مرکز اطلاعات و رسانههای حکومت، برای نخستین بار در ۱۳۸۷ خورشیدی به منظور تسهیل دسترسی خبرنگاران به اطلاعات، تأمین روابط دولت با رسانهها، ارتقای ظرفیت سخنگویان دولتی و انعکاس کارکردها و دستآوردهای حکومتی، ایجاد شد.
در نظام پیشین، چهرههای شناختهشدهی رسانهای این مرکز را مدیریت میکردند و تا اندازهای توانسته بودند روابط حکومت با رسانهها را تأمین کنند. اما پس از حاکمیت دوبارهی امارت اسلامی در افغانستان، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی ارشد حکومت سرپرست، برای نخستین بار از تریبون مرکز اطلاعات و رسانههای حکومت، در برابر دوربین رسانهها ظاهر شد و جنگ افغانستان را پایانیافته خواند. از آن زمان تا کنون، ریاست مرکز اطلاعات و رسانههای حکومت به چهرههای متفاوتی سپرده شده است.
نصیر کشاورز، خبرنگار سلاموطندار گفتوگوی ویژهای را با نعیمالحق حقانی، رییس فعلی مرکز اطلاعات و رسانههای حکومت، انجام داده است که باهم مرور میکنیم.
پرسش: به عنوان رییس مرکز اطلاعات و رسانههای حکومت، اگر یک تصویر کلی از وضعیت افغانستان را خواسته باشید با مردم این کشور و جهانیان شریک بسازید، چه میخواستید بگویید؟
پاسخ: من منحیث مسئول مرکز رسانههای کشور، برای مردم افغانستان میگویم که وضعیت این کشور را از طریق رسانهها، از طریق معلومات، از طریق اتحادیهی واقعبین ژورنالیستان و حقایق و روایتهای مختلف که میشود را از طریق منابع داخلی پیگیری کنند. یقیناً اگر منابع خبری از داخل تأمین شود و مردم به عنوان یک مرجع عمومی رجوع کند، چه کسانی که در داخل و یا بیرون استند، به جواب سئوال شما خود میرسند که حقیقت خیلی بهتر از چیزی است که فکر میشود. امروزه در مسئلهی زلزلهی حوزهی غرب به ویژه در ولایت هرات و یا موضوع اخراج اجباری مهاجران از پاکستان، شاید تبلیغات بسیار نادرستی در ارتباط به وضعیت فعلی افغانستان، به آنها رسیده باشد؛ اما با استفاده از رسانههای موثق مورد اعتماد مردمی، واقعیتها بهتر از آن چیزی است که در بیرون انعکاس پیدا میکند.
پرسش: مرکز اطلاعات و رسانههای حکومت، برای ارتباط میان حکومت و ملت، حکومت و رسانهها کار میکند. این کار با چه ابزاری و با چه میکانیزمی صورت میگیرد؟
پاسخ: مرکز اطلاعات رسانهها و ریاست اطلاعات و رسانههای کشور، در اصل بیشتر به این خاطر ایجاد شده که دسترسی به اطلاعات عامه با رسانهها را آسان کند؛ چون یک پل ارتباطی قوی بر این ساخته شده که بین مردم، حکومت و رسانههاست. هر اندازهای که رسانهها در جریان معاملات، معادلات، مسائل داخلی و وضعیت کشور، بیشتر در جریان و در تماس باشند، به همان پیمانه میتواند موارد تولیدکننده به مردم داشته باشد و برای دسترسی به اطلاعات به مردم کمک میکند تا مردم به یک باور صادقتر برسند. از امکاناتی که در مرکز رسانهها وجود دارد و همان طوری که مسئولان اکثر رسانههای صوتی و تصویری در جریان استند، یک امکانات خوب، بهروز و یک امکانات بسیار قوی در اختیار دارند که میتوان به عنوان یک پنل خوب و یک بستر و فرصت مناسب برای ارتباط دهی رسانهها با دولت بهطور مثال، مقامات مختلف در مرکز رسانهها، برای پاسخگویی برای رسانهها آماده بسازد و رسانهها را دعوت کند، تا در مورد سوژهی خود با یک منبع و مرجع صادق و قوی دسترسی داشته باشند و این تسهیلات را فراهم کنند و ما به اینباور هستیم که این تسهیلات از قبل بیشتر فراهم شده است.
پرسش: در شرایط کنونی رسانهها و فعالیت رسانهای را چه قدر مهم میدانید؟
پاسخ: خیلی مهم میدانیم؛ زیرا رسانه در دنیای معاصر یکی از ابزار بسیار تأثیرگذار است و بهطور ویژه در افغانستان، رسانههای صوتی و تصویری تأثیر بهسزای خود را دارد به ویژه درشهرها رسانههای تصویری، ولی در اطراف و مناطق دوردست، رسانههای صوتی بسیار تأثیر گذار است؛ مثل رادیو و ما یک وسیلهی بسیار مهم میدانیم که میتواند، انعکاس دهندهی خوب باشد و این بهخود حکومت بر میگردد که چه قدر از رسانهها، استفادهی سالم داشته باشد و بهعنوان یک ابزار قدرتمند استفاده کندو به خود رسانهها هم بر میگردد که از شرایط و توانمندیهای حکومت، در بهبود وضعیت رسانهای خود چه استفادههای می توانند داشته باشند؛ اگر اینها همدیگر را پیدا کنند؛ یعنی حکومت رسانه را و رسانه حکومت را و دستبهدست همدیگر دهند، من فکر میکنم بسیاری مشکلات حل میشود. مردم افغانستان، بسیار رنج از شایعات و اخبار جعلی و نادرست میبرند. بسیاری از این موارد حل میشود و مردم آدرس رسمی گفتوشنودهای باورمندانه و صادقانه را میتوانند پیدا کنند و بسیار تأثیرگذار است.
پرسش: آقای حقانی، ارتباط میان حکومت با رسانهها چگونه است، درحالیکه گفته میشود پس از حاکمیت ا.ا، ارتباط یک سویه است؟
پاسخ: شرایط بعد از پیروزی امارت اسلامی، متفاوت شده است و در ارتباط استفاده از رسانه؛ اما یکچیز مشترک است که امارت اسلامی، به اصل ضرورت رسانه شدیداً متعهد است. رسانه منحیث یک چینل قوی و یک ابزار مهم میتواند، برای تقویت بنیههای قوی، زیرساختهای فکری، اعتقادی و باورمندسازی تأثیرگذار باشد. اما نوع نگرشها متفاوت است؛ فکر میکنم نگرشها بیشتر تغییر کرده باشد. حالا دیروز از رسانهها بهعنوان یک ابزار تبلیغاتی برای یک جناح خاص، گروه خاص و یک فکر خاص استفاده میشد؛ اما در نظام اسلامی، استفادهی ابزاری رسانهها را نمیخواهد؛ بلکه اهداف هستی و کلی که خود رسانه، برای خود یک تعریف دارد و بیشتر در خدمت افغانستان و مردم افغانستان باشد، تا در خدمت یک شخص یا یک گروه خاص و تا در خدمت یک فکر. این نیازمند یک پذیریش همه جانبه دارد که سر یک میکانیزم قویتر و بنیادیتر بالای رسانه کار شود. متأسفانه در ۲۰ سال گذشته، کارهای بنیادی برای رسانه صورت نگرفته بود. امارت اسلامی علاقهمند نیست که کارهای خام دیروز که در حکومتها ناموفق بود، آنها را تکرار کند؛ بلکه علاقهمند است برای رسانهها یک میکانیزم هدفمند، درست و یک میکانیزم باورمند و یک جایگاه خاص به آن تعریف شود که حرمت رسانه، عزت رسانه و اهالی رسانه منحیث یک استوانهی قوی در جامعه تعریف شود و مردم از رسانه، استفاده درست کنند.
پرسش: چه قدر در داخل نظام کنونی به عملکرد مستقل رسانه باورمندی وجود دارد؟
پاسخ: شما میدانید شبکههایی که از سوی حکومت تمویل میشود، محتوای آنها نیز داده میشود؛ بیشتر رسانهها در افغانستان، هنوز هم به شکل مستقل کار میکنند، در گزینش اخبار، کارمندان، نوع لباس و دیدگاه، مستقل عمل میکنند و کدام چالشهای خاصی از سوی حکومت، به شکل تحمیلی سر کسی نیامده است.
پرسش: در محتوا، آقای رییس گاهی مداخلات وجود دارد؟
پاسخ: ما میرسیم به این موضوع، اما بعضی از کارهای که صورت میگیرد ممکن مربوط نهادهای نباشد که عملکرد رسانهها را بررسی میکنند. نهادها، مثل وزارت اطلاعات و فرهنگ در عموم بسیار تلاش کرده، معینیت نشراتی آن، در بخشهای مختلف کارکرده، تا از رسانهها حفاظت شود و بالای محتوای رسانه یک ارگان پیگیر مسائل رسانه باشد. در مجموع ارگ ریاستالوزرا، یک ارگان بسیار قوی برای دسترسی به اطلاعات و معلومات، برای حمایت از داشتههای رسانهها کار میکند؛ لذا نهادهایکه مربوط رسانهها است، تا جایکه به آنها مربوط میشود کوشش میکند که از چوکات رسانه حفاظت شود. البته اگر بعضی جاها بعضی موارد پیش میآید، از طریق نهادهایکه مربوط رسانه باشد انجام شود، در مسئله جا انداختن رسانه، هنوز کار زیاد ضرورت است، تا از دو جانب یکی رسانهها هم نیاز به میتینگ قوی علمی دارد، هرکس نمیتواند رسانه یا ژورنالیست باشد؛ اما در افغانستان، متأسفانه جابجایی زیاد آمدهاست.
پرسش: عملکرد رسانهها از نگاه شما چه گونه است؟ آیا توانسته اند با پالیسی ا.ا خود را سازگار بسازند؟
پاسخ: در طی ۲ سال حوزه کاری ما در ولایات مرکزی بوده است. کار نامهی ما، فعالیت ما و کارکرد ما با رسانهها در همان حوزه مشخص است و اکثر دوستان از طریق رسانهها دیده اند. اما در سطح مرکز تا جایکه ما معلومات داریم یک حمایت و پیشتیبانی قوی از بزرگان سخنگوی گرفته، تا کسانیکه مسوولیت ویژه دارند، وزارت محترم اطلاعات و فرهنگ و نهادهای رسانهها، سعی و تلاش خود را کرده اند؛ اما من به این باور استم که نیاز به کار، همکاری و نیاز به یک دیالوگ بیشتر دارد. ارتباط و معرفت نیاز است و بسیاری از مسائل که رسانهها از طریق گفتوگو با حکومت، میتوانند آنرا حل کنند.
پرسش: خط سرخ امارت اسلامی، برای رسانهها چیست؛ در حالی که نه قانونی وجود دارد و نه پالیسی مشخصی که برای رسانهها مسیر را نشان دهد؟
پاسخ: قانون و پالیسی مشخصی از ابتدا و باآمدن امارت اسلامی، عموماً در تمام مسائل مهم نیازمند کار های پخته است که زمان بر است. روی این کار جریان دارد و آن پالیسی تکمیل خواهد شد. برداشت ما این است که رسانهها از فرصت به وجود آمده، استفاده بهتر داشته باشند. یعنی رسانهها میتوانند در تبلیغ مسائل داخلی موثر تمام شوند، کارهای مقایسوی انجام دهند تا ثبات روحی به مرم برسانند، هر دو جانب نیازمند همکاری مشترک اند و در این زمینه ما تمام تلاشهای خود را خواهیم کرد.
پرسش: آقای حقانی، نگاه شما به رسانههای منتقد تان چه گونه است؟
پاسخ: رسانههای داخلی تا حدودی زیاد آنچه که امارت اسلامی خواسته رعایت کرده اند، در افغانستان هم خط سرخ برای رسانهها وجود ندارد؛ خط سرخ همان خط سرخ جامعهی اسلامی ما است که برای تمام حکومتها و سیستم حکومتداری در تمام مسائل میداشته باشد. برای امارت اسلامی افغانستان، منافع اسلامی و علیای کشور، مهم است و تأکید امارت اسلامی، بالای منافع اسلامی و منافع عمومی کشور است و به مسائل قومی و تعصبات نپردازند؛ این خط و نشان امارت اسلامی نیست؛ بل خط و نشان تمام ملت مجاهد ما است. در بعضی از رسانههای تصویری، آگاهان بحثهای انجام میدهند که ایراد میکنند؛ اما نقد به دو نوع است اصلاحی و تخریبی. امارت اسلامی هر آن، نقدی را که باعث نزدیکی، ترمیم، و آبادی افغانها باشد را میپذیرد. ولی نقدی را که دارای پیام و محتوای زهرآلود باشد، طبعا این کار رسانه نیست.
پرسش: چه قدر نقد رسانه برای حکومت امارت اسلامی، قابل پذیرش و قابل هضم است؟
پاسخ: جواب در این موضوع، ما باید بگویم که دسترسی به اطلاعات است و ما تمام تلاش خود را میکنیم و همینقدر که با رسانهها گپ میزنیم، دو برابر اینرا ما با مسئولین دولتی خود در تماس هستیم که شما در آمار ارقام و بعضی مسائل یا اگر جای مثلا مسوولان تلفون خود را جواب نمیدهند، رسانه باید بگوید که مسئول این بخش حاضر به جواب نشد، این کدام نقد نیست یک واقعیت است و نباید هم به چشم نقد ببینیم؛ اینان بیشتر مسائلی هستند که ما را بیشتر وظیفه میدهند، نسبت به تکلیفی که برای ما گذاشته شده است، احساس مسوولیت کنیم و رسانههای هدفمند چنین یک برنامه هایی دارند؛ البته تقاضای ما این است که رسانههای تخریبگر، رسانههای انتقادگر و رسانههایکه اهداف بیرونیرا میرساند هم کم نیستند که بالای افغانستان و مردم افغانستان، پیامهای مثبت را نمیبینند و بسیار به موارد کوچک منفی تمرکز میکنند.
پرسش: این جا روزانه یا در هر هفته برای پوشش نشستها و برنامههای حکومت، از چند ژورنالیست زن پذیرایی میکنید؟
پاسخ: فکر میکنم پذیرایی میشود تاجایی که من معلومات دارم در بسیاری از ولایتها، خبرنگاران خانم کار میکنند و در اینجا در کابل هم برای خبرنگاران خانم سهولتهای زیادی فراهم است.
پرسش: حضور زنان در رسانهها را چه قدر مهم و با اهمیت میدانید؟
پاسخ: در بعضی از مسائل جداً و فارغ از این بحث که من و شما داریم، در هر رشتهای خوب هست که صاحب یا همان جنس که بیشتر میتواند صحبت را برساند. من در زلزلهی ولایت هرات کاملاً این موارد را یافتم و فکر میکنم در جلسههای خود هم اشاره کردم که یک خانه مکمل ویران شده و از خانواده دو خانم فقط مانده بود و یکمرد نمیتوانست با او، درد دل کند؛ اما یک خانم خبرنگار خوب میتوانست با او درد دل کند و صحبتهای آن خانم را بشنوند و درد آنرا بهتر میتوانست به جامعه انتقال بدهد.
پرسش: سخنگویان ادارههای دولتی چه قدر توانسته اند در امر اطلاعرسانی موفق عمل کنند؟
پاسخ: انشاءالله تا حدود زیادی کار شده و نیاز به یک کار قویتر است و ما در این زمینه، با سخنگویان در تماس مستقیم میباشیم؛ همانگونه که با رسانهها هستیم و انشاءالله کوشش میکنیم که مرکز رسانهها به یک مرکز امید و یک مرکز عمومی خبری در کشور، تبدیل شود و مردم یک مرجع رسمی از طریق رسانهها پیگیر باشد و دیگر دچار خلاء اطلاعاتی نباشند.
پرسش: از برخی سخنگویان حکومتی، رسانهها گلهمند هستند که از دادن اطلاعات سرباز میزنند و اطلاعات را شریک نمیسازند؟
پاسخ: در این مسائل هم صحبتهای در نشستهای ابتدایی که در همینروزها داشتیم، حتا در یک نشست مشترک با سخنگویان مسائل زیادی مورد بحث قرار گرفت و یکی از مسائل این بود، خوب در آنجا فکر میکنم هم رسانهها و هم سخنگویان محترم به بعضی دلایل قناعتپسند خود رسیدند، ممکن است یکی از دلایلی که دوستا یاد کردند و حدودی زیادی از رسانهها هم پذیرفتند که در افغانستان، این چیزها طبیعیهم میباشد که بعضی وقتها رسانه، یکچیزی میخواهد که ما در مجلس رسمی میباشیم و یا استفاده از تلیفون خلاف نزاکتهای ادبی و یا به لحاظ فرهنگی، در همان مجلس میباشد و اینها مواردی است که بیشتر به یک تکنیک و با هماهنگیهای بیشتر دارد که در این زمینه تلاش ادامه دارد، تا حل شود.
پرسش: مرکز رسانهها برای حل این موضوع چه پلان و برنامه دارد؟
پاسخ: ما در این عرصه کوشش میکنیم که برنامههای جالبتری و حتا مبتکرانهتری در آینده داشته باشیم؛ بهطور مثال، از بعضی مسائلی که رسانهها احساس میکنند و سوژه میدهند، برای ما که فلان وزارت، دستآوردهای بزرگ دارد و مردم زیاد در جریان فعالیتهای آنها نیست، اگر مرکز رسانهها یکترتیب بدهد و یا مقامات ارشد حضور پیدا بکند و رسانهها بتوانند از آنها کلیپهای خبری دریافت کنند و یااینکه در کدام پروژه کوشش شود که تسهیلات لازم برای حضور رسانهها و خبرنگاران فراهم شود و در این مورد با دو طرف، هم با مدیران رسانهها و هم با مقامات و وزارتخانهها، ما در تماس شدیم که یک هماهنگی بهتر که اگر این هماهنگیها صورت بگیرد، بسیاری از چالشهای خبری ما حل خواهد شد.
پرسش: برای حمایت از جامعهی خبرنگاری، مرکز رسانهها چه برنامه دارد؟
پاسخ: ما بیشتر وظیفهای عمومی ریاست مرکز رسانهها، آسانکردن دسترسی به اطلاعات را برای رسانهها و همچنان فراهمکردن زمینهی گفتوگو برای وزارتخانهها برای دستآوردهای آنها با رسانهها میباشد؛ ولی در این قسمت هم تمام دغهدغهها، چالشها و بعضی از مسائل دیگر که رسانهها میداشته باشد، کوششکردیم منحیث یک رییس خوب و یک شنوندهی خوب در کنار آنها باشیم و صحبتهای آنها شنیده شود، به درد دل آنها گوش داده شود و باز آنها تقسیم بندی میشود که اگر به کدام یک نهاد مربوط میشود باید به شکل سیستم وار آنها به مراکز مربوط، انتقال داده شود و از آنها خواستار همکاری بیشتر میشویم که در این زمینه، مشکلات و چالشهایکه فراراه رسانهاست کمتر شود.
پرسش: آقای رییس دید شما نسبت رسانههای داخلی و خارجی چه گونه است. برخی سخنگویان تفاوتی میان رسانههای داخلی و خارجی قائل اند، ما شاهد هستیم که گاهی اطلاعات قبل از اینکه از آدرس رسانههای داخلی نشر شود، از سوی رسانههای بیرونی به نشر سپرده میشود؟
پاسخ: شکی در این نیست که باید به رسانههای داخلی اولویت داده شود و مستحق رسانههای داخلی هستند و در این زمینهما کار هم میکنیم. اما رسانههایی که در بیرون هستند آنها، باز دو رقم رسانه میباشد، یکی کسانی هستند که به منابع خبری و یا از منابع که از حکومت خبر میدهند، باورمند است. آنها هم برای مسائل خاصی که در آن وجود دارد نیازمند رسیدن به اخبار میباشند که مرکز رسانهها تمام تلاش خوده را میکند که هم سطح و یکسان که دسترسی به اطلاعات به رسانههایکه باورمند به مسائل افغانستان میباشد، اما تعدادی از رسانههای هستند که در بیرون تلاش میکنند که جوانب تخریبی را پیگیری کنند و خواهش ما، از رسانهها این است که چنین یک روندی را در افغانستان، تعقیب نکنند؛ چون مردم افغانستان، از تخریب کردن و خرابکردن بیحوصله شدهاند و عموم مردم افغانستان نیازمند و مستحق بهترین اخبار خوشآیند هستند. شما میدانید که مردم افغانستان اولین رسانه های را که تعقیب میکنند رسانههای داخلی هستند و به سخنگویان هم گفتیم که رسانههای داخلی را در اولویت قرار دهند.
پرسش: آقای رییس چالش سد راه مرکز رسانهها چیست که روسای قبلی باید انجام نداده اند و شما خود را مکلف میدانید که آنرا انجام دهید؟
پاسخ: ما مکلف به فعالیتهای خود هستیم و به گذشته زیاد نمیپردازیم، امیدوار هستیم که یک نقطهی امید خوب، برای رسانهها و حکومت باشیم و همچنان یک چانس خوب را برای دسترسی به اطلاعات در مرکز رسانهها فراهم کنیم.
پرسش: آقای رییس چه زمانی مشکلات عدم دسترسی خبرنگاران به اطلاعات پایان خواهد یافت؟
پاسخ: من فکر میکنم بیشتر دسترسی به اطلاعات، به یک هماهنگی و کار بیشتر نیاز دارد؛ یعنی هم خبر داریم، هم تولید خبر وهم ژورنالیست خوب داریم، هم رسانه قوی و هم تجهیزات خوب داریم؛ یعنی همهچیز داریم، فقط همین هماهنگیها باید، خوبتر صورت بگیرد و مهرهها در یک چیدمان بهتر قرار بگیرند و فکر میکنم در مجموع کار رسانهای ما در خلع تجهیزات و در خلع نیروی انسانی قرار نداریم، فقط هماهنگیها بیشتر و بهتر فراهم شود. برای رسانهها بیشتر مهلت داده شود و رسانهها هم همان اخبار را بهطور سالم و دقیقتر به مردم برسانند.