دو سال پیش هوتل تاج در چهارراهی بره‌کی ساخته شد. این هوتل از نگاه شکل ظاهری متفاوت‌تر از هوتل‌هایی‌ست که پیش از این در کابل فعالیت داشتند. پس از تاج، تبلیغات هوتل‌های دیگر با شکل و شمایل تاج صفحات تلویزیون را تسخیر کرد. حتی برخی از هوتل‌ها ساختمان قدیمی‌شان را خراب کردند و در حال ترمیم با این معماری جدید است.

این شیوۀ معماری که تازه در کابل رواج یافته، در سدۀ یازدهم میلادی در اروپا استفاده می‌شد، اما کم‌کم در اواخر سدۀ دوازدهم، این سبک معماری که «رومی‌وار یا رومانسیک» نامیده می‌شود، کنار گذاشته شد. در حقیقت، این شیوۀ معماری خیلی کلاسیک و قدیمی شده و در قرن‌های اخیر در شماری از کشورهای اسلامی از این شیوۀ معماری استفاده شده است؛ اما بسیار مروج نیست.

سازندۀ هوتل تاج فرد مبتکری‌ست و هوتلی متفاوت‌تر از دیگران ساخته است. اما کسانی که پس از آن این شیوۀ معماری را پیش گرفتند، نه مبتکر اند و نه باهوش؛ بل‌که یک مقلد است و کسی که به‌خاطر تقلید از این سبک جدید، ساختمان قدیم هوتلش را خراب می‌کند نه‌تنها مقلد است، بل‌که بی‌شعور نیز هست.

در افغانستان، به‌ویژه پایتخت هر چیزی تقلیدی شده است. کم‌تر کسی مبتکرانه عمل می‌کند. تقلید چیز بدی نیست؛ اما گاهی این تقلیدکردن‌ها بسیار بار منفی دارد. چند سال پیش کسی مکتب خصوصی و دانشگاه خصوصی در کابل ایجاد کرد، یک‌سال نگذشته بود که مکتب و دانشگاه خصوصی در هر کوچه و پس‌کوچۀ کابل ساخته شد. زمانی فقط یک شفاخانۀ خصوصی در کابل بود؛ اما حالا صدها شفاخانۀ خصوصی ساخته شده است.

متأسفانه این تقلیدکردن‌ها سبب شده تا کیفیت قربانی کمیت شود. حالا وضعیت بیش‌تر دانشگاه‌ها، مکتب‌ها و شفاخانه‌های خصوصی بسیار افتضاح است، خدمات بسیار ضعیف ارایه می‌کنند؛ اما در بدل آن هزینۀ هنگفتی می‌گیرند. بیش‌تر شهروندان به امید این‌که خدمات خوب برای‌شان ارایه شود، به بخش خصوصی مراجعه می‌کنند؛ اما بخش خصوصی با سوءاستفاده از این وضعیت، سود کلانی می‌برد.

در کنار این موارد، اکنون رسم‌ و رواج‌های عجیب و غریب و وارداتی تقلید می‌شود. تجلیل از روز ولنتاین یا عشاق یکی از بارزترین نمونه‌هاست.

اصطلاح ولنتاین یا روز عشاق از غرب به افغانستان آمده است. گرچند تقریبا همۀ رسم و رواج‌ها و حتی پوشش مردم افغانستان برگرفته از کشورهای دیگر است، اما تجلیل از روز ولنتاین در چند سال اخیر بسیار به پیمانۀ گسترده صورت می‌گیرد. به‌ویژه در دو سال اخیر، یک هفته پیش از روز ولنتاین، این واژه فضای مجازی را تسخیر می‌کند، مغازه‌ها و حتی جاده‌ها انبوه از پوقانه و خرسک‌های سرخ می‌شود. بیش‌تر مغازه‌ها در روز ولنتاین و یک روز پیش با گل‌ها و هدیه‌های متفاوت به‌طور ویژه تزئین می‌شوند.

ولنتاین در دو سه سال اخیر در کابل ظاهراً خیلی باشکوه تجلیل می‌شود. اما هیچ‌کس نمی‌داند در پشت این شکوه چه چیزهایی جریان دارد. از میان بیش‌تر کسانی که از این‌ روز تجلیل می‌کنند، شمار اندک‌شان جسارت دارند این روز را آشکارا تجلیل کنند، بسیاری‌ها پنهان از چشم خانواده از روزها و مناسبت‌های این‌چنینی تجلیل می‌کنند.

جامعۀ افغانستان یک جامعۀ سنتی‌ست و کم‌تر اتفاق می‌افتد کسی به دختر یا پسرش اجازه دهد تا دست به دست با جنس مخالف در خیابان‌ها قدم زند یا رستوران برود. حتی خانواده‌هایی هستند که به دخترشان اجازه نمی‌دهند با نامزدشان بیرون از خانه قدم بزنند.

از سوی دیگر، تجلیل از ولنتاین طوری تعریف شده که مردم فکر می‌کنند اگر با شوهر، نامزد یا دوست‌شان از این روز تجلیل نکنند، زنده‌گی مشترک یا دوستی‌شان واقعی نیست. از این رو، شماری از افراد مجبور اند با پولی که باید هزینۀ چیزهای مهم‌تری کنند، خرسک و قلب پلاستیکی بخرند و به معشوق‌شان هدیه بدهند.

این الگوی بد طوری در حال گسترش است که روزی هدیه‌های پلاستیکی جای‌شان را به چیزهای گران‌تری مانند طلا و جواهرات خواهد داد. در کنار این‌گونه تجلیل‌ها، به تازه‌گی‌ رواج شده که خانواده‌ها در کنار عیدی و نوروزی، برای عروس آیندۀ‌شان ولنتاینی هم ببرند.

ولنتاین در کابل

بدون شک این ولنتاینی‌بردن چیزی جز سیالی نیست. در حالی که بارها در مورد کم‌کردن مصارف ازدواج بحث شده، اما خانواده‌ها به‌جای کم‌کردن این مصارف، مناسبت‌های جدیدی را به آن می‌افزایند.

از ولنتاین در فرهنگ مسیحی به صورت سالانه، هر روز تاریخ ۱۴ فبروری تجلیل می‌شود. پیشینۀ تاریخی ولنتاین به جشنی که به افتخار «قدیس والنتین» در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، بازمی‌گردد.

در شرایط کنونی هیچ‌کسی به فکر ابتکار نیست؛ بل‌که با تقلید از دیگران کار می‌کنند.

دیگر در هیچ‌چیزی کیفیت نمانده است؛ زیرا همه‌چیز تقلید و تکرار شده‌اند. حتی برنامه‌های تلویزیونی کیفیت‌شان را از دست داده‌اند. یک تلویزیون وقتی یک برنامه‌یی می‌سازد، تمام شبکه‌ها به تقلید از آن و فقط با تغییر نام، همان برنامه را می‌سازند. در مواردی حتی مهمان‌هایی که در برنامه‌های تلویزیونی شرکت می‌کنند، فقط از یک برنامه به برنامۀ دیگر و از یک شبکه به شبکۀ دیگر دست به دست می‌شوند.

نداشتن ابتکار سبب شده تا هر مناسبتی بدون هیچ پیشینه‌یی ناگهانی وارد زنده‌گی مردم افغانستان شود و دگرگونی ایجاد کند؛ در حالی که انسان‌های خردمند و مبتکر بیش‌تر به فکر ابتکار هستند و به کارهای بنیادی و خلاقانه‌تری فکر می‌کنند.

تقلیدکردن از هم‌دیگر سبب شده تا محیط اطراف و هر چیزی که می‌نگریم کامل یک‌سان باشد و این یک‌سان‌بودن زنده‌گی‌مان را نیز به صورت مطلق یک‌سان و بی‌مزه کرده است.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: