نتیجه‌ی گفت‌وگوی سلام‌وطندار با ۲۲ کارگر زن در افغانستان، نشان می‌دهد که این زنان با وجود تحمل کارهای سخت و طاقت‌فرسا در خانه‌های مردم، از «حقوق اندک» و «رفتار نامناسب» کارفرمایان خود رنج می‌برند. بسیاری از این زنان، می‌گویند که به دلیل شرایط دشوار اقتصادی، مجبور به انجام کارهای شاقه اند؛ اما دست‌مزد ناچیز شان برای تأمین نیازهای نخستین زندگی بسنده نیست.

۲۰ تن از این زنان که تنها سرپرست خانواده‌های شان هستند، می‌گویند که با کارگری در خانه‌های مردم، ناچار اند نیازهای اندک زندگی خود و خانواده‌‎های شان را فراهم کنند.

از سویی هم، از میان ۲۲ زن گفت‌وگوشده در این گزارش ۱۹ تن آن‌ها از حقوق مالی که دریافت می‌کنند، رضایت ندارند و ۱۱ تن دیگر نیز می‌گویند که صاحبان کار شان در محیط کاری با آنان رفتار مناسب ندارند و گاهی هم مورد تحقیر قرار گرفته اند.

سلام‌وطندار در این گزارش با چهار کارگر زن از جوزجان، سه کارگر زن از بامیان، سه کارگر زن از تخار، سه کارگر از ننگرهار، سه زن از فاریاب، سه زن از کابل، دو زن از کندز و یک زن دیگر از بغلان، گفت‌وگو کرده است.

فوزیه، باشنده‌ی کاپیسا، یکی از این زنان است؛ زنی که تنها سرپرست خانواده‌ی هفت‌نفره‌اش است و از دستان چین‌و‌چروک‌شده‌اش آشکار است که بیش‌تر از سن و سال، روزگار او را پیر کرده است. فوزیه می‌گوید با این که بیمار است؛ اما به دلیل ناداری در خانه‌های مردم لباس‌شویی، نان‌پزی و صفا‌کاری می‌کند.

فوزیه «آه» می‌کشد و می‌گوید که کارکردن در خانه‌های مردم با هزار دشواری او را خسته کرده است؛ اما به هر دری می‌زند تا لقمه‌نانی به خود و فرزندانش پیدا کند. «زیاد وقت می‌شود که در خانه‌های مردم کار می‌کنم و در همین سه سال کارکردن بیخی سرم سختی می‌کند. صفاکاری خانه‌ی مردم را می‌‌کنم، کالاشویی می‌کنم، پَخته‌تکانی/پنبه‌تکانی، نان‌پزی می‌کنم؛ مقصد غریبی باشد، می‌کنم. کاری که از توانم بالا است، مجبور هستم و می‌گوم می‌توانم؛ باز سر خود فشار می‌آورم. من سرچرخی دارم؛ فشار بلند دارم؛ شیشه‌پاکی نمی‌توانم، سرم زیاد سختی می‌کند.»

همین گونه، زن دیگری که «لیلما» نام دارد، خیره به ناخن‌هایش و گاهی خیره به من می‌ماند و بغضش را قورت می‌دهد و می‌گوید «ای کاش تنها فرزندان خودم می‌بود.» لیلمای ۳۹ساله، باشنده‌ی کندز، می‌گوید که شوهر کهن‌سال، فرزندان قدونیم‌قد و پنج نواسه‌ی باقی‌مانده از پسر شهیدش، تحفه‌ی روزگار به او است.

زنی که کار پرمشقت کارگری را از شش سال به این سو انجام می‌دهد و به فرزندان و نواسه‌های یتیمش، هزینه‌های نخستین زندگی شان را فراهم می‌کند، می‌افزاید: «تقریباً شش سال می‌شود که به این کارها رو آورده‌ام. هر کاری که به من گفته شود، من مجبور هستم؛ چون وضعیت اقتصادی ما خراب است. من نمی‌توانم در خانه بنشینم و بگویم این کار یا آن کار را کرده نمی‌توانم؛ به این خاطر مجبور هستم هر کاری که به من گفته شود را انجام بدهم. در خانواده‌ی ما بچه‌ام بود که در اردوی ملی/ارتش شهید شده و طفل‌های او هم باقی مانده؛ پنج طفل از او است؛ طفل‌های خودم است.»

از سویی هم، از میان ۲۲ کارگر زن که در این گزارش گفت‌وگو کرده اند، ۱۹ تن آنان از حقوق مالی شان رضایت ندارند و می‌گویند که کار شان دشوار؛ اما حقوق مالی شان ناچیز است و برای تأمین هزینه‌های زندگی شان بسنده نیست.

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

فاطمه‌ی ۳۵ساله، باشنده‌ی بامیان که از سه سال به این سو کارگری می‌کند و نجیبه‌ی ۴۰ساله، باشنده‌ی تخار که شوهرش بیمار است و تنها سرپرست خانواده‌اش است، در باره‌ی حقوق مالی شان چنین می‌گویند.

فاطمه، می‌گوید: «معاش من ماهانه ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ افغانی است و نظر به کار خانه است. اگر کار شان زیاد بود، پولش زیاد است و اگر کم بود، کم است. این معاشی که می‌گیرم، تمام مصارف خانه‌‌ام را کفایت نمی‌کند؛ چه کار کنم؟ مجبور هستم همین ۳۰۰۰ افغانی هم که می‌گیرم، حداقل پول نان خشک ما که می‌شود. من از ساعت هشت صبح تا پنج شام کار می‌کنم و حتا روزهای جمعه را هم کار می‌کنم؛ رخصتی هیچ ندارم.»

نجیبه،‌ نیز می‌گوید: «کاری که من انجام می‌دهم و دست‌مزدی که من می‌گیرم، هیچ کفایت نمی‌کند؛ درست مصرف خانه نمی‌برآید؛ حویلی نشیمنم هم کرایه است. معاش مرا روزانه می‌دهند؛ روز ۲۰۰ افغانی. به خاطر مجبوریت کار می‌کنم؛ اگر مجبور نباشم، اصلاً کار نمی‌کنم. روزانه از ساعت هشت صبح می‌روم تا چهار عصر.»

همین گونه، از میان زنانی که در این گزارش گفت‌وگو کرده اند، ۱۱ تن آن‌ها از رفتار نامناسب صاحبان کار شان شکایت دارند و می‌گویند که بیش‌تر وقت‌ها از سوی صاحبان کار مورد تحقیر قرار می‌گیرند.

روزی‌گل ۳۵ساله، باشنده‌ی تخار و بیوه‌زنی که مادر چهار فرزند است، می‌گوید که شوهرش در نتیجه‌ی جنگ‌های داخلی کشته شد و سه سال می‌شود که در خانه‌های مردم کارگری می‌کند.

روزی‌گل، مادری که آرزوهای بی‌شمار برای آینده‌ی فرزندان یتیم خود دارد، می‌گوید که در هنگام کار هزاران گپ پست و بلند از سوی صاحبان کار خود می‌شنود؛ اما برای سیرکردن شکم فرزندانش، چشم‌هایش را کور و گوش‌هایش را ناشنوا می‌گیرد.

او می‌افزاید: «می‌گویند بیا لباس‌شویی کن؛ لباس‌ها را که شستیم، می‌گویند حویلی را جاروب کن؛ شیشه بشور؛ ظرف‌ها را بشوی. می‌بینند کدام لکه و کدام چیزی که ماند، باز بددعا می‌کنند، پیشانی‌ترشی می‌کنند. بیخی از زندگی خسته شده‌ایم؛ روزگار به همین حالت است. چیزی که از لباس‌شویی می‌دهند، به خرج خانه کفایت نمی‌کند.»

«کارکردن در خانه‌ی پول‌دارها حس خوب ندارد»؛ این جمله را میلی، زن ۳۰ساله از فاریاب می‌گوید؛ زنی که در بدل ۲۰۰۰ افغانی معاش ماهانه از صبح تا شام در خانه‌های مردم پاک‌کاری می‌کند.

میلی با تن ضعیف که نشان‌دهنده‌ی مشقت و سختی کار در بدن او است، می‌گوید که در هنگام کار با او رویه‌ی درست صورت نمی‎گیرد و بارها مورد توهین و تحقیر از سوی صاحبان کارش قرار گرفته است.

او می‌افزاید: «رخصتی نه در ماه است و نه در هفته؛ روزانه کار می‌کنیم. در خانه‌ای که من کار می‌کنم، رفتار و رویه‌ی شان با من خوب نیست؛ چون آن‌ها سرمایه‌دار هستند؛ من یک فقیر هستم؛ خود شان غذا می‌خورند؛ من نان خشک می‌خورم. فعلاً حق و حقوق ما در جامعه‌ی ما پایمال است؛ ما به حق و حقوق خود نمی‌رسیم.»

با این حال، فعالان حقوق زن، نابرابری در پرداخت حقوق مالی، تعصب‌های جنسیتی، برخورد نامناسب در محیط کار، نگرش‌های منفی فرهنگی و نبود قوانین حمایتی برای تنظیم کارهای آزاد را، از عمده‌ترین عوامل و چالش‌های کارگران زن در افغانستان می‌دانند و از حکومت سرپرست می‌خواهند که زمینه‌های کاری مناسب را به این قشر فراهم کند.

