در روزهایی که روزنامهها و شبکههای خبری لبریز از عنوانهای مربوط به تبادل موشک، تهدیدهای نظامی و درگیری میان ایران و اسرائیل اند، عمدهی توجهها به جنبههای سیاسی و انسانی این بحران معطوف شده است. اما سایهی سنگین آسیبهایی که این جنگها به طبیعت و منابع زیستی منطقه میزنند، هنوز بررسی نشده و از چشمان عمومی پنهان مانده است. استفاده از تسلیحات سنگین، انفجارهای وسیع، آتشگرفتن مخزنهای نفتی، آلودگیهای کیمیایی و ویرانی زیرساختهای بنیادی، همگی زخمهای عمیقی است که بر بدن زمین و اکوسیستمهای آن فرود میآیند. چون ایران و اسرائیل هر دو زیرساختهای انرژی پیچیده، صنایع سنگین و شهرهای پرجمعیتی دارند، هر درگیری کوتاه میتواند زنگ خطری بزرگ برای محیط زیست باشد. خرابی تأسیسات نفتوگاز، آلودهشدن منابع آبی، پخش مواد سمی در جو و خاک، نابودی زیستگاههای جانوری و ازبینرفتن پوشش گیاهی، از مستقیمترین پیامدهای چنین برخوردهایی هستند. افزون بر آن، نتایج بلندمدت مثل تغییر اقلیم منطقه، افزایش بیابانزایی، کاهش تنوع زیستی و موجهای مهاجرت زیستی، صورت فاجعهای خاموش بر کارنامهی هر جنگ باقی میماند.
تحقیقات انجامشده در بارهی چند جنگ بزرگ، از حملهی امریکا به عراق و افغانستان و نزاع سوریه تا بمبارانهای اسرائیل در غزه، نشان میدهد که در همهی این مناطق، دیاکسید کربن یا کربن دیاکسید، فلزات سنگین و آلودگی آب، به شکل نگرانکنندهای بالا رفته است. بر بنیاد گزارشی که در ۲۰۲۲ سازمان ملل متحد برای محیط زیست منتشر کرد، جنگ فقط جان آدمها را زخمی نمیکند، بل آسیبهای ماندگار و سختی به اکوسیستم میزند که گاه تا چند دهه محسوس است. کارشناسان محیط زیست، بیش از هر چیزی، نگران پیامدهای پنهانی هستند که شاید اکنون دیده نشود؛ اما سالها بعد در سلامت نسلهای آینده، فروپاشی اکوسیستمها، کاهش کیفیت منابع طبیعی و گسترش بحرانهای زیستمحیطی خود را نشان خواهد داد. در هفتهی چهارم جوزای ۱۴۰۴، پس از انجام حملههای اسرائیل به ایران، به روایت رسانههایی مانند Washington Post و Economic Times، ایران بیش از ۴۰۰ موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد و صدها پهپاد مسلح نیز به نبرد فرستاد. اسرائیل در برابر این حملهها از سیستمهای پیشرفتهاش، مانند «آرو»، «فلاخن داوود» و «گنبد آهنین»، استفاده کرد. با این حال، آن چه معمولاً فراموش میشود، حجم سرسامآور گازهای گلخانهای و آلایندههایی است که با هر شلیک و هر پرواز پهپاد روانهی جو، خاک و آبهای منطقه میشود.
بیشتر این موشکها به ویژه موشکهای بالستیک، از سوختهایی متشکل از ترکیبات فوقالعاده سمی مانند آمونیوم پرکلرات، آلومینیوم پودری، هیدرازین و نیتروژن تتراکسید استفاده میکنند. هنگام سوختن، این مواد گازهای خطرناکی مانند کربن دیاکسید، کربن مونوکسید یا مونوکسید کربن، اکسیدهای نیتروژن و ذرات فلز در هوا پخش میکنند. نتیجهی فوری آلودگی است؛ ولی چون بعضی از این ترکیبها پایدار و سرطانزا هستند، سالها در زمین و آب باقی میمانند و زنجیرهی غذایی را آلوده میکنند. به گزارش مشترک ناسا و برنامهی محیط زیست سازمان ملل متحد، تنها یک موشک بالستیک با سوخت جامد نزدیک ۹۰ تُن دیاکسید کربن، پنج تُن اکسید نیتروژن و ۱۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم ذرات فلزی تولید میکند. اگر این هفته ایران حداقل ۴۰۰ موشک پرتاب کرده باشد، حدود ۳۶ هزار تُن دیاکسید کربن، دو هزار تُن اکسید نیتروژن و نزدیک ۲۰۰ تُن فلز سنگین به جو افزوده است. این حجم آلودگی معادل انتشار کربن ناشی از بعضی صنایع بزرگ در درازای یک دهه است.
