اخیراً رولا غنی، بانوی نخست کشور یا به تعبیر حکومتی «خانم اول» با رادیو آزادی گفت‌وگویی انجام داده است که بخش‌هایی از آن بازتاب گسترده‌یی داشت. واکنش‌ها به اظهارات خانم غنی یا «بی‌بی گل» به دلیل برخورد گزینشی رسانه‌ها، بخش‌های دیگر این مصاحبه را تحت شعاع قرار داد. بر پایۀ مصاحبه، به نظر می‌رسد که اطلاعات بانوی نخست، از وضعیت سیاسی و شرایط زنان در افغانستان بسیار ناچیز و وارونه است. پاسخ او به این پرسش که از زمان تشکیل دفتر بانوی اول تاکنون چه تغییری در وضعیت آمده، قابل توجه است.

به گفتۀ خانم غنی «اگر یاد شما باشد، پنج سال پیش خانم‌‌ها در سرک‌ها هیچ دیده نمی‌شدند. تنها چادری می‌پوشیدند و بر لب دیوار راه می‌رفتند، مثل این که می‌ترسیدند.» رولا غنی تصور می‌کند، اکنون تغییرات گسترده‌یی در وضعیت زنان رونما شده و دلیل آن گشودن دفتر بانوی اول و «مهربانی‌های» اوست. گویا دروازه‌یی را که بانوی اول در ارگ گشوده به گونۀ انقلابی همه چیز را به نفع زنان تغییر داده است؛ «زنان در جامعۀ مدنی، نهادهای حکومتی و زنان در سرک و بازار دیده می‌شوند و همه‌جا خانم‌ها حضور دارند.»

تصور بانوی نخست این ا‌ست که  تأثیر او بر زنده‌گی زنان در مشرق و مغرب کشور شگفت‌انگیز بوده است، «نمی‌دانم که چطور این معلومات پخش می‌شود که این خانم مهربان است و خوش دارد که مردم به دیدنش بیایند، من همیشه می‌گویم که دل‌تان را همین‌جا می‌توانید خالی کنید، این‌جا جای امن است.» به این پیمانه خودستایی، یا از ساده‌لوحی ناشی می‌شود یا مردم ساده‌لوح فرض می‌شوند.

باری محمداشرف غنی، رئیس‌جمهور در توصیف رولا غنی گفت که «هیچ‌گاه بی‌خریطه فیر نمی‌کند»؛ در حالی که به گفتۀ رئیس‌جمهور او خود «بی‌ خریطه فیر می‌کند.» به نظر می‌رسد که این تعریف از بانوی نخست اِشکال دارد. اگر بانوی نخست بی‌خریطه فیر نمی‌کند، برداشت «تغییر انقلابی» از کجا ناشی می‌شود؟

این سوءتفاهم تنها محدود به خانم غنی نمی‌شود، رئیس‌جمهور خود نیز در گرو چنین توهمات اسیر است. او در یکی از سفرهای ولایتی‌اش ادعا کرد که تمام افغانستان را آباد کرده است. عدم درک درست از وضعیت یک عارضۀ بسیار جدی در مدیریت کشور است. به نظر می‌رسد کسانی که در اطراف رئیس جمهور اطلاعات نادرست پخش می‌کنند، بانوی نخست را نیز محاصرۀ کرده‌اند.

وضعیت در افغانستان پساطالبان تفاوت بسیاری کرده است. روند تغییر از ۵ سال پیش نه بلکه از حدود ۲۰ سال پیش آغاز شده است، در نتیجۀ این تغییرات، زنان وارد اجتماع شده‌اند؛ تغییر نتیجۀ توجه جامعۀ جهانی‌ست و ربط چندانی به الطاف حامد کرزی و محمداشرف غنی ندارد. اما کسانی هستند که به این بانوی لبنانی‌الاصل گزارش داده‌اند که پیش از مأموریت او، زنان افغانستان در وضعیت فلاکت‌باری به سر می‌بردند و بانو غنی در قامت یک ناجی باعث تغییراتی ژرفی در زنده‌گی زنان شده است.

رولا غنی خارج از حصارهای ارگ، امکان تجربۀ مستقیم از وضعیت زنان را در کشور نداشته است. بنابرین، به او تفهیم شده که زنان پنج سال پیش نمی‌توانستند به بازار بروند و کسانی که از خانه خارج می‌شدند، توأم با ترس و اضطراب زیر چادری و برقع دیده می‌شدند. حلقه‌یی که در اطراف خانم رولا غنی تشکیل شده، احتمالاً گروهی از پروژه‌بازان جامعۀ مدنی‌اند که ذهن او را مدیریت می‌کنند، ور نه این برداشت از کجا ناشی می‌شود که شایسته‌تر از «حسینه صافی» برای مدیریت وزارت زنان و آگاه‌تر از «رنگینه حمیدی» برای مدیریت وزارت معارف در میان زنان یافت نمی‌شود. اطلاعات غلطی که به خورد رولا غنی داده شده و ستایش او به عنوان رهبر انقلابی، بانو غنی را دچار سوء تفاهم عمیق و خودبرتربینی کرده است؛ چه کسی می‌تواند به این سطح برسد که بپندارد «مظهر مهربانی» است؟

اظهارات رولا غنی در مورد قانون و جمهوریت نیز در خود تناقض دارد. دفتر بانوی نخست یا «دفتر خانم اول» که سکان‌دارش رولا غنی‌ست، جایگاه قانونی ندارد. اما او به مجلس نماینده‌گان هشدار می‌دهد که بر خلاف قانون دو نامزدوزیر را حذف کرده‌اند، روشن نیست که خانم غنی از چه موقفی چنین هشداری را می‌دهد؛ از جایگاه همسر رئیس جمهور یا مأمور قانون؟

مرتبط با این خبر:

کلیدواژه‌ها: //

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: