حسیب‌الله بهرام، رئیس شورای جوانان مرکز بدخشان نامۀ یکی از افسران ارتش را که تازه در ولسوالی پنجوایی ولایت کندهار کشته شده، در فیس‌بوکش نشر کرده است.

در این نامه زمان‌الدین طارق، آمر اوپراسیون کندک دوم لوای اول پیادۀ مقیم پنجوایی کندهار درخواست تبدیلی کرده؛ اما این خواست او عملی نشده است.

آقای بهرام نوشته است: «زمان‌الدین این نامه را چندی قبل عنوانی مقام‌های وزارت دفاع ملی کشور نگاشته و تقدیم‌شان نمود، اما متأسفانه دیری نگذشت که خبر شهادت این جوان شجاع از ولسوالی پنجوایی ولایت قندهار به گوش‌مان رسید، با این نامه و آرزوهایی که داشت او را به سینۀ خاک دفن خواهند کرد.»

نامۀ مذکور به نشانی لوی‌درستیز قوای مسلح محمدیاسین ضیا نوشته شده است. حسیب بهرام از دوستان این افسر ارتش ملی افغانستان به سلام‌وطندار می‌گوید که زمان‌الدین این نامه را چندی قبل نوشته و برای آقای بهرام فرستاده تا مشکلات دستوری نامه را اصلاح کند. آقای بهرام می‌گوید که متن را اصلاح کرده و دوباره به زمان‌الدین فرستاد تا آن را با مقام‌های ارتش شریک کند.

آقای بهرام می‌گوید که این نامه با افراد نزدیک به لوی‌درستیز قوای مسلح احتمالاً شریک شده است.

نامه در زمانی نوشته شده که زمان‌الدین مشغول مأموریت نظامی در ولسوالی پنجوایی کندهار بوده است.

مسایلی در این نامه مطرح شده که با مرگ این افسر ارتش افغانستان تحقق‌نیافته باقی مانده و برای هر خواننده‌یی جان‌سوز است.

زمان‌الدین در نامه نوشته است: «از مدت ۱۲ سال به این طرف در بیش از دوازده ولایت افغانستان به شمول پکتیا، پکتیکا، خوست، وردک، زابل، ارزگان، قندهار، هلمند، تخار، کندز و ولایات و ولسوالی‌های دیگر اجرای وظیفه نمودم.» او از مشکلاتی در خانواده‌اش یاد کرده و نوشته است که تا زنده‌بودن پدرش، دو برادر دیگر او نیز در زون جنوب کشور مأموریت نظامی اجرا کرده‌اند.

او خطاب به لوی‌درستیز نوشته است: «مدت یک‌سال می‌شود پدرم وفات کرده و تصدیق تمام اهالی و ارگان‌های ملکی و نظامی بدخشان را با تأیید و مهر مقام ولایت بدخشان با جمع احکام جناب وزیر دفاع ملی از تمام دفاتر خلاص کردم و در دفتر روتیشن الی امر ثانی بند است.»

او گفته است: «اگر وظیفه را رها کنم، ننگ سنگین و جبر تاریخ را به کجا ببرم؟ مادرم در بستر مریضی است و سرپرست خانۀ‌مان یک کودک ۹ ساله است.»

زمان‌الدین در نامه‌اش از بی‌مهری وکلا نیز گلایه کرده و گفته است: «دروازۀ چندین وکیل را دق‌الباب کردم، آن‌ها در بدل تبدیلی‌ام خواهشات محیطی پیش‌کش کردند که از روی وجدان نپذیرفتم.»

او لوی‌درستیز را پدر معنوی سربازان ارتش عنوان کرده و گفته است که باید زحمات و تلاش‌های صادقانه‌اش در ارتش افغانستان نادیده گرفته نشود.

آن‌چه بسیار این نامه را برای خواننده دردآور کرده، این است که زمان‌الدین نوشته: «هر شب در خط جبهه پشت تلفون با مادر پیچه‌سفیدم مشترک گریان می‌کنم و اشک می‌ریزانم.»

در پایان نامه آمده است: «امیدوارم قبل از شهادتم آرزوی تبدیلی‌ام که خواست خانواده و مادرم نیز است برآورده شود.» اما دوستان زمان‌الدین می‌گویند که او در ولسوالی پنجوایی قندهار در مأموریت رزمی جان باخته است و آرزویش را به زیر خاک برده است.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: