یک حقیقت در دل انتخابات دروغ سال ۹۸ این بود که امرالله صالح از زادگاهش پنجشیر، برای محمداشرف غنی ۲۰۷۹ رأی آورد. رقم بسیار ناچیزی که ممکن یادآوری آن مایۀ خجلت شود. این اشاره کماکان وضعیت امرالله صالح را در بدنۀ قدرت توضیح می‌دهد. بخت زمانی به او لبخند زد که از سهم عبدالله عبدالله در حکومت وحدت ملی، وزارت داخله را زیر فرمان داشت. صالح کرسی معاونیت اشرف غنی را به این دلیل به دست آورد که دیگران نپذیرفتند؛ فقط.

از یک نظرگاه صالح حق داشت این شانس را با چنگ و دندان به دست آورد. حقیقتاً کمپ سیاسی که او سال‌ها در آن عرق ریخت، فاقد دورنمای بلندمدت سیاسی بود که از حریصان اشباع شده است. انصاف و شایسته‌گی در آن رسمیت ندارد و به صالح با وصف انرژی و تحرک کافی به عنوان سیاست‌مدار درجه دوم و حتی درجه سوم نگریسته می‌شد؛ باری الله‌گل مجاهد در مجلس نماینده‌گان، معاون نخست ریاست جمهوری را «بچه‌گک» خواند و فردای آن روز، این اهانت در متن یادداشت عطامحمد نور، بازتاب یافت. یکی از ویژه‌گی‌های افراد شامل در این کمپ این‌ست که هر کدام نقش «غلام‌بچه» را به نوبت بازی کرده‌اند و هرگاه چنین فرصتی به یک سیاست‌مدار درجه دوم کمپ رسید، هر عضو درجه اول در مقام معلم اخلاق به نکوهش آن علم می‌کند.

در کمپ سیاسی‌یی که ذکرش آمد، جای برای بلندپروازی‌های صالح وجود نداشت و به همین دلیل شاخه مخصوص خود را ایجاد کرد تا قدرت پرواز یابد، لاکن با وصف برنامه و تحرکی که داشت نادیده گرفته شد و به جای او سیاست‌مداران درجه اول ولی سست‌عنصر مانند عبدالله عبدالله فرصت‌ها را ربودند. حالا که صالح را در مقام مقایسه قرار دادم، تصریح شود که او نسبت به بسیاری از سیاست‌مداران کمپ شمال، شایسته‌گی دارد؛ حتی نسبت به مردی که مداحان روزمزد در وصف‌اش چنین می‌گویند: «نه کرسی فلک نهد اندیشه زیر پای/ تا بوسه بر رکاب امپراتور دهد»

چنانچه وضعیت بر وفق مراد نباشد و صالح از چشم غنی سقوط کند، امکان اعادۀ موقعیت‌ برایش بسیار دشوار خواهد شد. صالح حمایت مردمی عبدالرشید دوستم را ندارد که در واکنش به اقدام تنبیهی غنی شماری از ولایات شمال را فلج کرد. شانس صالح در فراست اوست، اگر احتیاط نکند، در پست تشریفاتی که قانون برایش پیش‌بینی کرده، رانده خواهد شد.

صالح به خوبی می‌داند حضورش در کنار «یک کتلۀ کوچک و بی‌ریشۀ سیاسی» ماهیت تزئینی دارد. اما زمزمۀ عبارت‌هایی چون «جلالت‌ماآب محترم رئیس‌جمهور» عجالتاً نه‌تنها هزینه ندارد، بلکه این امکان را فراهم می‌کند تا محبوب سفرۀ قدرت شود؛ وانگه شنای موافق جریان، هنر قابل تحسین نیست. صالح پیشینۀ استخباراتی دارد، اگر انگیزۀ شماری از موضع‌گیری‌هایش، ریشه در پیوسته‌گی او با استخبارات نباشد، بدون تردید تقلای دلبرانه در صحنۀ قدرت است.

صالح حتی برای شماری از افغانیت‌باوران، سخت‌کیش که توفیق ناچیز او در جلب آرای مردم را به منزله خیانت به آرمان افغانی تلقی می‌کنند، نیز اکسیری دارد. این جماعت که در حلقۀ قدرت نفوذ قابل توجه دارند و از شنیدن این ترنم که «پشاور پایتخت زمستانی شاهان افغانستان بوده و است» لذت فراوان می‌برند و گاه می‌پندارند که صالح در مقام یک سرباز، برای افغانیت سرش را تقدیم خواهد کرد. اما من گمان می‌کنم صالح به این ساده‌گی ایمان این موجودات، از اعماق قلب خواهد، خندید.

صالح در کابینۀ فعلی وزیر ندارد، نبود وزیر وابسته به معاون نخست ریاست جمهوری در کابینه، او را در مقام فردی یا تعبیر دیگر «غلام‌بچه‌یی» با خلوص نیت و بدون چشمداشتی قرار داده است. در روش مدیریتی تمامیت‌خواه غنی، به جز وزرای نازدانه، دیگران کار مهمی به پیش نخواهند برد، صالح از این نکته به خوبی آگاه است و با کسب اعتماد محمداشرف غنی، در دل دستگاه یکه‌سالار، قلمرو خود را تأسیس کرده و به تمام ساختار نفوذ کرده است. همچنان مهره‌های مورد اعتمادش از سازمان روند سبز با این روش در بدنۀ حکومت جایگزین می‌شوند. این نوع برخورد شایستۀ کسی است که در استخبارات کار کرده و در این رشته درس خوانده است.

افزون به آن‌چه گفته شد، غنی مسئولیت امنیت شهر کابل را برای مدتی به صالح واگذار کرده است. صالح در این نقش چنان فرو رفته که می‌پندارد یعقوب لیث صفاری‌ست. گاه در نقش مدافع مظلومان علم می‌کند و گاه چنان جدیتی را نمایش می‌دهد که سینما پارک شهرنو کابل، در اثر آن از بنیاد فرو می‌ریزد. با این وجود تاکنون چهل‌ویکمین جلسۀ شش‌ونیم برگزار شده، اما کابل همچنان قلمرو دزدان، آدم‌کشان و تروریستان است.

کابل امن نشده، ولی به مشغلۀ صالح افزوده شده است. او به دلیل محاسبۀ اشتباه یا ممکن با انگیزه خوش‌خدمتی به غنی با بسیاری از جمله مجلس نماینده‌گان در افتاد. دامنۀ این جدال مجاهدین پیشین مشمول امپراتور شمال را نیز در بر گرفته است. اخیراً او در جدال با امپراتور شمال انگشت روی زخم مشترک مجاهدین (شامل صالح) گذاشت. صالح مشروعیت سرمایۀ عطامحمد نور را با پرسش مواجه کرد و در مقابل، نور پرسید که پول‌های اوپراتیفی در زمان مأموریت آقای صالح در کجا هزینه شده است؟ چون دوام این گفت‌وگو ممکن به فاش‌سازی اسرار می‌انجامید، هر دو لب فرو بستند و دوسیۀ ضخیم نیز مکتوم ماند.

جدال با مجاهدین پیشین، از سرگرمی‌های مورد علاقۀ غنی است. اگر در میدان معرکه در یک طرف «غلام‌بچه‌یی» و در طرف دیگر از یاران قدیم او قرار داشته باشد، چنین سرگرمی‌یی بسیار فرح‌بخش خواهد شد. اما مشکل بزرگ که مانع لذت‌بردن از چنین سرگرمی می‌شود، وضعیت آشفتۀ کنونی‌ست. دوام گفت‌وگوهای صلح و تلاش برای بیرون‌کردن امور صلح از حیطۀ صلاحیت محمداشرف غنی شرایط را برای او دشوار ساخته و در چنین وضعیتی صلاح این‌ست که روابط با سیاست‌مداران سرگردان صمیمی باشد.

صالح بدون توجه به وضعیت می‌تازد، او بدون تأمل در کانفرانس ژنو، نماینده‌گان مجلس را به فساد متهم کرد و پیشنهاد او برای مبارزه با فساد، این بود که مصئونیت قانونی اعضای مجلس، باز پس گرفته شود. اتهام فساد به مجلس اگر درست هم باشد، بیان آن اشتباه سیاسی بود، هزینۀ اشتباه را غنی پرداخت و از مجلس پوزش خواست. غنی در وضعیتی قرار دارد که از هر امکانی برای مشروع جلوه‌دادن حکومتش استفاده می‌کند، دو سال او حکومتش را با سرپرست وزرا اداره کرد و هیچ توجهی به جایگاه قانونی مجلس نداشت، بنابرین، می‌توانست تا آخر این راه برود، اما ضرورت باعث شد که او تغییر روش دهد.

مواجۀ تند صالح با شماری از سیاست‌مداران و مجلس نماینده‌گان که اخیراً رسانه‌ها را سرگرم کرده بود، نه‌تنها برای غنی مشکل ایجاد کرده، بلکه موقعیت صالح را نیز متزلزل کرده است. صالح در حلقۀ قدرت، محبوب غنی بوده و رشک بسیاری از حواریون غنی را برانگیخته است. نزدیکان غنی، صالح و حنیف اتمر در زمان ریاست شورای امنیت ملی را با هم قیاس می‌کنند. آنان پیوسته به غنی هشدار می‌دهند که فرصت‌دادن به صالح، هزینه دارد. باری محمداشرف غنی به معاون نخست خود مسئولیت داد که مبارزه با فساد را به دوش بگیرد، اما بنابر اصرار نزدیکانش در همان روز، این مسئولیت را از صالح باز پس گرفت.

چنانچه وضعیت بر وفق مراد نباشد و صالح از چشم غنی سقوط کند، امکان اعادۀ موقعیت‌ برایش بسیار دشوار خواهد شد. صالح حمایت مردمی عبدالرشید دوستم را ندارد که در واکنش به اقدام تنبیهی غنی شماری از ولایات شمال را فلج کرد. شانس صالح در فراست اوست، اگر احتیاط نکند، در پست تشریفاتی که قانون برایش پیش‌بینی کرده، رانده خواهد شد.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: