چهل‌روز از انفجار در مکتب سیدالشهدا در غرب کابل می‌گذرد، اما این روی‌داد سبب نشده است که دانش‌آموزان ناامید شوند؛ بل آنان هم‌چنان با شوق و ذوق به مکتب می‌روند. دنیایی از امیدوآرزو را می‌توان در چهره‌‌های درخشان و چشم‌های بادامی دانش‌آموزان این مکتب دید. در حالی که در گوشه‌یی از مکتب مادران ماتم‌زده گردهم آمده و زانوی غم بغل گرفته‌اند، می‌گویند که این روی‌داد نمی‌تواند سبب شود آنان مانع مکتب رفتن فرزندان‌شان شوند.

حبیبه که در این روی‌داد زخمی شده است، ۱۲ سال دارد و دانش‌آموز صنف هفتم است. او می‌گوید، نزدیک دروازۀ مکتب بود که انفجار شد. حبیبه با چشمانش می‌بیند که گردن هم‌صنفی‌اش از تنش جدا شد و چندین‌متر آن‌سوتر افتاد.

شدت انفجار حبیبه را داخل جوی پرت می‌کند و بی‌هوش می‌شود. مرد ره‌گذر حبیبه را از داخل جوی برمی‌دارد و به شفاخانه انتقال می‌دهد. در این روی‌داد دست حبیبه سطحی زخم برمی‌دارد که حالا تقریباً خوب شده، اما پایش شکسته است و هنوز با کمک عصا راه می‌رود.

سلام‌وطندار فارسی را در فیس‌بوک دنبال کنید

این دانش‌آموز می‌گوید که می‌خواهد در آینده خلبان نظامی شود و پایگاه‌های دشمن را هدف قرار دهد. «خواستم از دولت و جامعۀ جهانی این است که امنیت ما را تأمین و مواد درسی برای ما تهیه کنند. می‌خواهم در آینده پیلوت نظامی شوم و انتقام خواهران شهیدم را بگیرم.»

ضیاگل، مادری که در این روی‌داد یک دخترش را از دست داده است می‌گوید، دختر دیگرش در اثر این روی‌داد شوکه شده است. به گفتۀ ضیاگل، در حالی که چهل‌روز از انفجار می‌گذرد، اما شکوفه دخترش هنوز هم روزی چندین‌بار بدنش سست می‌شود و از حال می‌رود.

ضیاگل می‌افزاید که به چندین پزشک عقلی و عصبی مراجعه کرده؛ اما وضعیت شکوفه هنوز تغییر نکرده است. از او دربارۀ روان‌شناسانی که به مکتب می‌آیند پرسیدم، او اظهار بی‌خبری کرد و گفت کسی برایش نگفته است که روان‌شناسان به مکتب می‌آیند.

سلام‌وطندار فارسی را در توییتر دنبال کنید

ضیاگل می‌گوید: «روز حادثه یک دخترم گم شده بود. شکوفه به‌دنبال او مکتب و محل حادثه را جست‌وجو کرد. سپس به شفاخانه رفته بود و آن‌جا با جسدها و خون مواجه شده بود. حالا بدنش سست می‌شود و می‌گوید که سرم درد می‌کند و بعد از حال می‌رود. داکتران/پزشکان می‌گویند که مشکل روانی پیدا کرده است.»



زرغونه، دانش‌آموز صنف یازدهم می‌گوید که در این حادثه هفت هم‌صنفی‌اش کشته و بیش از ده تن دیگر زخمی شده‌اند. زرغونه می‌افزاید که در روز انفجار به‌خاطر نخوردن سحری حالش بد می‌شود و نیم‌ساعت پیش از انفجار به کمک یکی از استادانش مکتب را ترک می‌کند.

سه هم‌صنفی زرغونه که کشته شده‌اند، می‌خواستند سرباز پولیس شوند و دو هم‌صنفی دیگرش می‌خواستند پزشک شوند. اکنون زرغونه می‌گوید، نه‌تنها آرزوی خودش را دنبال می‌کند؛ بل‌که آرزوی دوستان و هم‌‌صنفانش را نیز دنبال می‌کند.

سلام‌وطندار فارسی را در تلگرام دنبال کنید

زرغونه خطاب به تروریستان می‌گوید: «از همان‌جایی که قطع‌مان کنید، جوانه می‌زنیم.» زرغونه می‌افزاید: «وقتی کتاب و قلم را می‌بینم، به یاد دوستانم می‌افتم. این حادثه بر ما تأثیر زیادی کرد، اما به این معنا نیست که ما شکسته باشیم. پس از این در کنار دنبال‌کردن اهداف خودمان، اهداف دوستان شهیدمان را نیز دنبال می‌کنیم. اگر پیش از این یک هدف داشتیم، پس از این ده هدف داریم.»

در برنامه‌یی که امروز به‌مناسبت یادبود از چهلمین روز انفجار در مکتب سیدالشهدا از سوی رهبری این مکتب برگزار شده بود، آموزگاران، دانش‌آموزان و خانواده‌های زخمیان و کشته‌شده‌گان با صدور قطع‌نامه‌یی خواستار بررسی دقیق روی‌داد از سوی نیروهای کشفی و استخباراتی شدند. آنان از دولت خواستند که ۱۹۰ بست کم‌بود معلم و ملازم را در این مکتب پُر کرده و هم‌چنان ۱۸ ثور را به‌نام «روز شهدای معارف» در تقویم ثبت کند.

در این قطع‌نامه نیز آمده که سرنوشت شکریه یکی از دانش‌آموزان این مکتب هنوز نامعلوم است و نهادهای امنیتی، کشفی و استخباراتی باید این موضوع را بررسی و در نخستین فرصت یافته‌های‌شان را با آنان شریک کنند.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: