کنار پارک شهرنو ایستاده و خواست فروختن کتابهایی که روی دست دارد، در او دیده میشود. وقتی به او نزدیک میشوم، بدون مقدمه به معرفی یکی از کتابها شروع میکند. «این کتاب لطفا گوسفند نباشید است؛ یکی از پرفروشترین کتاب و هدف آن خودشناسی است.»
خودش را سیدفرید مینامد و با این که سه دهه از زندگیاش را پشت سر گذاشته؛ اما نتوانسته فرصتی برای خواندن و نوشتن داشته باشد. روزهایی که باید پای درس آموزگار مینشسته، زندگی او را به درآوردن پول برای سیرکردن شکم اعضای خانواده مجبور کرده است. «برادرانم را تشویق کردم؛ اما خودم درس نخواندم؛ وقتی که برادرانم کوچک بودند، باید مصرف شان را میکشیدم؛ اگر من درس میخواندم نمیتوانستم که نیازهای خانوادهام را تأمین کنم.»
علاقه به یادگیری و حسرت زندگی با کتاب در فرید، او را از هر کار دیگر دنیا جدا کرده و به فروشندگی کتاب در شهر کشانده است. او، از هشت صبح تا ۱۰ شب پیادهروهای شلوغ و خلوت کابل ر ا قدم میزند تا بتواند چند جلد کتاب بفروشد و در کنار تلاش برای ترویج کتابخوانی، چند افغانی نیز درآورده و نیازهای خانوادهاش را تأمین کند. «همیشه انسان به خواستی که باید برسد، نمیرسد و خودم به خواستم رسیده نتوانستم؛ هدف این است که جوانان در راه خراب نروند و کتاب بخوانند.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
فرید، میگوید که میزان فروش روزانهاش در مقایسه با سالهای پیش کاهش یافته و اکنون درآمد اندکی از این کار دارد. «از فروش کتاب روزانه ۲۰۰ تا ۲۵۰ درآمد دارم و در دورهی جمهوریت روزانه هشت تا ۱۰ کتاب میفروختم و بیش از ۶۰۰ افغانی میشد؛ حالا مردم روزانه سه تا چهار جلد به سختی میخرند»
فرید بلندبودن بهای کتابها در کتابفروشیها را از مهمترین چالشهای کارش عنوان میکند. «کتابفروشها بهای کتابها را ارزان کنند؛ یک کتاب را به ۲۰۰ و ۲۵۰ فردی نمیخرد و این یک مشکل است که برای ما چیزی نمیماند.»
به باور فرید، کتابفروشی سیار میتواند به ایجاد فرهنگ کتابخوانی در افغانستان کمک کند؛ کشوری که درصد زیاد شهروندان آن هنوز با کتاب صمیمی نیستند. «کتابی را که میفروشم از مطالعهی یک ورق آن یک فرد یک چیزی خوب را میداند؛ کتاب چیزی است که فکر انسان را باز میکند و اگر فردی کتاب نمیخواهد در تاریکی میماند.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
تشویق و تحسین خانواده و شهروندان، سبب شده که فرید با وجود دشواریهای فروش سیار کتاب، همچنان به کارش ادامه دهد. «خانواده و مردم میگویند که کتابفروشی بهترین شغل است که تو داری و جوانان که کتاب میخرند میگویند که بسیار یک شغل خوبی داری.»
فرید، میگوید که کتابفروشی به گونهی دستی برای او تنها یک شغل نیست، بل تلاشی است برای زندهنگهداشتن واژهها، حفظ تاریخ و اندیشهها و ساختن جهانی که در آن خرد و دانایی فراموش نشود.