پس از حاکمیت امارت اسلامی در افغانستان، آتش‌سوزی‌های پی‌هم و زمین‌لرزه‌های نیرومند در ولایت‌های مختلف کشور به وقوع پیوست و تلفات و زیان‌های هنگفت مالی به مردم وارد کرد که در آخرین مورد، آتش‌سوزی‌ در روستای بالامردیان ولسوالی فیض‌آباد ولایت جوزجان است.

آتش‌سوزی مرموز در روستای بالامردیان ولسوالی فیض‌آباد بیش از دو هفته می‌شود که به‌طور وقفه‌یی ادامه دارد. به‌دنبال این آتش‌سوزی، بیش‌تر باشنده‌گان این روستا ناگزیر شده‌اند که خانه‌های‌شان را ترک کنند و خود را به مکانی امن برسانند.

با این‌که آتش‌سوزی وارد چندمین روزش شده است، ادارۀ محلی جوزجان و باشنده‌گان روستای بالامردیان هنوز نتوانسته‌اند آن را مهار کنند. با این حال، شعیب رسالت، والی جوزجان، روز جمعه، بیست‌ویکم اسد، برای دل‌جویی و کمک به آسیب‌دیده‌گان آتش‌سوزی در روستای بالامردیان، وارد این روستا شد.

شعیب رسالت، والی جوزجان، روز جمعه در خطبۀ نماز جمعه در یکی از مسجدهای این ولایت، وقوع آتش‌سوزی در روستای بالامردیان را «عذاب الهی» خواند و از مردم خواست که با عبادت و برپایی نماز تهجد، توبه کنند. او گفت مشکلات کنونی که در روستای بالامردیان رخ داده، همه را نگران کرده است. والی جوزجان افزود که «مشایخ و علما این وضعیت را با تحقیق کامل و رجوع به قرآن‌ تثبیت کرده‌اند و برای جلوگیری آن با ختم قرآن تلاش دارند.»

حالا اما پرسش این است که آیا می‌شود با احالۀ مسئولیت و با توسل به تئوری توطئه از زیر بار مسئولیت فرار کرد، مردم و شهروندان متضرر را به حال خود رها کرد؟ پس چرا مسئولان محلی جوزجان به‌جای استفاده از ابزارهای مدرن برای خاموش‌کردن این آتش‌سوزی و کمک به باشنده‌گان محل، دست به تئوری توطئه می‌زنند و مردم را به «تهجد» و «عبادت» فرا می‌خوانند؟ و این در حالی‌‌ست که مهار بحران‌های محیط زیستی و روی‌دادهای اضطراری نیاز به امکانات مدرن دارد و با محکوم‌کردن مردم و فراخوان برای عبادات دسته‌جمعی نمی‌توان برای این روی‌دادها نسخۀ شفابخش پیدا کرد.

ما در کدام مسیریم؟

از زمانی که انسان‌ها به ‌شکل بدوی در مغاره‌ها زنده‌گی می‌کردند تا شکل‌گیری قبیله‌های کوچک، پدیده‌های ناشناختۀ بسیاری زنده‌گی آن‌ها را احاطه کرده بود و زمانی که آسیبی یا ترس آسیب‌خوردن از سوی این پدیده‌ها را داشتند، آن را از سوی «خدا» یا «طبیعت» می‌دانستند و کوشش می‌کردند در برابر آن سکوت کنند و راه فرار یا تسلیمی را در پیش بگیرند. اما زمانی که انسان قوۀ اندیشیدن خودش را پالایش داد، به‌جای فرار از طبعیت، به شناسایی سازوکار آن و عامل‌هایی که سبب آسیب‌زدن به آن‌ها می‌شود، پرداخت‌. انسان این دوره، برای هر تعاملی که در طبیعت به‌وجود می‌آید و روی‌دادی که خلق می‌شود، دنبال شناسایی عامل طبیعی‌ست و آن را به آسمان موکول نمی‌کند. در این میان، آن‌هایی که هنوز با دانشِ روز آشنایی ندارند و سازوکار طبیعت و چه‌گونه‌گی اثرگذاری دوسویۀ آن با انسان را نمی‌دانند، به‌دنبال هر روی‌داد طبیعی و غیرطبیعی برای آن عامل‌ دست‌نیافتنی و شکست‌ناپذیری را می‌بافند تا از زحمت رویارویی با حقیقت، طفره بروند.

با این پیش‌درآمد، می‌خواهم به روی‌داد آتش‌سوزی در روستای بالامردیان نگاه کنم؛ روستایی که چندین روز است در میان شعله‌های آتش، دود و خاکستر می‌شود و هیچ تلاش مثمری برای مهارکردن آن نه از سوی ادارۀ محلی و نه مردم روی‌دست گرفته نشده است. خاموش‌نکردن آتش در این روستا سبب شده است باشنده‌گان آن که بیش‌تر بی‌سواد اند، به‌جای شناسایی دلیل شعله‌ورشدن آتش و گسترش آن، عاملی را برای این آتش‌سوزی بیابند که توان مبارزه با آن را ندارند.