برخوردهای این سطح از آلودگی فقط به بالارفتن گازهای گلخانهای محدود نمیشود. در روزهای نزدیک، باشندگان مناطق جنگی با سرفههای مداوم، تنگی نفس، سوزش چشم و دردهای ریهای روبهرو میشوند؛ اما در ماههای بعد، مواد پرکلراتی توان ورود به آبها را پیدا میکند، ترکیباتی چون پرکلراتها به منابع آبی نفوذ کرده، کیفیت خاک و محصولات کشاورزی را کاهش میدهند و مرگ زودهنگام زنبورها، حشرات، پرندگان و موجودات خاکزی را به دنبال دارند. نقصهای مادرزادی، نازایی و سرانجام نابودی کامل برخی اکوسیستمهای حساس و بیآب و علفشدن زمینهای زراعتی. سازمان جهانی بهداشت، میگوید که پرکلرات حتا در حد اندک، برای کودکان و مادران باردار، زهر است. این مواد با اختلال در کار غدهی تیروئید، ضریب هوشی بچهها را پایین آورده و رشد طبیعی آنها را کند میکند. نکتهی نگرانکننده آن است که این آلودگیها تا ۳۰ سال در آبهای زیرزمینی زندگی میکنند. افزون بر این، مناطق درگیر جنگ، اکنون با افزایش قابل توجه ذرات فلزی سنگین روبهرو اند. ترکیباتی که در جریان انفجار موشکها و سامانههای دفاعی وارد جو میشوند، در نهایت در آبوخاک تهنشین شده و منجر به بروز بیماریهای عصبی، سرطانی، اختلالهای رفتاری، ناباروری و بیماریهای پوستی و تنفسی در جمعیت انسانی این مناطق خواهند شد.
حتا سامانههای دفاعیای که با هدف نجات جان انسانها طراحی شده اند، بیخطر نیستند. سامانههای پدافندی مانند آرو و فلاخن داوود اسرائیل که برای رهگیری و انهدام حملههای ایران کار گرفته میشود، از سوختهایی استفاده میکنند که آلوده به پرکلرات و دیگر ترکیبات سمی اند. انفجار این موشکهای رهگیر در ارتفاعهای بالا، نه تنها مانع از ورود موشک به هدف میشود، بل ابرهای آلایندهای از ذرات نسوخته و فلزات معلق در جو ایجاد میکند. این ذرات پس از تهنشینی، به خاک و آب بازگشته و آلودگی پایدار تولید میکنند. متأسفانه، این واقعیت که آسیبهای زیستمحیطی به سرعت قابل مشاهده نیستند، سبب میشوند که توجه رسانهها، افکار عمومی و حتا نهادهای بینالمللی از آن منحرف شود. سکوت امروز در بارهی این ویرانی زیستمحیطی، فردا با بحرانهای سلامت عمومی، فروپاشی اکوسیستمها، کاهش امنیت غذایی و مهاجرتهای اقلیمی پاسخ داده خواهد شد. افزون بر این، مناطق درگیر جنگ، اکنون با افزایش قابل توجه ذرات فلزی سنگین روبهرو اند. گازهای ترکیبی که در جریان انفجار موشکها و سامانههای دفاعی وارد جوی زمین میشوند، در نهایت در آبوخاک تهنشین شده و منجر به بروز بیماریهای عصبی، سرطانی، اختلالهای رفتاری، ناباروری و بیماریهای پوستی و تنفسی در جمعیت انسانی این مناطق خواهند شد.
