در میان صدای حرکت چرخ خیاطی و پارچه‌هایی که برش می‌خورند، دختری نشسته که روزگاری نه چندان دور، ایستادن در صنف درسی دانش‌گاه و تدریس به جوانان را خیال می‌بافت. 

زمانی که تحصیل دختران در دانشگاه منع شد، نوریه سال چهارم دانش‌جویی‌اش را در رشته‌ی حقوق در دانش‌گاهی در کابل می‌گذراند؛ سالی که پایان یافت، اما تحصیل او در دانش‌گاه به پایان نرسید. نوریه حالا خیال تدریس در دانش‌گاه را کنار گذاشته و جای کتاب با متر و قیچی سروکار دارد؛ دختری که در جدال با آرزوها و واقعیت‌ها، راه تازه‌‌ای را برای دوام زندگی‌اش برگزیده است.

نوریه در روزهایی که می‌خواست استاد دانش‌گاه شود، از خوشی‌های ساده، دورهمی‌های دوستانه و خانوادگی دوری می‌کرد و حتا از دست ‌یاری دادن به مادرش در کار خانه و خیاطی، خودش را کنار می‌کشید. او، به خاطر رسیدن به آرزویش، شب‌های زیادی را بدون پلک روی هم گذاشتن، با کتاب به صبح رسانده است. «زیاد آرزوها داشتم؛ می‌گفتم روزی که مکتب و دانش‌گاهم خلاص شود؛ می‌گفتم سر کار شوم، پولم را بیارم به مادرم بدهم؛ چون او واقعاً سخت کار می‌کرد که ما درس بخوانیم.»

چهار سال می‌شود که زندگی نوریه مانند هزاران دختر دیگر برخلاف راهی که در ذهن شان ترسیم کرده اند، در گذر است؛ به باور او در این مدت مسیر زندگی‌اش مدام برخلاف خواست او در حرکت بوده؛ اما چاره‌ی جز پذیرش آن نداشته است.

نوریه این روزها، صبح تا شب در تلاش اندازه‌گیری، برش و دوخت لباس‌های زنانه است، برای مشتریانی که نمی‌دانند پشت هر سوزن‌زدن و برش، داستانی از یک آرزوی نیمه‌تمام نهفته است. حالا، نوریه افسوس می‌خورد. نه به خاطر زحمت‌هایی که کشیده، بل که به خاطر رؤیایی که محقق نشد. «می‌گفتم روزی مثل استاد پوهنتون، یک استاد باشم، درس بدهم. به همین خاطر شب‌وروز درس می‌خواندم، تلاش می‌کردم؛ وقتی دیدم این قسم شرایط در برابر ما قرار گرفت، آرزو کردم بارها که ای کاش دانش‌گاه نمی‌خواندم و یک کسب را یاد می‌گرفتم.»

نوریه در کنار این که خودش سرگرم خیاطی است، دوست دارد فرصت یادگیری این حرفه را به دختران و زنان دیگری نیز فراهم کند. «آرزویم این است که یک کارگاه داشته باشم. همین قسم که ما مشکل داریم، دیگر زنان نیز مشکل دارند که در کنار ما اون‌ها هم به کار گرفته شوند.»

نوریه می‌گوید که اگر امروز اندکی دستش می‌چرخد، نتیجه‌ی تلاش‌های مادرش است که به او دوختن لباس را آموزش داده است؛ آموزشی که ابزاری شده برای ساختن آینده‌ای بهتر به او.

نوریه با این که بیش‌تر وقتش را با خیاطی می‌گذراند، گه‌گاهی ته ذهنش به آرزویی که قبلاً داشت سرک می‌کشد؛ ادامه‌ی تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و تدریس در دانش‌گاه؛ با بریدن از این فکر دوباره به چرخ خیاطی برمی‌گردد و به دوختن پارچه‌هایی جداافتاده از هم.

مرتبط با این خبر:

کلیدواژه‌ها: // // //

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: