از افغانستان، همواره به نام کشوری با منابع طبیعی سرشار و دستنخورده یاد شده؛ منابعی که گفته میشود با استخراج آن، کشور میتواند رشد اقتصادی چشمگیری را تجربه کند و از کمکهای مالی جامعهی جهانی بینیاز شود. جنگهای داخلی دوامدار و شکلنگرفتن حکومت باثبات و مقتدر در افغانستان اما، سبب شده که هیچ معادن این کشور به گونهی گسترده و معیاری استخراج نشود. در دو سال گذشته اما، به کمک شرکتهای چینی، روند استخراج معادن افغانستان سرعت گرفته است. با این حال، پرسش اساسی این است که استخراج معادن، چه تغییری را در کیفیت زندگی شهروندان آورده و حکومت سرپرست، چه اندازه ظرفیت بهرهبرداری از این منابع را دارد و در نهایت، استخراج بیرویه و حراج این منابع، بیتعهدی در برابر نسلهای آینده نیست؟
سلاموطندار، در یک گفتوگوی اختصاصی، این پرسشها و پرسشهای دیگر را با همایون افغان، سخنگوی وزارت معادن و پترولیم در میان گذاشته است.
شماری از آگاهان یا خارجیها، مردم افغانستان را به عنوان افرادی میشناسند که گرسنه روی گنج خفته اند. شما این موضوع را چه اندازه تأیید میکنید؟
بله! افغانستان معادن فراوان دارد؛ اما دلیل اصلی فقری که دامنگیر مردم است، تجاوزهای بیگانگان بوده که در طول تاریخ، انجام شده است؛ در امور ما مداخله کرده، به کشور ما لشکرکشی و کشتار کرده اند. اینها سبب شده که مردم افغانستان، از گنج و سرمایهی خود، استفاده نتوانند و فقیر بمانند؛ اما الحمدلله، اکنون دستان شان از افغانستان کوتاه شده و یک حکومت و نظام مسئول حاکم شده که امیدواریم، انشاالله این فقر برطرف شود.
آمارها نشان میدهد که ذخایر معدنی افغانستان، میلیاردها دالر ارزش دارد. بررسیهای شما نشاندهندهی چیست؟
این آمارها در زمانهای مختلف از سوی متخصصان کشورهای مختلف تهیه شده است. مثلاً معادن افغانستان، در ابتدا از سوی متخصصان فرانسهیی مورد مطالعه قرار گرفت، بعداً توسط متخصصان شوروی و در آخر نیز، از سوی متخصصان غربی و امریکایی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. بر اساس مطالعات آنان، ارزش معادن کشور، سه تریلیون دالر است. تیمهای ما در ساحات مختلف در حال بررسی و مطالعه اند؛ اما برآورد ما این است که ارزش این معادن سه تریلیون نه، بل که بیشتر از آن خواهد بود؛ زیرا ما منرالهایی داریم که با گذشت هر روز، بهایش افزایش مییابد و اگر بهای این مواد معدنی ۱۰ سال پیش یک میلیون دالر بوده، در ۱۰ سال آینده ۴۰ میلیون خواهد شد. به همین دلیل، میتوان گفت که ارزش معادن افغانستان، خیلی زیاد است و با گذشت هر روز، بیشتر نیز میشود. افزون بر این، بسیاری از معادن تا اکنون دقیق بررسی نشده و تیمهای ما به تازگی به آنان دسترسی پیدا کرده اند. افغانستان دارای معادن کمیابی مانند لیتیوم است که بهای آن هر روز افزایش مییابد. به همین دلیل، میتوانیم بگوییم که کشور ما از نظر معادن غنی است.
در حال حاضر کار استخراج چه تعداد معدن در سراسر کشور جریان دارد؟
ما میتوانیم معادن را به چند دسته تقسیم کنیم. در بخش نفت، پنج حوزهی نفت داریم که از آن جمله، استخراج نفت حوزهی آمو جریان دارد و در بخش گاز نیز، حوزهی گاز شبرغان استخراج میشود و تلاشها برای استخراج بیشتر جریان دارد. در بخش استخراج طلا نیز، زرشویی در ولایتهای تخار و بدخشان، بهگونهی حرفهای جریان دارد و تنها برای بدخشان، ۲۰۰ تا ۳۰۰ جواز زرشویی صادر شده است. در بخش معدنهای کوچک مانند سرب، جست، گچ و سنگهای قیمتی پنجشیر، حدود ۲۰۰ معدن به قرارداد سپرده شده و کار استخراج آنها جریان دارد. در بخش معادن بزرگ، معادنی که مساحت آن از یک کیلومترمربع بیشتر باشد، بیش از ۱۵ معدن به قرارداد سپرده شده که در مراحل مختلف قرار دارند و اکثر آنها در مرحلهی اکتشاف قرار دارند که از این میان، میتوان به طلای سمتی تخار اشاره کرد که قرارداد استخراج آن با یک شرکت چینایی و شریکان افغانی آن امضا شده است. چهار معدن بزرگ آهن هرات و درهی زمانداخیل در حال اکتشاف و معادن سرب و جست غور، معدن مس عینک ۲ و معادن سمنت شامل این قراردادها است.
در حال حاضر چه تعداد شهروندان عملاً شامل کار در بخش معادن اند؟
در کتگوریهای مختلفی که نام برده شد، مانند زرشوییها، دهها هزار هموطن ما عملاً مصروف کار اند. در استخراج زمرد پنجشیر، حدود ۱۰هزار هموطن ما مصروف کار اند، در معادن زغالسنگ در بخش استخراج و انتقال و بارگیری آن، صدها تن مصروف کار اند و در معادن کوچک نیز، حدود ۱۰ هزار هموطن ما مصروف کار اند. در قراردادهای مختلف در معادن بزرگ نیز، افراد زیادی کار میکنند. به این معنا که در معادن بزرگ، هر روز زمینهی کار بیشتر میشود. مثلاً در حوزهی نفت آمو، حدود ۵۵۰ کارگر و انجنیر افغان کار میکنند که با گذشت هر روز که سطح استخراج بلند میرود، ظرفیتهای کاری نیز بیشتر می شود. در معادن بزرگ قراردادی، اکنون حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ تن کار میکنند و در آینده در هر معدن، برای ۵۰ هزار تن زمینهی کار فراهم خواهد شد. در مجموع، اکنون بیشتر از ۱۰۰ هزار هموطن ما در معادن مختلف کار میکنند.
درآمدی که اکنون از استخراج معادن به دست میآید و به خزانهی دولت واریز میشود، چه اندازه است؟
درآمدهای معادن را میتوانیم به دو بخش تقسیم کنیم؛ درآمدی که مستقیم به حساب وزارت معادن و پترولیوم واریز میشود. پیش از این، درآمدها بهگونهی فیزیکی جمعآوری میشد؛ اما برای جلوگیری از فساد و حیفومیل، اکنون سیستم فیزیکی از بین رفته و درآمدها، از طریق سیستمهای الکترونیکی جمعآوری میشود که مستقیماً به وزارت مالیه میرود. ما تنها در سال گذشته، حدود ۱۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون افغانی درآمد داشتیم. بخش دوم درآمدهای معادن، برای تمویل پروژههای بزرگ هزینه میشود. مانند، پروژهی کانال قوشتپه، که هزینههای آن مستقیماً از طریق درآمدهای معادن تمویل میشود. از درآمد معادن زغالسنگ برای ساخت سرک کابل-کندهار که بزرگترین شاهراه کشور است، استفاده میشود. هزینه شماری از بندهای برق نیز، از درآمد معادن تأمین میشود.
معادن افغانستان تا چه اندازه به شکل مسکلی استخراج میشود؟
ما دو چوکات داریم؛ یک چوکات وزارت داریم که در این جا الحمدالله افراد مسلکی تخنیکی و تخصصی وجود دارد و حتا افراد نظام گذشته، با ما همکاری میکنند و بستهایی که خالی بود، امارت که آمد کوشش شد تا افراد متخصص و مسلکی را جذب کند؛ حتا ما یک روز مجلسی داشتیم با متخصصان وزارت، تنها در داخل وزارت و مقر وزارت ما بیش از ۱۰۰متخصص بخش معادن داریم که تا حد دوکتورا تحصیلات دارند. در بخش استخراج معادن که با شرکتها قرارداد میکنیم، یکی از شرایط ما این است که استخراج باید به شکل فنی و مسلکی و تخصصی انجام شود و شرکت، باید ضمانت کند که افراد مسلکی را استخدام میکند تا روند استخراج معادن به گونهی معیاری و تخصصی انجام شود.
برای نظارت از معادن ،عالمان دینی گماشته شده است. آیا این کار مسلکیبودن این وزارت را زیر پرسش نمیبرد؟
در هر معدنی که ما ناظران را مقرر کردیم، در آن جا در کنار دو یا سه تن انجنیر و متخصص، یک یا دو تن از علما را نیز تعین میکنیم. علتش این است که در کنار تخصص، تعهد هم بسیار مهم است. ترس از خدا، نهایت مهم است به ویژه در یک معدن سنگ قیمتی و طلا و دیگر معادن؛ زیرا عالمان حیفومیل نمیکنند.
یعنی باور به کار انجنیران وجود ندارد و علما را برای نظارت آنها گماشته اید؟
وقتی نماز است، باید یک ملا هم باشد که نماز بدهد. یک مسئلهی شرعی هم پیش میآید، سفر است مسائل است که از اینها باید پرسان کنند و در کنار آن، گفتیم که انجنیران ما در کنار شأن اگر یک عالم باشد، خوب خواهد بود. به گفتهی مردم که بسیار تأکید دارند که اگر تنها کار را به انجنیران بسپاریم، علما کنار گذاشته میشوند و اگر کار را تنها به علما بسپاریم، انجنیران.
بخش عظیمی از حکومت توسط عالمان دینی کنترل میشود، آیا در وزارت معادن نیز چنین است؟
در وزارت معادن، بخش عظیم آن در دست علما است و با همآهنگی کار میکنیم. اینها هم از شهروندان کشورند که باید از معادن نظارت کنند، ما مشترکاً کار را پیش میبریم.
عقد قرارداد بر سر سرمایههای ملی، نیازمند حاکمیت قانون و ملزمبودن به تعهدات و اسناد بینالمللی است. شرکتهای بینالمللی با چه تضمینی از جانب شما، آمادهی سرمایهگذاری در بخش معادن شده اند؟
الحمدلله با آمدن امارت اسلامی، قانون حاکم شده است. شما یک روز هم نشنیده اید که کسی از قانون و اصول سرپیچی کرده باشد. در این جا تعهد است.
قوانین نوشتهشدهای وجود ندارد؛ چون تمام قوانین نظام پیشین ملغا شده. آیا در بخش معادن قانونی وجود دارد؟
بر این اساس ملغا شده که کدام مادهی خلاف شریعت بوده. دیگر این که قانون معدن یک قانون تخنیکی است و بسیاری از موارد قابل عمل است. ما که با شرکتها، قرارداد میبندیم، قانون دورهی پیش را مطالعه میکنیم و مادهای که خلاف شریعت یا خلاف منافعی ملی نباشد، قابل تطبیق است.
آیا در قراردادها از قوانین نظام پیشین استفاده میکنید؟
به دو شرط که خلاف منافعی ملی و شریعت نباشد، قابل تطبیق است.
در مورد استخراج معادن، حق سرمایهگذار یا شرکت طرف قرارداد، صاحب ملک (صاحب زمین)، باشندگان محل، و حکومت از درآمد معادن، چه گونه پیشبینی و تعیین شده است؟
معادن مختلف اند و هر معدن از خود شرایط خاص دارد. مثلاً معدن طلای بدخشان، در این نوع قراراداد، تمام مصارف بر عهدهی شرکت است و وقتی بهرهبرداری میشود و طلای خالص به دست میآید، سهم دولت ۵۶ درصد است و ۴۴ درصد آن سهم شرکت است. یا معدن آهن هرات که شرایط خاص خود را دارد. در این معدن نیز، تمام مصارف به عهدهی شرکت است؛ اما سهم حکومت از محصول نهایی، ۱۳ درصد است. حکومت از اجارهی زمین نیز، ۱۳ تا ۱۵ درصد سهم میگیرد. سهم حکومت در نظام پیشین، تنها ۲.۵ درصد بود؛ اما ما باتوجه به منافع ملی، این سهم را افزایش دادیم.
آیا سهم مردم سرپل از استخراج نفت آمو دریا، مشخص است؟
بله! هشت درصد درآمد معادن، به مردم محل تعلق میگیرد که برای آن کُد ویژهای در وزارت مالیه ایجاد میشود و از آن طریق، در پروژههای متعلق به همان ولایت هزینه میشود؛ اما موضوع سرپل فرق دارد و تصمیم طوری گرفته شده که هر اندازه سهم حکومت باشد، باید مستقیماً به مردم سرپل داده شود تا بر اساس نیازهای آنها هزینه شود. مشکل اساسی مردم سرپل کمبود آب است. برای این منظور، بند سلطان ابراهیم از درآمد نفت ساخته خواهد شد.
وزارت معادن و پترولیم، اعلام کرده که هفت معدن را با شرکتهای خصوصی و مختلط افغان، چینی، ایرانی و ترکی امضا کرده است، از جمله قرارداد استخراج مس عینک. کار فاز اول کار مس عینک لوگر، به کجا رسیده است؟
فاز اولش چون که قرارداد در سال ۲۰۱۴ صورت گرفته در زمان ادارهی قبلی و این قرارداد با تمام مشکلاتش از ادارهی قبلی برای ما به میراث مانده، تا اکنون اجازهی کار داده نشده است. ما با شرکت قراردادی چینی در حال مذاکره استیم. ما از ابتدا تا اکنون نشستهای متعددی با قراردادی داشتهایم، مشکل بزرگ ما وجود آثار باستانی است و تا زمانی که این مشکلات برطرف نشود، اجازهی کار داده نخواهد شد.
نفت حوزهی دریای آمو عملاً برای پالاییش به مزار شریف منتقل میشود. روند فروش و قرارداد آن چه گونه است؟
خب، ما برای پالایش نفت با کسی قرارداد مستقیم نداریم؛ اما وقتی ۲۰ تا ۴۰ هزار تن نفت استخراج شد، روند پالایش آن را به داوطلبی میسپاریم و شرکتی که نرخ مناسب را ارائه کند برنده میشود.
در قراردادهای معادن چه اندازه شفافیت وجود دارد؟
شفافیت نهایت زیاد است. وقتی یک معدن به قرارداد سپرده میشود، به هیچ صورت، قومپرستی، سمتپرستی و روابط دوستی مد نظر قرار نمیگیرد. تنها چیزی که مد نظر گرفته میشود، منافع ملی است و این مسئله در مورد تمام شرکتهای داخلی و خارجی صادق است. هر شرکتی که معیارهای ما از جمله منافع ملی ما، تجهیزات خوب و مسائل محیطزیستی را در نظر بگیرد، برندهی قرارداد است.
گاز شبرغان به چه منظوری به مزارشریف منتقل میشود؟
گاز شبرغان در همان شهر تصفیه میشود و قرار است یک پالایشگاه بزرگ با گنجایش دو میلیون مترمکعب، در شبرغان نصب شود؛ اما گاز شبرغان برای استفاده در کارخانهها و خانهها به مزارشریف منتقل میشود؛ زیرا مزارشریف یک شهر صنعتی و پرجمعیت است.
کدام کشورها بیشتر علاقهمند سرمایهگذاری در بخش معادن افغانستان اند؟
کشورهای همسایه بسیار علاقهمند اند؛ مانند چین ایران و ترکیه. افزون بر این، کشورهای دیگر نیز علاقهمندی خود را برای سرمایهگذاری در بخش های مختلف نشان داده اند. کشورهایی مانند ازوبیکستان، ترکمنستان، قطر، امارات متحدهی عربی. شرکتهای کانادایی و امریکایی نیز علاقهمند سرمایهگذاری اند. ما با برخی از این کشورها و شرکتها در حال گفتوگو استیم تا شماری از معادن، از جمله معادن طلای بدخشان، آهن پنجشیر و یاقوت جگدلگ را به قرارداد بسپاریم.
اولویت بیشتر به شرکتهای داخلی است یا خارجی؟
معادن کوچک تماماً به شرکتهای داخلی داده میشود؛ چون سرمایه و وسایل کمتری نیاز دارد؛ اما معادن بزرگ را با شرکتهای خارجی و سهیمبودن شرکتهای داخلی قرارداد میکنیم.
چالشهای سد راه استخراج معادن چیست؟
الحمدالله، زورگوییها و استخراج غیرقانونی معادن از بین رفته و تنها مشکلات و محدودیتهای بانک جهانی، مانع ایجاد کرده که این بر نظام بانکی و حتا زندگی تمام مردم کشور تأثیر منفی گذاشته است.
گزارشهای تأییدنشدهای وجود دارد که گویا برخی از سران امارت اسلامی، در بخش قرارداد معادن دخالت دارند. آیا حقیقت دارد؟
به هیچ صورت دخالت نکرده اند؛ زیرا امارت اسلامی، یک نظام است و در آن نهایت شفافیت وجود دارد. منافع ملی و فرمان امیرالمومنین مطرح است، مبنی بر این که هیچ فرد مسئولی نمیتواند به گونهی مستقیم یا غیرمستقیم در قراردادها دخیل باشند. ما باورمندیم که حرف امیرالمومنین واجب است، قسمی که فرمان خدا و رسول را ما واجب قرار میدهیم و به حیث مسلمان به دستورهای شان عمل میکنیم. این نظام اسلامی است، نه نظام اشرف غنی که شرق و غرب و شمال در آن وجود داشته باشد.
استخراج معادن، چه تغییری روی کیفیت زندگی مردم آورده است؟
این جا چهل سال ویرانی شده و کار تعمیرش نهایت سخت است. فقر و ویرانی برای ما به ارث رسیده که بازسازیاش، زمانگیر است. در این دو سال ما توانستیم تغییرات مثبتی بیاوریم، از استخراج غیرقانونی معادن و قاچاق مواد معدنی جلوگیری کردیم. از حیفومیل درآمدها جلوگیری کردیم و اکنون، میتوانیم آن را در پروژهها مصرف کنیم. حقوق یک میلیون کارمند دولت، به موقع پرداخت میشود. ما ارتش و پلیس داریم و هزاران معلول و یتیم که از درآمد معادن به آنان حقوق پرداخت میکنیم. اینها کارهای مثبت بوده؛ اما بسنده نیست و به کارهای بیشتری نیاز است.
اما آمارهای جهانی از فقر در کشور نشاندهندهی چیزی دیگری است؟
آنها مغرضانه است، دو سال پیش گفته بودند در این زمستان تمام مردم افغانستان تلف میشوند؛ اما الحمدالله مردم زنده اند و زندگی میکنند. ما دیدیم که ثبات پولی افغانستان از کجا به کجا رسید. اگر کنترل نرخها را مقایسه کنیم در این شرایط با کشورهای همسایه، بسیار متفاوت است؛ اما این بسنده نیست. تلاش داریم تا سطح فقر پایین بیاید و مردم در رفاه زندگی کنند.
چه زمانی معادن افغانستان میتواند یک تغییر کلی روی دسترخوان مردم بیاورد؟
اکنون یک حکومت مقتدر و پاک، با حاکمیت ملی و سرتاسری ایجاد شده است. این بهترین فرصت است. اگر جهان محدودیتهای ظالمانهی خود را برطرف کند و با مردم افغانستان از در تساهل و تعامل پیش بیاید، انشاالله آن وقت افغانستان شاهد ترقی و پیشرفت بیشتر خواهد بود.