جامعهی جهانی باید این گونه آسیبها را به عنوان جنایت در برابر زمین (Ecocide) شناسایی و در اسناد حقوقی و بینالمللی تعریف کند. سازمانهای جهانی مانند UNEP، WHO و IPCC باید با همکاری نهادهای علمی و محیطزیستی منطقهای، روند پایش و تحلیل اثرات کیمیایی و زیستی این جنگ را آغاز کنند. طرفهای درگیر باید ملزم به رعایت حداقل استانداردهای زیستمحیطی در زمان جنگ شوند و نهادهای حقوقبشری نیز اسناد لازم را برای پیگرد تخریبگران محیط زیست تهیه کنند. در پایان، باید گفت که موشکها شاید در عرض چند ثانیه منفجر شوند؛ اما زخمها و اثرات زیانبار ناشی از آنها بر زمین، خاک و آبوهوای منطقه، دههها بعد به شکل بیماری، بیحاصلی زمین، مرگ خاموش جانوران و جهشهای ژنتیکی بازتاب خواهد یافت. سکوت امروز ما، هزینهای به قیمت حیات فردای ما دارد؛ در حالی که رسانهها شمار موشکها، کشتهها و پاسخهای نظامی را میشمارند، ما باید آمار درختان نابودشده، خاکهای مسموم، هوای آلوده و نسلهای بیمار آینده را نیز حساب کنیم. این جنگها، شاید در نقشهها مرزها را تغییر ندهند؛ اما در زمین، زخمهایی عمیق و ماندگار برجا میگذارند. اگر میخواهیم زمینی برای زیستن باقی بماند، باید صدای طبیعت را در میانهی دود و موشک بشنویم — پیش از آن که خیلی دیر شود.
«فاجعهای» پنهان؛ نگاهی به پیامدهای «زیستمحیطی» جنگ ایران و اسرائیل
نصیر کشاورز
«تروریست» خطابشدن، اخاذی و آوارگی؛ روایت زنان افغان از مرزهای ایران
«یامه» در آستانهی نابودی؛ گیاهی با ارزش دارویی و اکولوژیکی در غور
خریدوفروش نان سرد؛ بازاری که ناداری آن را گرم نگه داشته است
شدت گرما در ننگرهار؛ بیماریها در میان دختران افزایش یافته است
روایت مهاجران افغان؛ «مأمور ایرانی سرم سلاح کشید و گفت به سرت شلیک میکنم»
ترامپ به کالاهای وارداتی از برازیل ۵۰ درصد تعرفه تعیین کرد
آموزشهای تخصصی، کلید افزایش محصول و درآمد کشاورزان افغان
در روزهایی که روزنامهها و شبکههای خبری لبریز از عنوانهای مربوط به تبادل موشک، تهدیدهای نظامی و درگیری میان ایران و اسرائیل اند، عمدهی توجهها به جنبههای سیاسی و انسانی این بحران معطوف شده است. اما سایهی سنگین آسیبهایی که این جنگها به طبیعت و منابع زیستی منطقه میزنند، هنوز بررسی نشده و از چشمان عمومی پنهان مانده است. استفاده از تسلیحات سنگین، انفجارهای وسیع، آتشگرفتن مخزنهای نفتی، آلودگیهای کیمیایی و ویرانی زیرساختهای بنیادی، همگی زخمهای عمیقی است که بر بدن زمین و اکوسیستمهای آن فرود میآیند. چون ایران و اسرائیل هر دو زیرساختهای انرژی پیچیده، صنایع سنگین و شهرهای پرجمعیتی دارند، هر درگیری کوتاه میتواند زنگ خطری بزرگ برای محیط زیست باشد. خرابی تأسیسات نفتوگاز، آلودهشدن منابع آبی، پخش مواد سمی در جو و خاک، نابودی زیستگاههای جانوری و ازبینرفتن پوشش گیاهی، از مستقیمترین پیامدهای چنین برخوردهایی هستند. افزون بر آن، نتایج بلندمدت مثل تغییر اقلیم منطقه، افزایش بیابانزایی، کاهش تنوع زیستی و موجهای مهاجرت زیستی، صورت فاجعهای خاموش بر کارنامهی هر جنگ باقی میماند.
