در دو ضلع شرقی و غربی دو تندیس «شه‌مامه» و «صلصال» در مرکز وادی بامیان، صدها مغاره از دورۀ آیین بودایی به میراث مانده است.

روزگاری در درون بی‌شمار مغاره‌های وادی بامیان زمزمه‌‌های نیایش و ریاضت راهبان بودایی طنین‌انداز و این مغاره‌ها از شکوه و شوکت بی‌نظیری در جهان آن‌روز برخوردار بودند. اما با گذشت زمان موسیقی دل‌نواز نیایش راهبان دیگر به گوش نمی‌رسد و از شکوه و شوکت مغاره‌ها نیز خبری نیست.

گذر زمان، دست‌کاری‌های بشر و گردش طبیعت، این مغاره‌ها را فرسوده‌ است که رطوبت و تعفن در فضای هر مغاره به مشام می‌پیچد. اما اکنون که شکوه‌مندی این مغاره‌ها از دست رفته و جایش را به رطوبت و تعفن داده است، به‌جای نیایش‌گران و ریاضت‌کشان بودایی در قرن‌های نخست میلادی، انسان‌های بی‌پناه، فقرزده و تنگ‌دست قرن ۲۱ در درون این مغاره‌ها از سوز سرما، گرسنه‌گی و فقر آه و ناله می‌کشند.

تازه‌‌ترین یافته‌های سلام‌وطندار از مسئولان دفتر ساحه‌یی کمیسیون مستقل حقوق بشر در بامیان و سروی و ارزیابی این کمیسیون در سال ۱۳۹۸ نشان می‌دهد، ۱۲۵ خانوادۀ تنگ‌دست که ۶۷۹ تن عضو دارند، به شمول ۲۲۸ کودک پسر و ۲۱۲ کودک دختر در مغاره‌های نم‌ناک و متعفن در نبود هیچ‌گونه امکانات اولیۀ زنده‌گی، با مرگ و زنده‌گی مبارزه می‌کنند.

عبدالرووف شایان، سرپرست دفتر ساحه‌یی کمیسیون مستقل حقوق بشر در بامیان به سلام‌وطندار می‌گوید که این شمار خانواده‌ها، افراد و کودکان دختر و پسر مغاره‌نشین از حقوق بشری‌شان محروم‌اند.

به گفتۀ او، دفتر ساحه‌یی کمیسیون مستقل حقوق بشر در بامیان چندین‌بار نتیجۀ سروی و ارزیابی‌هایش را با ادارۀ محلی این ولایت در میان گذاشته؛ اما مقام‌های محلی بامیان برای بهبود زنده‌گی مغاره‌نشینان اقدامی نکرده است.

در همین حال و با آن‌که سرما رو به شدت است، یک خانوادۀ هشت عضوی که هیچ‌ جایی برای بودوباش ندارد، در جست‌وجوی مغاره‌یی‌ست برای سرپناه تا از سوز سرما مصون باشد.

نجیبه با چهار کودک قدونیم‌قدش که عضو این خانواده است به سلام‌وطندار می‌گوید، حدود دو هفته پیش مغاره‌یی را برای بودوباش و ادامۀ زنده‌گی تمیز کرده بود؛ اما کارمندان ریاست اطلاعات و فرهنگ فرش و لوازم‌ و خودشان را از مغاره بیرون انداختند، به دلیل این‌که این مغاره تاریخی‌ست.

نجیبه با کودکِ در آغوش به سلام‌وطندار می‌گوید که بیش‌تر اعضای خانواده‌اش در اثر سرما دچار بیماری‌هایی چون سرماخورده‌گی، زکام و سینه‌بغل شده‌اند. این مادر هشدار می‌دهد، اگر نهادهای امدادرسان دولتی و غیردولتی به داد او و خانواده‌اش نرسند، مجبور است کودکانش را به حراج بگذارد و بفروشد تا دیگر اعضای خانواده‌اش را از مرگ نجات دهد.

نجیبه و خانواده‌اش در مغارۀ خواهر شوهرش پناه برده است. سلسله مغاره‌های تاریخی عصر بودایی که در روستای «پیتاب لغمان» در حدود سه کیلومتری شمال شرق تندیس «شه‌مامه» موقعیت دارد.

گل‌چمن (نام مستعار) دیگر بانوی مغاره‌نشین است. گل‌چمن با دو کودک قدونیم‌قد و شوهر بی‌کارش نیز در مغاره‌یی در «پیتاب لغمان» زنده‌گی می‌کند. او نیز به سلام‌وطندار می‌گوید که باشندۀ اصلی مرکز بامیان است. گل‌چمن می‌گوید که مسکنی برای بودوباش ندارد و به مغارۀ نم‌ناک پناه آورده است.

به گفتۀ او، شوهرش پس از انفجارهای خونینی که حدود ۴۵ روز پیش (چهارم قوس ام‌سال) در شهر بامیان رخ داد، بی‌کار شده است؛ زیرا این انفجارها در نزدیکی محل تجمع کارگران روزمزد در یک ساحۀ پر رفت‌وآمد رخ دادند.

سیدانور رحمتی، والی بامیان می‌گوید که در گذشته در ساحۀ «جرستوغی» در شرق درۀ «اژدر» از مربوطات غرب شهر بامیان، برای اسکان مغاره‌نشینان کار صورت گرفته و خانه‌ها ساخته شده‌اند؛ اما مغاره‌نشینان به ترتیب این دو محل را ترک کردند.

آقای رحمتی تأیید می‌کند که در قسمت مغاره‌نشینی در بامیان مشکل جدی وجود ندارد.

از سوی هم، اسحاق موحد، رئیس اطلاعات و فرهنگ بامیان می‌گوید که آمار دقیقی از مغاره‌نشینان وجود ندارد؛ زیرا خانواده‌های مغاره‌نشین هر روز در حال تغییر اند.

به گفتۀ رئیس اطلاعات و فرهنگ بامیان، این اداره با هم‌کاری دفتر ولایت، ریاست‌های شهرداری، شهرسازی، کار و امور اجتماعی، حقوق بشر و آمریت عودت مهاجران در تلاش‌اند که به مغاره‌نشینی در بامیان پایان دهند.

آقای موحد نگرانی می‌کند خانواده‌هایی که در مغاره‌های تاریخی زنده‌گی می‌کنند، تمام آثار و شواهد تاریخی این مغاره‌ها را دست‌کار کرده و از بین برده‌اند.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: