«زمانی که دو فرد شنوا با یکدیگر صحبت میکنند؛ از یک طرف حس حسادت به من پیش میآید و در برخی وقتها که فهمیده نمیتوانم آیا آنان در بارهی من حرف میزنند یا کس دیگری، برایم رنجآور است.» این حرفهای امینالله است؛ پسری که ۱۷ سال میشود هیچ صدایی را نشنیده است. او که از هنگام تولد توانایی شنیدن را نداشته، میگوید که همهی عمرش را با تنهایی سر کرده است. امینالله در حالی که به دلیل ناتوانی در شنیدن و حرفزدن، نتوانسته وارد جامعه شود و زندگیای که دوست دارد را برای خودش بسازد، در خانه نیز نمیتواند با دیگر اعضای خانواده که توانایی شنیدن و حرفزدن دارند، ارتباط برقرار کند. این وضعیت، سبب شده که او ناخواسته از خانواده دور شود و در گوشهی تنهاییاش بخزد.
امینالله برای فرار از تنهاییاش، تنها چهار ساعت در روز فرصت دارد؛ زمانی که برای یادگیری زبان اشاره و نقاشی به انستیتیوت ویژهی ناشنوایان میآید؛ جایی که با او روبهرو میشوم. برای فهم یکدیگر مان، ناهید سادات، آموزگار امینالله، حرفهای ما را به یکدیگر مان برگردان میکند. امینالله، میگوید که بیش از نُه سال میشود مصروف یادگیری زبان اشاره و شماری از مضمونهای ویژهای است. او ارادهی محکمی برای یادگیری و رفتن به جلو دارد. «میدانم که ما مشکلات بسیاری داریم؛ ولی من قصد دارم درسهای خود را ادامه بدهم و به تمام آرزوهایم برسم. اگر بیسواد باشیم، کسی نمیتواند به ما کمک کند.»
سلاموطندار فارسی را در تویتر دنبال کنید

امینالله که نقاشی نیز بلد است، میگوید که دوست دارد نقاش چیرهدستی شود. او که پسر بزرگ خانواده است و دوست دارد در فراهمکردن نیازهای خانواده با پدر سالخوردهاش شانه بدهد، میگوید که ناتوانی در شنیدن و حرفزدن سبب شده که نتواند کاری برای خودش دستوپا کند و به این خواستهاش برسد؛ چیزی که حس بدی را در او ایجاد کرده است.
امینالله با نگرانی از وضعیت اقتصادی خانوادهاش در آینده، میگوید: «اقتصاد ما متوسط است؛ ولی پدرم ضعیف شده تا چه وقت پدرم در وظیفه باشد؟ به همین دلیل من تلاش دارم وظیفه داشته باشم و کار کنم؛ اما برایم کار پیدا نمیشود. در ادارهها به من اجازه نمیدهند؛ چون میگویند تو ناشنوا هستی.»

ناهید سادات، آموزگار امینالله که از چند سال به این سو او را در یادگیری زبان اشاره کمک میکند، با ستایش از تلاش و تشنگی امینالله برای یادگیری نقاشی و دیگر بخشهای آموزشی، میگوید: «امینالله شاگرد لایق و پرتلاش است؛ هم در بخش یادگیری و هم در هنر نقاشی. نقاشیهای او برایم همیشه امیدوارکننده بوده است.»
با این حال، محیطی که خدمات آموزشی را برای شهروندان ناشنوا ارائه میکند، به دلیل محدودیتهایی که دارد، همیشه نمیتواند قناعت آنانی که در این جا آموزش میبینند را فراهم آورد. امینالله، دسترسینداشتن به امکانات خوب آموزشی و فراهمنبودن زمینههای کاری برای افراد ناشنوا را از چالشهایی برمیشمارد که زندگی در افغانستان پیش روی شهروندان ناشنوا میگذارد.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
از سویی هم، معینیت تعلیمات تخنیکی و مسلکی وزارت معارف، میگوید که افراد دارای معلولیت ناشنوایی، در مکتبها و انستیتیوتهای ویژهی ناشنوایان زیر نام تعلیمات خاص در سراسر کشور آموزش میبینند. محمدعثمان الماس، سخنگوی این معینیت، میگوید که ۴۵۲ فرد دارای معلولیت ناشنوایی در انستیتیوت ناشنوایان کابل سرگرم آموزش اند که برای آنان آموزگاران مسلکی و مواد آموزشی باکیفیت در دسترس است؛ اما همزمان، او کمبود شماری از ابزارهای آموزشی مانند کمپیوتر و آزمایشگاهها/ لابراتوارها را مهمترین مشکلات سرراه ارائهی خدمات آموزشی برای افراد دارای معلولیت ناشنوایی عنوان میکند.
بر اساس آمار معینیت تعلیمات تخنیکی و مسلکی وزارت معارف، ۱۴۹۰ شهروند دارای معلولیت ناشنوایی و نابینایی در افغانستان در ۱۶ مکتب در ۱۴ ولایت زیر پوشش خدماتی این انستیتیوت اند که از این میان دو انستیتیوت ویژهی افراد دارای معلولیت ناشنوایی و نابینایی فعالیت دارند.