تحقیقات انجامشده در بارهی چند جنگ بزرگ، از حملهی امریکا به عراق و افغانستان و نزاع سوریه تا بمبارانهای اسرائیل در غزه، نشان میدهد که در همهی این مناطق، دیاکسید کربن یا کربن دیاکسید، فلزات سنگین و آلودگی آب، به شکل نگرانکنندهای بالا رفته است. بر بنیاد گزارشی که در ۲۰۲۲ سازمان ملل متحد برای محیط زیست منتشر کرد، جنگ فقط جان آدمها را زخمی نمیکند، بل آسیبهای ماندگار و سختی به اکوسیستم میزند که گاه تا چند دهه محسوس است. کارشناسان محیط زیست، بیش از هر چیزی، نگران پیامدهای پنهانی هستند که شاید اکنون دیده نشود؛ اما سالها بعد در سلامت نسلهای آینده، فروپاشی اکوسیستمها، کاهش کیفیت منابع طبیعی و گسترش بحرانهای زیستمحیطی خود را نشان خواهد داد. در هفتهی چهارم جوزای ۱۴۰۴، پس از انجام حملههای اسرائیل به ایران، به روایت رسانههایی مانند Washington Post و Economic Times، ایران بیش از ۴۰۰ موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد و صدها پهپاد مسلح نیز به نبرد فرستاد. اسرائیل در برابر این حملهها از سیستمهای پیشرفتهاش، مانند «آرو»، «فلاخن داوود» و «گنبد آهنین»، استفاده کرد. با این حال، آن چه معمولاً فراموش میشود، حجم سرسامآور گازهای گلخانهای و آلایندههایی است که با هر شلیک و هر پرواز پهپاد روانهی جو، خاک و آبهای منطقه میشود.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
بیشتر این موشکها به ویژه موشکهای بالستیک، از سوختهایی متشکل از ترکیبات فوقالعاده سمی مانند آمونیوم پرکلرات، آلومینیوم پودری، هیدرازین و نیتروژن تتراکسید استفاده میکنند. هنگام سوختن، این مواد گازهای خطرناکی مانند کربن دیاکسید، کربن مونوکسید یا مونوکسید کربن، اکسیدهای نیتروژن و ذرات فلز در هوا پخش میکنند. نتیجهی فوری آلودگی است؛ ولی چون بعضی از این ترکیبها پایدار و سرطانزا هستند، سالها در زمین و آب باقی میمانند و زنجیرهی غذایی را آلوده میکنند. به گزارش مشترک ناسا و برنامهی محیط زیست سازمان ملل متحد، تنها یک موشک بالستیک با سوخت جامد نزدیک ۹۰ تُن دیاکسید کربن، پنج تُن اکسید نیتروژن و ۱۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم ذرات فلزی تولید میکند. اگر این هفته ایران حداقل ۴۰۰ موشک پرتاب کرده باشد، حدود ۳۶ هزار تُن دیاکسید کربن، دو هزار تُن اکسید نیتروژن و نزدیک ۲۰۰ تُن فلز سنگین به جو افزوده است. این حجم آلودگی معادل انتشار کربن ناشی از بعضی صنایع بزرگ در درازای یک دهه است.
برخوردهای این سطح از آلودگی فقط به بالارفتن گازهای گلخانهای محدود نمیشود. در روزهای نزدیک، باشندگان مناطق جنگی با سرفههای مداوم، تنگی نفس، سوزش چشم و دردهای ریهای روبهرو میشوند؛ اما در ماههای بعد، مواد پرکلراتی توان ورود به آبها را پیدا میکند، ترکیباتی چون پرکلراتها به منابع آبی نفوذ کرده، کیفیت خاک و محصولات کشاورزی را کاهش میدهند و مرگ زودهنگام زنبورها، حشرات، پرندگان و موجودات خاکزی را به دنبال دارند. نقصهای مادرزادی، نازایی و سرانجام نابودی کامل برخی اکوسیستمهای حساس و بیآب و علفشدن زمینهای زراعتی. سازمان جهانی بهداشت، میگوید که پرکلرات حتا در حد اندک، برای کودکان و مادران باردار، زهر است. این مواد با اختلال در کار غدهی تیروئید، ضریب هوشی بچهها را پایین آورده و رشد طبیعی آنها را کند میکند. نکتهی نگرانکننده آن است که این آلودگیها تا ۳۰ سال در آبهای زیرزمینی زندگی میکنند. افزون بر این، مناطق درگیر جنگ، اکنون با افزایش قابل توجه ذرات فلزی سنگین روبهرو اند. ترکیباتی که در جریان انفجار موشکها و سامانههای دفاعی وارد جو میشوند، در نهایت در آبوخاک تهنشین شده و منجر به بروز بیماریهای عصبی، سرطانی، اختلالهای رفتاری، ناباروری و بیماریهای پوستی و تنفسی در جمعیت انسانی این مناطق خواهند شد.