همین‌ که آتش‌سوزی در روستای بالامردیان وارد چندمین روزش شد، شماری از باشنده‌گان این روستا به این باور رسیدند که آتش از سوی جن‌ها شعله‌ور شده است. از سویی هم، ناتوانی هیأت فنی امارت اسلامی برای شناخت عامل آتش‌سوزی، سبب شد که این باور در میان مردم بیش‌تر تقویت شود؛ باورهایی که از پیش در جمعیت بی‌سواد افغانستانی درونی شده و تنها نیاز است که پوشش سطحی عقلانیت را از روی آن برداشت. براساس آمار رسمی، تاکنون بیش‌ از ۱۰۰ خانۀ مسکونی در روستای بالامردیان در آتش سوخته است و ۳۰۰ خانواده به مرکز جوزجان یا هم ولایت بلخ آواره شده‌اند. در چنین شرایطی، حکومت برای این‌که صدای اعتراض مردم در برابر ناتوانی‌اش برای خاموش‌کردن آتش را خفه کند، روپوشی را روی این آتش‌سوزی انداخته است که نگاه عقلانی به روی‌داد و شناسایی هر عامل دیگری را ناممکن می‌کند. والی جوزجان می‌خواهد که ناتوانی خودش را با واردکردن جن‌ها در روی‌داد، بپوشاند.

با این‌که وجود جن‌ها در اسلام تأیید شده است؛ اما تاریخ اسلام به یاد ندارد که جن‌ها آن‌هم به شکل سازمان‌یافته به انسان‌ها آسیب بزنند؛ طوری که حکومت و مردم در رابطه به آتش‌سوزی روستای بالامردیان مدعی‌اند. در سوی دیگر ماجرا، در مقایسه به آتش‌سوزی‌های بزرگی که در جنگل‌ها و روستاهای جنگلی سایر کشورها رخ می‌دهد، آتش‌سوزی روستای بالامردیان بیش‌تر شبیه آتشی به‌نظر می‌رسد که انسان‌ها برای گرم‌کردن‌شان در سرما، روشن می‌کنند. اگر دلیل آتش‌سوزی روستای بالامردیان، وجود گاز طبیعی در محل نیست، چرا این آتش خاموش نمی‌شود و با گذشت هر روز گسترش می‌یابد و خانه‌های بیش‌تری را در کام خود فرو می‌برد؟

با این‌که هنوز عاملی برای آتش‌گرفتن روستای بالامردیان ولسوالی فیض‌آباد جوزجان از سوی حکومت یا مردم شناسایی نشده؛ اما دو عامل مهم سبب دامنه‌دارشدن آن شده است. عامل نخست، ناتوانی یا بی‌علاقه‌گی ادارۀ محلی جوزجان برای خاموش‌کردن آتش و عامل دوم نیز واردکردن پای جن‌ها به بازی‌ است. والی جوزجان خود می‌گوید در ابتدای روزی که او به محل روی‌داد رفته بود، نزدیک به ۵۰ خانه در آتش سوخته بود، «اما پس از دو روز شمار خانه‌هایی که خاکستر شده، به ۱۰۰ رسید که بدون شک جن‌ها در آن دست دارند.»

سازوکارهای علمی چه می‌گوید؟

پرسش‌گری و کنجکاوی از ویژه‌گی‌های انسان است که هم‌زمان با او زاده شده است. هرچند که ما درگیر باورهای اشتباه و خرافی باشیم، باز هم دنبال پاسخ به پرسش‌های‌مان هستیم؛ حتی اگر این پاسخ‌ها سطحی و اشتباه باشند. این موضوع در رابطه به مسألۀ آتش‌سوزی روستای بالامردیان نیز وجود دارد. مردم در آغاز به این پاسخ رسیدند که وجود چاه‌های گاز طبیعی سبب شده است که این روستا آتش بگیرد، اما زمانی که هیأت فنی امارت اسلامی وجود گاز در محل آتش‌سوزی را رد کرد و عامل دیگری را نیز برای آن شناسایی نتوانست، مردم به پاسخ‌های بهینه‌یی که در خود داشتند، روی آوردند.

همین که ادارۀ محلی به چه‌گونه‌گی کنارآمدن مردم با این روی‌داد متوجه شد، برای انحراف افکار عمومی در برابر ناکاره‌گی‌اش، از تریبون بزرگ‌تر، پاسخ مردم را برای‌شان بازگو و روستای بالامردیان و مردمانش را به امان خدا رها کرد. به باور نگارنده، اگر آتش‌سوزی روستای بالامردیان واقعاً خاموش‌ناپذیر است، نیاز است گروه فنی‌ که توانایی علمی و حرفه‌یی داشته باشد به محل روی‌داد فرستاده شود، نه هیأت بی‌کفایتی که قبلاً از سوی ادارۀ محلی فرستاده شده بود. در غیر این صورت، احتمال آن وجود دارد که این آتش‌سوزی از سوی انسان‌های مغرض و برای فراردادن مردم از این روستا و تصاحب آن شعله‌ور شده باشد.

در سایۀ عقلانیت چه باید کرد؟

وقوع این دست روی‌دادها در مناطق مختلف جهان، به‌ویژه افغانستان امری طبیعی‌ست و توضیح آن نیاز به خرافه‌باوری ندارد. با عقلانیت و علم‌باوری که امروز از بزرگ‌ترین دستاوردهای بشر تلقی می‌شود، می‌توان به فهم و درک این روی‌دادها دست پیدا و هم‌چنان برای مهار آن راه حل جست‌وجو کرد. آتش‌سوزی در مناطقی سرشار از نفت و گازهای طبیعی، یک امر معمول است و برای مهار آن باید این مناطق توسط تیم‌های فنی مورد شناسایی قرار گیرد و از اسکان شهروندان در این مناطق جلوگیری به‌ عمل آید و در اقدام دوم، جریان این روی‌دادها باید با ابزارهای مهار آتش که در اختیار مسئولان محلی ولایت است، گرفته شود و برای کمک‌رسانی به مردم محل، بایست مسئولان با نهادهای امدادرسان بشتابند و میزان هزینه‌های مادی و معنوی این روی‌دادها را به حداقل‌ترین سطح ممکن کاهش دهند و این از مسئولیت‌های ادارۀ محلی و حکومت مرکزی‌ست.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: