وضعیت اوکراین و افغانستان از جهتهای مختلف قابل مقایسه است؛ از وجه اشتراک جغرافیایی یعنی موقعیت ژیوپولتیکی و نقطۀ حایل میان قدرتهای بزرگ گرفته تا شرایط جنگی کنونی و امکان سقوط دولت و نظام سیاسی.
عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین که یک تجاوز آشکار عنوان شده است، از لحاظ واقعیت جنگی و سیاسی کاملاً نابرابر و نامتقارن است؛ تقابلی که به باور اغلب، شکست و سقوط اوکراین را امر حتمی مینمایاند.
اما مبارزۀ شهروندان و سربازان اوکراینی در برابر یکی از بزرگترین ارتشهای جهان، واقعیت تازهیی را به میان آورده و شکست حتمی این جنگ را به یک برد احتمالی مبدل کرده است؛ چنانکه حدود یک هفته از رویارویی روسیه و اوکراین میگذرد و امکان تصرف اوکراین بهدلیل ایستادهگی مردم این کشور، توسط روسیه دشوار شده است.
سلاموطندار فارسی را در توییتر دنبال کنید
حال پرسش اساسی اینجاست که مبارزۀ مردم و سربازان اوکراین براساس چه گفتمانی قابل تحلیل است؟ این نیرو و انگیزه از کجا میآید؟ مردم و سربازان اوکراینی با چه امیدی در یک میدان نبرد نابرابر مبارزه میکنند و چه تفاوتی میان مبارزۀ مردم و سربازان افغانستانی با مردم و سربازان اوکراینی وجود دارد؟
دولت پیشین افغانستان نتوانست در برابر سقوط ایستادهگی کند و دوام بیاورد؛ با آنکه جنگ جمهوری افغانستان با امارت اسلامی یک تقابل نابرابر و نامتقارن بود و جمهوریت به دلیلهای بسیاری چون داشتن وسایل جنگی، سربازان آموزشدیده و پشتوانۀ اجتماعی، در موقعیت بسیار بلندتر از جنگجویان امارت اسلامی قرار داشت؛ اما در نهایت به سقوط روبهرو شد.
یک مقایسۀ کلی که توسط کاربران شبکههای اجتماعی و برخی از روزنامهنگاران و نویسندهها صورت گرفته است، نشان میدهد که شهروندان افغانستان با مشاهدۀ مبارزۀ ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در برابر تهاجم روسیه، بیکفایتی محمداشرف غنی را به یاد میآورند و این دو رئیسجهمور را بهدلیل موقعیتهای مشابه باهم مقایسه میکنند. افزون بر این ساختار سیاسی اوکراین و افغانستان را نیز قابل مقایسه میدانند.
چنین به نظر میرسد که فساد گسترده در حکومت پیشین افغانستان علت اصلی عدم همسویی شهروندان و سربازان برای مبازره در برابر جنگجویان امارت اسلامی بوده است. هرچند مقایسۀ سیاستگذاران این دو کشور با توجه به تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی امر دشواریست؛ اما به لحاظ شخصیتهای سیاسی میتوانند مقایسه شوند. رهبران و سیاستگذاران افغانستان پس از خروج آمریکا، در تلاش جمعآوری و انتقال پول بودند و راه فرارشان را جستوجو میکردند؛ اما این مسأله برای سیاستگذاران اوکران از رئیسجمهور گرفته تا بقیه رهبران اوکراینی کاملاً برعکس به نظر میرسد؛ آنان تمام توانشان را برای مبازره در برابر روسیه به خرچ دادهاند و از شهر و سرزمینشان دفاع میکنند.
با اوجگیری تنش میان روسیه و اوکراین، رئیسجمهور زلنسکی درخواست ایالات متحده برای خروجش از اوکراین را رد کرد و از مبارزهاش دست نکشید؛ اما در مورد شخصیت اشرف غنی و تأثیر آن بر ناامیدی مبارزۀ اجتماعی در افغانستان میشود به دو نکته مهمی اشاره کرد: نخست بیکفایتی شخص رئیسجمهور پیشین و دوم همتباری او با مسئولان امارت اسلامی، به نظر نویسنده از دلیلهای اصلیاند که غنی توانست خود را برای فرار از افغانستان قانع کند.
در بخش دیگر میشود آگاهی اجتماعی شهروندان اوکراین و افغانستان را مقایسه کنیم. مقایسۀ آگاهی و علاقۀ قشر نخبۀ افغانستان و اوکراین نسبت به ارزشهای توسعهمحور غربی نیز قابل اهمیت است. به نظرمیرسد که قشر نخبه و توسعهمحور در اوکراین بهدلیل نزدیکی که با اتحادیۀ اروپا دارد، با مفاهیم و ارزشهای مدرن بیشتر جا افتاده و شهروندان اوکراینی به درک بلندی از این مفاهیم رسیدهاند، به این دلیل که لذت آزادی، حقوق بشر و دیگر مولفههای مدرن، طعم محسوسی را به اوکراینیها رسانده است. اما در این سو شهروندان افغانستان که در همجواری دولتهای غیردموکراتیک و دیکتاتور قرار گرفتهاند، امکان لمس مفاهیم مدرن برایشان میسر نبوده و براساس باورهای مذهبی و ارزشهای فرهنگی، توسعه نیز طعم چندانی نداشته است.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
در کنار این همه، بزرگترین خیانت، امیدوارکردن نسل نخبه و توسعهپٰذیر افغانستان برای زندهگی در کشورهای غربی بود، اما همین امیدواری برای شهروندان اوکراینی معنی جز زندهگی تلخ ترحمانگیز برای یک انسان بیپناه نداشته است. با این همه، انگیزۀ مبارزه برای میهن و آزادی به شهروندان افغانستان، رنگ قابل شناختی نیست و درک مشترک جمعی که بهخاطر آزادی میبایست خطر مرگ را پذیرفت، ایجاد نشد. چنین درک مشترک بر مبنای پارادایم انتزاعگرایی که در جامعۀ افغانستان حاکم است نمیتوانست شکل بگیرد و تعریف واقعی و عینی از جناحی که در مقابلش میجنگد را داشته باشد. اما جامعۀ اکراینی از لحاظ فرهنگی زیر پارادیم عینیگرایی غربی قرار میگیرد و در برابر کشوری میجنگند که از هر جهت مشخص و تعریف شده است؛ اوکراین از این جهت متفاوت است و مانند جامعۀ افغانستان دچار کوررنگی اجتماعی نیست.