با وجود نیاز شدید مردم، دسترسی به دارو در ولسوالیهای دوردست ولایتهای بدخشان، بغلان، بلخ، دایکندی، غور و هرات دشوار است. کمبود دارو، فاصلهی بسیار از مرکزهای بهداشتی و راههای دشوارگذر، زندگی انسانها را تهدید میکند. در این گزارش نگاهی نزدیکتر داریم به وضعیت خدمات بهداشتی و دسترسی به دارو در این مناطق.
بیش از دو ماه پیش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، هشدار داد که ۸۰ درصد مرکزهای بهداشتی زیر پشتیبانی این سازمان در افغانستان از ماه جون امسال به خاطر کمبود بودجه با خطر بستهشدن روبهرو اند. این در حالی است که این مرکزهای بهداشتی، افزون بر خدمات درمانی، در زمینهی تأمین و توزیع دارو نیز فعال بودند. بستهشدن آنها میتواند دسترسی شهروندان به دارو در مناطق دورافتادهی کشور را به شدت محدود و جان هزاران تن را با خطر روبهرو کند.
چالشهای دسترسی به مرکزهای بهداشتی
هماکنون نیز وضعیت در ولسوالیهای دوردست ولایتهای بدخشان، بغلان، بلخ، دایکندی، غور و هرات بحرانی است. باشندگان برخی از ولسوالیهای دوردست این ولایتها، به سلاموطندار میگویند که آنها برای رسیدن به نزدیکترین مرکز بهداشتی ناچار اند ساعتها پیادهروی کنند.
پیادهروی در شرایط بیماری، هرگز مانند قدمزدن کنار یک دریای زیبا یا تفریحگاه سبز نیست. برای زنان بارداری که در آستانهی زایمان قرار دارند، کودکان بیمار یا سالمندان، پیمودن این مسیر دشوار و گاه ناممکن است.
احمد (نام مستعار)، باشندهی ولسوالی یفتل پایین بدخشان، میگوید: «به مرکز صحی دسترسی داریم؛ اما خیلی دور است. ما چهار تا پنج ساعت باید پیاده برویم تا به مرکز صحی برسیم و دواخانه نیز دوا/داروی کافی ندارد.»
بدخشان تنها ولایتی نیست که از این مشکل رنج میبرد. شهروندان در ولایتهای بغلان، غور، دایکندی، بلخ و هرات نیز از فاصلهی دور مرکزهای بهداشتی شاکی اند.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
نیما (نام مستعار)، باشندهی ولسوالی خوست و فرنگ بغلان، میگوید: «زنانی هستند که با دردهای زایمانی دو تا سه ساعت راه را پیاده میروند تا به نزدیکترین مرکز صحی برسند.» به گفتهی او، «با آن هم مشخص نیست که آن جا هم داکتر/پزشک یا قابله میباشد یا خیر؟»
زنان در این مناطق روایتهای تلخی از زایمان خود دارند. هرچند شماری توانسته اند با امکانات محدود جان به سلامت ببرند؛ اما برخی هم جان باخته یا نوزاد خود را از دست داده اند.
احمد (نام مستعار)، از ولسوالی یفتل پایین بدخشان، روایت میکند که یکی از نزدیکانش نتوانست به موقع به درمانگاه برسد و با مشکلات زیاد روبهرو شد. «در نتیجه، نوزادش را از ست داد و حالا از افسردگی رنج میبرد.»
دسترسی به خدمات درمانی و دارو، در بسیاری از مناطق تنها به فاصله محدود نمیشود، بل وضعیت آبوهوا و زیرساختهای مواصلاتی نیز نقش تعیینکننده دارند. در زمستان یا هنگام وقوع سیلابها، بسیاری از راههای ارتباطی تخریب یا بسته میشوند. این وضعیت هم مانع مراجعهی مردم به مرکزهای بهداشتی و هم مانع انتقال دارو میشود.
یعقوب (نام مستعار)، مسئول یک کلینیک در ولسوالی «دولینه»ی غور، میگوید با وجودی که وضعیت بهداشتی در این ولایت در اندازهی متوسط قرار دارد؛ اما برخی مناطق همچنان «سفید» باقی مانده اند. به گفتهی او، مناطق سفید آن بخشهایی اند که به دلیل نبود راههای ارتباطی و فاصلهی زیاد، از دریافت خدمات درمانی محروم اند. همچنین بیماران از این مناطق به مرکزهای بهداشتی منتقل نمیشوند.
افزون بر باشندگان این ولایتها، سلاموطندار با برخی از مسئولان ریاستهای صحت عامهی این ولایتها نیز گفتوگو کرده است. عبدالواحد حماس، رییس صحت عامهی غور، با تأیید مشکلات در این ولایت میگوید: «ما برنامههایی را روی دست گرفتهایم و تلاش میکنیم. باید در ساحات سفید نیز مرکزهای بهداشتی ایجاد شود و عرضهی خدمات در آن جا نیز داشته باشیم.»
نبود و کمبود امکانات درمانی و دسترسی محدود به دارو، سلامت جسمی و روانی باشندگان این ولایتها را به شدت تهدید میکند. در این میان، عاملهای دیگری چون مشکلات اقتصادی و بحرانهای جاری، نیز این وضعیت را پیچیدهتر کرده است.
بهای بلند دارو و دستان خالی مردم
همزمان با افزایش میزان بیکاری و تحریمهای اقتصادی در افغانستان، بهای دارو نیز افزایش یافته است؛ موضوعی که توان خرید دارو را برای مردم به شدت کاهش میدهد.
باشندگان دایکندی، از این وضعیت ابراز نگرانی میکنند. هما (نام مستعار)، باشندهی ولسوالی میرامور دایکندی، به سلاموطندار میگوید: «متأسفانه کلینیکها دوای مورد نیاز ما را ندارد و مجبور هستیم از دواخانه بخریم. قیمتها بسیار بالا رفته اند.»
در گذشته برخی کلینیکها و نهادهای امدادرسان به گونهی رایگان دارو فراهم میکردند؛ اما با بستهشدن بسیاری از این مرکزها، هم فرصت دریافت رایگان دارو از بین رفته است و هم توان خرید وجود ندارد.
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
سمیرا (نام مستعار)، دیگر باشندهی ولسوالی میرامور، میگوید: «پیش از این، از آشیانه دوا میگرفتیم؛ اما حالا بسته شده است. قیمت دوا نیز بالا رفته است. به طور مثال قیمت یک تختک پاراستامول ۱۰ افغانی بود، حالا به ۲۵ افغانی رسیده است.»
در نبود مرکزهای بهداشتی و کمبود یا گرانی دارو، باشندگان برخی ولسوالیها ناگزیر به گزینههای بدیل رو میآورند. در نبود مرکزهای بهداشتی، به درمانهای محلی یا خانگی پناه میبرند. همچنین در صورت گرانی دارو، تلاش میکنند نسخههای ارزانتر؛ اما با کیفیت پایینتر پیدا کنند؛ گزینههایی که میتوانند خطرناک باشند.
حکمت (نام مستعار)، یک تن از داروفروشان در بلخ، میگوید: «قیمت دواها متفاوت است؛ دواهای عربی و ترکی گرانتر اند؛ چون از شرکتهای معتبر میآیند؛ اما دواهای ضعیف و محلی ارزانتر اند.» او، با تجربهاش از بازار میافزاید: «مردم توان خرید غذا را ندارند، چه برسد به دوا.»
مشکلات اقتصادی و کمبود خدمات درمانی، بر وضعیت روحی و روانی خانوادهها نیز تأثیر میگذارد. سمیر (نام مستعار)، باشندهی ولسوالی زندهجان هرات، میگوید: «در قریهی ما کلینیک نیست، پولی برای رفتن به مناطق دورتر نداریم و دوا هم قیمت شده است.» او میافزاید: «وقتی یک فرد خانواده بیمار میشود، به دلیل فقر اقتصادی و نبود دوا، در خانوادهها نزاع برپا میشود.»
با این حال، مسئولان در وزارت صحت عامهی حکومت سرپرست، از تلاشها برای بهبود دسترسی شهروندان به خدمات درمانی، اطمینان میدهند. مسئولان در این وزارت، در نشست رسمیای که به منظور تقدیر از شرکتهای تولیدی دارو برگزار شده بود، بر بررسی کیفیت و کمیت دارو در کشور تأکید کردند.
در کشوری که میلیونها تن در مناطق کوهستانی و دوردست زندگی میکنند، نبود دسترسی به خدمات درمانی یا هم دسترسی اندک به آن، بحران خاموشی است که باید جدی گرفته شود. نگرانی از آن میرود که مناطق بیشتری به فهرست نقاط محروم صحی افزوده شوند؛ وضعیتی که نیازمند مداخلهی فوری ملی و بینالمللی برای پیشگیری از بحران انسانی است.