نتیجه‌ی گفت‌وگوی سلام‌وطندار با ۳۰ زن که از داشتن سواد محروم شده اند، نشان می‌دهد که دلیل‌های گوناگون سبب شده است تا این زنان بی‌سواد بمانند.

از میان این زنان، ۱۳ تن محدودیت‌های خانوادگی، نُه تن مشکلات اقتصادی، شش تن نبود شرایط مناسب و جنگ در کشور را دلیل محروم‌شدن شان از سواد عنوان می‌کنند و دو تن دیگر نیز دلیل بی‌سوادماندن شان را یاد نکرده اند.

از میان این زنان، ۲۷ تن آن‌ها می‌گویند که توانایی خواندن و نوشتن را ندارند؛ اما سه تن دیگر توانایی خواندن و نوشتن را از دیگران کسب کرده اند.

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

این زنان، می‌افزایند که بی‌سوادی بر جنبه‌های مختلف زندگی آنان تأثیر منفی داشته و آنان را با چالش‌های جدی در زندگی روزمره روبه‌رو کرده است.

گل‌بی‌بی ۲۵ساله، باشنده‌ی فاریاب که به دلیل محددیت‌های خانوادگی از داشتن سواد محروم شده است، می‌گوید: «خانواده‌ام اجازه ندادند تا به درس و تعلیم برسم؛ زیاد علاقه داشتم. شرایطی که خانواده‌ام داشتند، آن‌ها نمی‌خواستند دخترهای شان به مکتب بروند و درس بخوانند و نامحرم آن‌ها را ببیند.»

نسیمه‌ی ۳۶ساله، باشنده‌ی کابل نیز که به دلیل محددیت‌های خانوادگی از داشتن سواد محروم شده است، می‌گوید: «پدرم نمی‌ماند؛ بدخلق بود؛ می‌گفت دختر را چه به درس، دختر باید در خانه باشد، آشپزی بکند، در تنور نان پخته بکند؛ مرا نگذاشت درس بخوانم. من حالا بی‌سواد هستم و هیچ کمک به خانواده‌ام و فرزندانم کرده نمی‌توانم.»

همین گونه، از میان ۳۰ زن گفت‌وگوشده در این گزارش، نُه تن آن‌ها مشکلات اقتصادی را عامل اصلی بازماندن شان از سواد می‌دانند و می‌افزایند که ناتوانی برای خرید قلم و کتابچه و کارکردن در کودکی برای رفع نیازهای نخستین خانواده‌های شان، از دلیل‌هایی است که سبب بازماندن آنان از آموزش شده است.

عاتیکه، باشنده‌ی بامیان که اکنون ۲۵ سال دارد، می‌گوید: «وضعیت اقتصادی ما خوب نبود؛ من فرزند بزرگ خانواده بودم؛ پدرم دهقانی می‌کرد و چند تا گوسفند هم گرفته بود؛ کسی دیگر نبود، من چوپانی می‌کردم تا ۱۲ و ۱۳سالگی هم‌راه پدر خود دهقانی هم می‌کردم. به این خاطر، از سواد بی‌بهره ماندم.»

همین گونه،‌ زلیخای ۲۵ساله نیز می‌گوید: «به خاطر وضعیت نامناسب اقتصادی، نتوانستم به مکتب بروم؛ به خاطر فقیربودن خانواده‌ام نتوانستم به تحصیل خود برسم. علاقه‌مندی فامیلم بود؛ علاقه‌مندی خودم هم بود؛ اما نتوانستم به خاطر وضعیت نامناسب اقتصادی درس بخوانم.»

از سویی هم، شش تن از این زنان، می‌گویند که ناامنی، شرایط نامناسب و جنگ‌های داخلی در کشور، سبب شده است که خانواده‌های شان به دلیل ترس آنان را به مکتب شامل نکرده و از داشتن سواد محروم شوند.

مرضیه‌ی ۳۱ساله که به دلیل جنگ و ناامنی از آموزش محروم شده است، می‌گوید: «به خاطر این که جنگ‌ها بود، فامیل ما سخت‌گیری می‌کردند و می‌گفتند که هر روز تو می‌روی مکتب، داخل مکتب انتحاری می‌شود؛ گفتند دیگر مکتب نرو؛ به همین خاطر نرفتم.»

ملالی ۳۸ساله نیز که به دلیل جنگ و ناامنی از آموزش محروم شده است، می‌گوید: «از کودکی پدرم نگذاشت تحصیل بکنم؛ چون آن زمان اوضاع ناامن بود.»

این زنان، می‌گویند که بی‌سوادی بر جنبه‌های مختلف زندگی آنان تأثیر منفی داشته است؛ تا جایی که آنان در زمینه‌ی دست‌رسی به خدمات نخستین، خوانده‌نتوانستن لوحه‌ها در شهر و بازار و ناتوانی در کمک به فرزندان شان در زمینه‌ی آموزش، با مشکل روبه‌رو شده اند.

فریده‌ی ۲۷ساله و ماه‌گل ۵۲ساله که به دلیل نداشتن سواد خود را نابینا می‌دانند، می‌گویند که بی‌سوادی سبب شده است تا با مشکلات جدی در زندگی روزمره‌ی شان روبه‌رو شوند.

فریده‌، می‌گوید: «شفاخانه می‌روم؛ کلینیک می‌روم؛ لوحه را خوانده نمی‌توانم؛ نام داکتر/پزشک را نمی‌فهمم. وقتی برای خرید به دکان یا بازار می‌روم، بسیار برایم سخت می‌شود؛ پول را حساب کرده نمی‌توانم. فرزندانم را نمی‌توانم در کارخانگی شان کمک کنم.»

ماه‌گل، نیز می‌گوید: «شفاخانه می‌روم؛ نمی‌فهمم کدام بخش است. از سرک می‌گذرم، تابلوها را می‌بینم؛ اما خوانده نمی‌توانم؛ از دیگران پرسان می‌کنم که چه خوانده می‌شود. بی‌سواد که است، کور است. وقتی یک جای بروم، طرف لوحه می‌بینم، نمی‌فهمم که رویش چه نوشته شده است. اگر سواد داشته باشیم، می‌خوانیم و راه خود را پیدا می‌کنیم.»

با این حال، کارشناسان آموزش‌وپرورش، نقش سواد را در جامعه مهم می‌دانند و می‌گویند که زنان باسواد زمینه‌ساز جامعه‌ی آگاه، متدین و پیش‌رفته اند و سبب تقویت ارزش‌های اجتماعی نیز می‌شوند.

جمال‌الدین سلیمانی، کارشناس آموزش‌وپرورش، در باره‌ی اهمیت آموزش و سواد زنان و دختران می‌گوید: «در یک جامعه هر قدر زنانی باسواد بیش‌تر باشند، ما جامعه‌ی آگاه، متدین و پیش‌رفته می‌داشته باشیم. حداقل آموزش‌های ابتدایی که عبارت از خواندن و نوشتن است، به خانم‌ها و دخترخانم‌ها ارائه بکنند تا آهسته‌آهسته فرهنگ تحصیل دخترها را در جوامع افغانستان نهادینه کنیم تا یک جامعه‌ی بیرون از تبعیض جنسیتی داشته باشیم.»

همین گونه، کارشناسان مسائل اجتماعی، نیز بر اهمیت سواد زنان و دختران تأکید می‌کنند و می‌گویند که زنان باسواد زمینه‌ساز جامعه‌ی باسواد اند.

شعیب احمدی، کارشناس مسائل اجتماعی، در این باره می‌گوید: «هر گاه زنان بی‌سواد باشند و علم فرا نگیرند، نسل جدیدی که جوامع جدید را می‌سازند، نمی‌توانند تربیت بکنند. قسمی برنامه بدهند که بعد به مشکلات جوامع رسیدگی کنند.»

عالمان دین، نیز تأکید می‌کنند که معیار برتری مطابق ارزش‌های اسلامی علم است و در دین اسلام به گونه‌ی عام آموختن علم بر زن و مرد فرض شده است.

عطاءالحق انس، عالم دین، در این باره می‌گوید: «عالم فاضل است و علم فضیلت است و معیار و ملاک برتری اجتماعی در آیات قرآن‌کریم علم است. آن جا که خداوند متعال می‌فرماید ما بعضی از شما را درجات تان را بر بعضی دیگری از شما بلند می‌گردانیم. الله متعال می‌فرماید آنانی که می‌دانند و آنانی که نمی‌دانند، باهم برابر نیستند. در اسلام حکم علم عام آمده است و آموختن آن به همگی، هم زنان مسلمان و هم مردان مسلمان یکسان است.

حقوق‌دانی که نخواست نامش در گزارش نوشته شود، نیز می‌گوید که اکنون در افغانستان قانونی وجود ندارد تا بر مبنای آن حق سواد به زنان داده شود؛ اما بر پایه‌ی ماده‌ی ۴۳ قانون نظام گذشته، حق سواد به افراد داده شده بود و هیچ فردی حق سلب‌کردن این حق را از افراد نداشت.

با این همه، مسئولان در وزارت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر حکومت سرپرست، به سلام‌وطندار می‌گویند که این وزارت در کابل و ولایت‌ها در باره‌ی اهمیت علم به مردم آگاهی‌دهی کرده است و به خطیبان مسجدها نیز گفته اند که در این باره بحث کنند.

سیف‌الاسلام خیبر، سخن‌گوی این وزارت، می‌گوید: «شما در باره‌ی تحصیل یادآوری کردید که مردم تا صنف شش هم فرزندان خود را به مکتب نمی‌فرستند. وزارت امر به معروف و نهی از منکر در باره‌ی آموزش به محتسبین خود گفته که به مردم توصیه و آگاهی‌دهی کنند و به مردم اهمیت علم و برای علاقه‌مندی نسل کوچک‌تر به تعلیم به امامان مساجد گفته شده که در منابر بحث کنند.»

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

تلاش کردیم پاسخ وزارت معارف را در باره‌ی کارزار آگاهی‌دهی مردم برای شامل‌سازی دختران شان به مکتب داشته باشیم؛ اما موفق نشدیم. همین گونه، خواستیم پاسخ وزارت کار و امور اجتماعی را در زمینه‌ی برنامه‌های سوادآموزی برای زنان داشته باشیم، نیز موفق نشدیم.

زنان در افغانستان، در حالی از محروم‌شدن شان از سواد در سال‌های متمادی می‌گویند که پس از تحولات اخیر در کشور دختران بالاتر از صنف ششم از رفتن به مکتب از سوی حکومت سرپرست منع شده اند.

با این حال، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، گفته که حکومت سرپرست با ممنوعیت دختران بالاتر از صنف ششم از مکتب، ۱.۴ میلیون دختر را از رفتن به مکتب محروم کرده است.

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: