
رویای رسیدن به اروپا و کابوسهای ماندگار
نبود امکانات لازم برای زندهگی در افغانستان همواره سبب شده است که جوانان و نوجوانان زیادی رخت سفر ببندند و در راه رسیدن به کشورهای اروپایی و آنچه که آرزویش را دارند، مشکلات زیادی را متقبل شوند.

نبود امکانات لازم برای زندهگی در افغانستان همواره سبب شده است که جوانان و نوجوانان زیادی رخت سفر ببندند و در راه رسیدن به کشورهای اروپایی و آنچه که آرزویش را دارند، مشکلات زیادی را متقبل شوند.

یک پناهجوی افغانستانی در شهر دورتموند، هفتمین شهر پر جمعیت آلمان بر یک دختر ۱۳ ساله تجاوز کرده است.

مهاجرت پدیدهییست که با سرنوشت و گذشتۀ بشر گره خورده است، اما این پدیده براساس وضعیت و موقعیتهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر تحولات زندهگی آدمیان متفاوت است.

بیکاری، تنگدستی، ناامنی و نبود زمینۀ تحصیل بهتر در افغانستان همواره سبب شده است تا شمار زیادی از خانوادهها و جوانان راه رفتن به بیرون از کشور و مهاجرت نامنظم را پیش گیرند.

وی ویلچرش نشسته و چشم به آسمان دوخته است. یزدانعلی، با هر نگاه سوی پدر و مادر سالمندش آه میکشد و هر بار شیارهای کنارههای چشم و دهنش گودتر میشود.

بیکاری و ناامنی در سالهای پسین، شهروندان افغانستان را ناگزیر کرده است که تن به مهاجرتهای غیرقانونی داده تا به منزل مقصود و زندهگی رویایی برسند.

حکایتهای دردآور و غمانگیز مهاجران افغانستان در مسیر مهاجرت غیرقانونی به کشور ایران، همچنان پا برجاست و روزانه صدها کودک، نوجوان، جوان و حتی سالمندان پس از ردمرز از ایران، سرگذشت غمانگیز و دردآوری را تجربه میکنند.

زندهگی در فقر سختتر از آن بود که بیوطن شوم. زندهگی با فقر، زجرآور بود و با تکلف. تازه داشتم دهۀ سوم زندهگیام را شروع میکردم که بیکاری و فقر برخاسته از آن گریبان خانواده کوچکم را گرفت.

تنها ۱۴ سال داشت قامتاش کوچک، اما همتاش بلند بود. برای این که وامهای پدرش را بپردازد، مسیر مکتب را با مسیر مهاجرت نامنظم عوض کرد.

ماهها و هفتههای اخیر، ماه اعتراض و دادخواهی برای شهروندان افغانستان بود. در یک ماه اخیر، اتفاقات ناگواری برای کارجویان و پناهجویان افغانستانی در ایران رقم خورد.

گلالی، باشندۀ شهر کندهار و دانشآموختۀ زبان و ادبیات پشتو که همانند دیگر قربانیان مهاجرت نامنظم فریب سخنان شیرین قاچاقبران و تصویرسازی رویایی از کشورهای اروپایی را خورده است.

شلیک و به آتشکشیدن موتر حامل پناهجویان افغانستانی از سوی پولیس ایران، با واکنش گستردۀ ملی و بینالمللی روبهرو شد. اکنون دامنۀ این واکنشها و اعتراضها به کشورهای اروپایی رسیدهاست.

در بسیاری موارد جوانان برای یافتن کار و زندهگی رویایی به مهاجرت نامنظم رو میآورند و بیخبر از خطرات جسمی، مالی و روانی این مسیر مرگبار، پول هنگفتی را به هدر میدهند.

«من یک سیک هستم. من اهل افغانستان هستم. من یک مهاجرم و بالاخره من اولین دانشجو از خانوادهام هستم که به دانشگاه هاروارد راه یافته و امروز فارغ شده است.»

ضیاالحق که ۳۸ سال دارد و باشندۀ شهر گردیز مرکز ولایت پکتیا میباشد، میگوید که به دلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی به گونۀ نامنظم به کشور ایران مهاجرت کرده است.

در سالهای پسین ناامنی و بیکاری در کشور دلیل بیشتر مهاجرتهای نامنظم بوده است، اما با این حال کسانی هم هستند که از سر شوق تصمیم به مهاجرت میگیرند. از نظر این افراد زندهگی در بیرون از کشور، رویایی و بدون دغدغه است.