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
حتا سامانههای دفاعیای که با هدف نجات جان انسانها طراحی شده اند، بیخطر نیستند. سامانههای پدافندی مانند آرو و فلاخن داوود اسرائیل که برای رهگیری و انهدام حملههای ایران کار گرفته میشود، از سوختهایی استفاده میکنند که آلوده به پرکلرات و دیگر ترکیبات سمی اند. انفجار این موشکهای رهگیر در ارتفاعهای بالا، نه تنها مانع از ورود موشک به هدف میشود، بل ابرهای آلایندهای از ذرات نسوخته و فلزات معلق در جو ایجاد میکند. این ذرات پس از تهنشینی، به خاک و آب بازگشته و آلودگی پایدار تولید میکنند. متأسفانه، این واقعیت که آسیبهای زیستمحیطی به سرعت قابل مشاهده نیستند، سبب میشوند که توجه رسانهها، افکار عمومی و حتا نهادهای بینالمللی از آن منحرف شود. سکوت امروز در بارهی این ویرانی زیستمحیطی، فردا با بحرانهای سلامت عمومی، فروپاشی اکوسیستمها، کاهش امنیت غذایی و مهاجرتهای اقلیمی پاسخ داده خواهد شد. افزون بر این، مناطق درگیر جنگ، اکنون با افزایش قابل توجه ذرات فلزی سنگین روبهرو اند. گازهای ترکیبی که در جریان انفجار موشکها و سامانههای دفاعی وارد جوی زمین میشوند، در نهایت در آبوخاک تهنشین شده و منجر به بروز بیماریهای عصبی، سرطانی، اختلالهای رفتاری، ناباروری و بیماریهای پوستی و تنفسی در جمعیت انسانی این مناطق خواهند شد.
جامعهی جهانی باید این گونه آسیبها را به عنوان جنایت در برابر زمین (Ecocide) شناسایی و در اسناد حقوقی و بینالمللی تعریف کند. سازمانهای جهانی مانند UNEP، WHO و IPCC باید با همکاری نهادهای علمی و محیطزیستی منطقهای، روند پایش و تحلیل اثرات کیمیایی و زیستی این جنگ را آغاز کنند. طرفهای درگیر باید ملزم به رعایت حداقل استانداردهای زیستمحیطی در زمان جنگ شوند و نهادهای حقوقبشری نیز اسناد لازم را برای پیگرد تخریبگران محیط زیست تهیه کنند. در پایان، باید گفت که موشکها شاید در عرض چند ثانیه منفجر شوند؛ اما زخمها و اثرات زیانبار ناشی از آنها بر زمین، خاک و آبوهوای منطقه، دههها بعد به شکل بیماری، بیحاصلی زمین، مرگ خاموش جانوران و جهشهای ژنتیکی بازتاب خواهد یافت. سکوت امروز ما، هزینهای به قیمت حیات فردای ما دارد؛ در حالی که رسانهها شمار موشکها، کشتهها و پاسخهای نظامی را میشمارند، ما باید آمار درختان نابودشده، خاکهای مسموم، هوای آلوده و نسلهای بیمار آینده را نیز حساب کنیم. این جنگها، شاید در نقشهها مرزها را تغییر ندهند؛ اما در زمین، زخمهایی عمیق و ماندگار برجا میگذارند. اگر میخواهیم زمینی برای زیستن باقی بماند، باید صدای طبیعت را در میانهی دود و موشک بشنویم — پیش از آن که خیلی دیر شود.
کلیدواژهها: اسرائیل // فاجعهای پنهان // پیامدهای زیستمحیطی // جنگ // ایران
تحلیل و گزارش
زخم مهاجرت در روان زنان؛ «تأثیر زیادی رویم گذاشته؛ فعلاً حسوحال خوبی ندارم»
بحران کمآبی در ولسوالی گلتپهی کندز؛ «آب نیست، شالی خشک شده»
درآوردن نان از آب و گل؛ نگاهی به زندگی یک تنورساز در پروان
سارا گوهری، دانشجوی افغان از سوی مأموران امنیتی ایران بازداشت شده است
رییسجمهور قزاقستان دستور تعامل مؤثر با امارت اسلامی را صادر کرد
ترامپ: اوکراین نباید مسکو را هدف قرار دهد
یونیسف: از آموزش حرفهای ۲۰۰ دانشآموز دختر در هرات پشتیبانی میکنیم
تیراندازی بر فلسطینیهای گرسنه: دستکم ۸۷۵ تن جان باخته اند
کارزار تطبیق واکسین ضدپولیو هفتهی آینده آغاز میشود
بیش از هفت هزار کیلوگرام تریاک در تخار آتش زده شد
ریاست هواشناسی: احتمال سرازیرشدن سیلاب در ۱۳ ولایت وجود دارد
سارا گوهری، دانشجوی افغان از سوی مأموران امنیتی ایران بازداشت شده است
تیراندازی بر فلسطینیهای گرسنه: دستکم ۸۷۵ تن جان باخته اند
چهار سرباز اسرائیل در غزه کشته و زخمی شدند
۵۷۴ هزار تن در ۲۲ روز از گذرگاه مرزی اسلامقلعه وارد افغانستان شدند
اخبار و گزارشهای سلام وطندار را از شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
فیسبوک
توییتر
تلگرام