فرحناز معراج، فعال حقوق زن، در این باره می‌گوید: «مشکلاتی که زنان افغان در محیط‌های کاری به ویژه در شغل‌های آزاد و صفاکاری با آن مواجه اند، به چالش‌های گسترده‌تری در جامعه‌ی افغانستان اشاره می‌کند از جمله نابرابری در پرداخت‌های مالی و برخورد نامناسب. این مسائل ناشی از تعصبات جنسیتی، نبود قوانین حمایتی مؤثر و نگرش‌های فرهنگی منفی است. برای بهبود شرایط باید قوانین حمایتی و نظارتی قوی‌تر ایجاد شود.»

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

وژمه یعقوبی، دیگر فعال حقوق زن، نیز در این باره می‌گوید: «اما متأسفانه امروز زنان ما با هزار مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ مجبور استند به خاطری که مقدار پول ناچیزی را برای خانواده‌ی خود مهیا کنند، می‌روند و پاک‌کاری می‌کنند؛ صفاکاری می‌کنند؛ به این لحاظ، باید احترام قایل شوند. یک مقداری اشتغال‌زایی حکومت داشته باشد، باید حکومت هم در این مورد توجه داشته باشد که به آن‌ها یک راه پیدا بکند تا خانم‌ها مصروف کاروبار خود شان باشند.»

در همین حال، کارشناسان مسائل اجتماعی، نیز می‌گویند که برای جامعه‌ی عاری از هر گونه تبعیض، ایجاد قوانین حمایتی از کارگران آزاد و روزمزد از سوی حکومت و فرهنگ پشتیبانی زنان از سوی مردم، نیاز مبرم است.

ضیا نیک‌زاد، کارشناس مسائل اجتماعی، در این باره می‌گوید: «به خاطر این که جامعه‌ی سالم‌تر داشته باشیم، اولاً نیاز به قانون داریم که از خانم‌ها در برابر نیازها حمایت بکند و دوماً به مردم بافرهنگ نیاز داریم. مردم خود شان حتا دولت علیه مردم باشد، مردم خود شان در کنار هم باشند، از خانم‌ها حمایت کنند. فضای مناسب کاری را برای شان مهیا بسازند و این فضای کاری باعث شود که مثلاً هر کس احساس امنیت بکند و کار خود را به وجه احسن آن انجام بدهد.»

حقوق‌دانان، نیز می‌گویند که هیچ گونه قانون و اصول کاری که بر مبنای آن قواعد کاری میان کارفرما و کارگر تعیین شود، اکنون در افغانستان جنبه‌ی عملی ندارد و از حکومت سرپرست می‌خواهند که برای دست‌رسی افراد به حقوق اولیه‌ی کاری شان، قانون جامع و مشخص را بسازد و تطبیق کند.

عبدالشکور دادرس، حقوق‌دان، در این باره می‌گوید: «در افغانستان متأسفانه قانونی نیست و قانون کار و کارگر به نام است؛ به این معنا که قبلاً بود؛ ولی از تطبیقش هیچ نشانه‌ای نیست. کارفرما به دل خود استخدام می‌کند؛ به دل خود معاش را تعیین می‌کند و هر روز که دل شان شد، او را رخصت می‌کند که نهایت ناگوار است؛ کارگر به زندگی خود نمی‌فهمد. کار را سرش زیاد می‌کند و وقت معین ندارد.»

با این همه، مسئولان در وزارت کار و امور اجتماعی حکومت سرپرست، به سلام‌وطندار می‌گویند که قانون کار از سوی این وزارت مورد بازبینی قرار گرفته و پس از بازنگری از سوی وزارت عدلیه، برای توشیح به رهبر امارت اسلامی فرستاده شده است.

سمیع‌الله ابراهیمی، سخن‌گوی وزارت کار و امور اجتماعی حکومت سرپرست، می‌گوید: «طبق فرمان امیرالمؤمنین، رهبر امارت اسلامی، بازدید قوانین و طرزالعمل‌ها شروع شده که خوش‌بختانه وزارت کار و امور اجتماعی از قانون کار بازدید کرده و در آن از شریعت اسلامی تخریج شده و در بعضی موارد که نیاز به تعدیل داشت، مطابق به ضرورت‌های زمانی و مطابق نیازها در آن تعدیلات به وجود آمده و هم‌چنان به وزارت محترم عدلیه فرستاده شده بود و این مرحله نیز طی شده و حالا برای توشیح به مقام محترم امیرالمؤمنین فرستاده شده است.»

خواستیم دیدگاه مسئولان وزارت عدلیه‌ی حکومت سرپرست را در باره‌ی اصول و قوانین تعدیل‌شده از سوی این وزارت داشته باشیم؛ اما موفق نشدیم.

کارگران زن در حالی از دشواری‌های کاری شان سخن می‌گویند که پس از تحولات پسین سیاسی در افغانستان و با وضع محدودیت‌ها بر کار زنان، شمار بسیاری از زنان برای فراهم‌کردن نیازهای نخستین زندگی و فرار از گرسنگی به کارکردن در خانه‌های مردم رو آورده اند.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: