیتهای علمی شان ادامه دهند و مقالههایی از آنها در نشریههای ملی و بینالمللی به چاپ رسیده است.
بنا به درخواست گفتوگوشوندگان، از آوردن نام و مشخصات دقیق آنها در گزارش خودداری شده است. یکی از استادان زن در دانشگاه کابل که ۱۱ سال در این دانشگاه تدریس کرده است، میگوید با این که بستهبودن دانشگاهها به روی زنان، سبب شده حس ارزشمندی و تأثیرگذاری اجتماعی در او کاهش یابد؛ اما با این هم دست از تلاش برنداشته و در دو سال گذشته، افزون بر ترجمهی یک کتاب، دو مقالهی علمی از او در ژورنالهای بینالمللی چاپ شده است.
این استاد، میافزاید: «از یک سو ما استادان از فرصت آموزش و انتقال دانش محروم شدیم که نه تنها ضربهای به هویت حرفهای و علمی ما است؛ بل که حس ارزشمندی و تأثیرگذاری اجتماعی ما را نیز کاهش داده است. در جریان بستهبودن پوهنتون/دانشگاه من توانستم از رتبهی علمی پوهنیار به رتبهی علمی پوهنمل ترفیع کنم. در این مدت دو مقالهی داخلی و دو مقاله در ژورنالهای بینالمللی نشر کردیم و یک کتاب را هم ترجمه میکنم.»
یکی دیگر از استادان زن در دانشگاه کابل که توانسته است در سه سال گذشته چندین مقاله بنویسد، در بارهی دستآوردهای علمیاش توضیح میدهد. «بعد از بستهشدن پوهنتونها، فعالیتهای علمی داشتهام؛ در این مدت توانستهام دو مقالهی داخلی و یک مقالهی بینالمللی مشترک با یکی از استادان را به نشر و چاپ برسانم. ترجمه و ادیت/ویرایش یک کتاب را نهایی کرده و همچنان توانستهام بعضی از مقالهها و متنهای کوچک را ترجمه و ادیت کنم.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
استاد دیگری از دانشگاه کابل که کتابی آمادهی چاپ دارد و مقالههایی نیز در حوزهی تخصصیاش در سه سال گذشته نوشته است، میگوید: «خوشبختانه در این مدت تقریباً سه سال و در بند محدودیتها به فعالیتهای علمی خود ادامه دادهام؛ توانستم سه مقالهی داخلی به خاطر ترفیع رتبهام و یک مقالهی بینالمللی بنویسم. حالا هم روی یک کتاب درسی کار میکنم؛ کار کتاب تقریباً نهایی شده و از ادیت گذشته است. میفهمم که فایدهای ندارد نوشتن کتاب در این زمان؛ چون وزارت اطلاعاتوفرهنگ به بسیار مشکل اجازهی نشر کتاب را میدهد.»
همین گونه، استاد دیگری از دانشگاه بلخ که در سه سال گذشته مقالههایی نوشته و اکنون روی نوشتن یک کتاب تمرکز دارد، میگوید که با ادامهدادن به فعالیتهای اکادمیک، میکوشد به دانشجویانش خدمتی کرده باشد. «بله، قطعاً ادامه دادهام؛ بستهشدن دانشگاهها به هیچ وجه مانع فعالیتهای علمیام نشده است. یکی از فعالیتهای اصلی که انجام دادم، ادامهی تحقیقات علمی در زمینهی تخصصی خودم بوده است. علاوه بر این که روی مقالات علمی کار میکنم و بعضی شان هم به چاپ رسیده، روی یک کتاب هم کار میکنم تا این که توانسته باشم در آینده مصدر خدمت به دانشجویان خود شوم.»
با این که شماری از استادان زن در سالهای دوری از دانشگاه تلاش کرده اند به فعالیتهای علمی شان ادامه دهند؛ اما جدایی آنها از محیطهای اکادمیک سبب شده است فشارهای اجتماعی و روانی بسیاری را متحمل شوند و خود را تنها احساس کنند.
یکی از استادان زن در دانشگاه تعلیم و تربیه در کابل که نخواست نامش گرفته شود، میگوید که ادامهدادن به فعالیتهای علمی، نتوانسته است فشار روانی ناشی از دوری از دانشگاه را در او کاهش دهد. این استاد، میافزاید: «از زمانی که دانشگاهها بسته شد، توانستم به فعالیتهای علمیام ادامه بدهم؛ اما بستهشدن دانشگاهها به روی بانوان تمام انگیزه و امیدم را گرفته است. این تصمیم یک ضربهی جدی به روحیه، هویت و شخصیت علمی و آیندهی حرفهای من وارد کرد. همچنین، از نظر روانی فشار زیادی را متحمل شدم؛ زیرا محدودشدن فرصتهای تحصیلی و شغلی به من و سایر بانوان در افغانستان، به شدت محدود شده است.»
در سوی دیگر، شماری از استادان از پیامدهای بستهماندن دانشگاهها به روی دختران و منع تدریس استادان زن، نگرانی میکنند و میگویند که ادامهی این وضعیت، آسیب جبرانناپذیری را بر سکتور تحصیلی افغانستان وارد میکند.
یکی از استادان زن در دانشگاه تعلیم و تربیه در کابل که ۳۶ سال از عمرش را صرف تدریس کرده است، در این باره میگوید: «ادامهی این روند، تأثیر جبرانناپذیری را در تاریخ کشور خواهد داشت و حتا شاید وزارت تحصیلات عالی نتواند تا ۲۰ سال آینده این صدمه را جبران کند؛ زیرا یک روز دوربودن از دانش و محیط تعلیمی، سطح دانش را پایین میآورد؛ جامعه را به سوی فقر تعلیمی سوق داده و سطح سواد را نیز کاهش میدهد.»
او، همچنان در بارهی پیامدهای خلای کادر علمی در افغانستان چنین میگوید: «خلای کادر علمی، بزرگترین چالشی است که هماکنون نهادهای تحصیلی با آن روبهرو بوده و اگر جلو آن گرفته نشود، در آیندهی نه چندان دور تأثیرات ناگواری بر این نهادها گذاشته و افراد مسلکی و باتجربهی متباقی را نیز از دست خواهند داد؛ زیرا کمبود استادان در پوهنځیها/دانشکدهها فشار تدریس را بالای استادان برحال بیشتر کرده و کیفیت تدریس را پایین آورده است. استادی که قرار بود به یک مضمون در سمستر آمادگی بگیرد، حالا مجبور است به بیشتر از حتا چهار مضمون آمادگی داشته باشد.»
در این میان، شماری از استادان مرد در دانشگاهها، نیز میگویند که خلای کادر علمی زن در دانشگاهها، سبب افت سطح تحصیلی در افغانستان شده است.
احمدارشاد عظیمی، استاد در یکی از دانشگاههای خصوصی، در این باره میگوید: «عدم وجود استادان زن در دانشگاهها، تأثیر مستقیم روی کیفیت تدریس، تحقیق و بروزرسانی مواد درسی در دانشگاهها دارد. هرچند در دو یا سه سال گذشته تلاش شده که این خلا پر شود؛ اما هنوز هم خالیگاههایی که ناشی از عدم موجودیت استادان زن است، باقی هستند.»
شماری از فعالان حقوق زن، نیز به این باور اند که حضورنداشتن استادان زن در دانشگاهها سبب ایجاد چالشهای اقتصادی و روانی در این استادان شده تا کیفیت نظام تحصیلی نیز افت کند.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
محبوبه حبیبی، فعال حقوق زن، در این باره میگوید: «استادان زنی که تا مقاطع دکترا درس خواندند و وقت و زمان مصرف کردند تا به این جایگاه برسند، محرومشدن از فرصت تدریس سبب میشود که روحوروان استادان تحت تأثیر قرار بگیرد؛ از نگاه اقتصادی تحت فشار قرار بگیرند. ما از حکومت سرپرست میخواهیم که به زودی دروازههای دانشگاهها و مکاتب را به روی همه باز کند.»
با این حال، مسئولان در وزارت اطلاعاتوفرهنگ حکومت سرپرست، میگویند که در صورت همخوانی کتابهای درسی و مقالههای علمی با پالیسیهای این وزارت، به آنها اجازهی نشر داده میشود.
خبیب غفران، سخنگوی وزارت اطلاعاتوفرهنگ، به سلاموطندار میگوید: «وزارت اطلاعاتوفرهنگ در بخشهای نشراتی خود در بخش مقالهنویسی یا ژورنالهای علمی نویسندهها و آموزگاران چه زن باشد چه مرد، مشکل ندارد؛ از اینها حمایت صورت میگیرد؛ میتوانند اثرهای خود را در نشریههای وزارت اطلاعاتوفرهنگ به نشر برسانند و کتابهای خود را به کمیتهی ارزیابی کتابها بفرستند و بعد از بررسیها اگر مطابق به پالیسی وزارت اطلاعاتوفرهنگ باشد، به نشر میرسد.»
وزارت تحصیلات عالی حکومت سرپرست در ۲۹ قوس ۱۴۰۱ با صدور مکتوبی، ادامهی تحصیل دختران و حضور استادان زن در دانشگاههای دولتی و خصوصی را تا اطلاع بعدی به حالت تعلیق درآورد و با گذشت بیش از دو سال، هنوز از بازگشایی دانشگاهها به روی استادان و دانشجویان زن خبری نیست.