هنر در قرن بیستم هم‌زمان با روی‌دادها و چالش‌های فراوانی که پیش شد، آغاز به اعتراض و نقد تحولات و شرایط موجود کرد. جنگ، سیاست، فرهنگ، جامعه، محیط زیست و شمار دیگری از پدیده‌ها و چالش‌ها از جمله سوژه‌های مهم هنری قرن بیستم به شمار می‌روند. محیط زیست و طبیعت و هر پدیدۀ تأثیرگذار دیگر بر محیط ما از جمله مواردی‌اند که شاخه‌یی از هنر جدید به آن می‌پردازد. این نوشته بر همین مبنا در تلاش شرح «هنر محیطی» است.

آلن کاپرو هنرمندی‌ست که به عنوان مبدع هنر محیطی شناخته می‌شود. کین هولز و اولدنبرک نیز از دیگر پیشگامان این عرصه‌اند. این هنر در قرن بیستم شکل گرفته است و هنوز هم ادامه دارد. هنرمندان در قرن بیستم، هم‌چو هر دورۀ تاریخی_هنری دیگری، در تلاش بازگوکردن مشکلات و مسایل پیش‌آمدۀ زمان خود اند. آن‌ها دیگر تنها توسط رنگ روغنی که تا دهه‌های ۶۰ و ۷۰ از جملۀ رسانۀ مهم هنر محسوب می‌شد، به خلق آثار هنری نمی‌پردازند. در این قرن «دیگر نمی‌توان تعداد محدودی متریال/ماده خاص را به عنوان رسانۀ هنری نام برد: نه‌تنها رنگ روغنی که فلز و سنگ و حتی هوا، نور، صدا، کلمات، مردم، زباله، چیدمان‌های چندرسانه‌یی و هر چیز دیگری در هنر امروز حضور دارد و آن تکنیک‌ها و روش‌های سنتی که هنر بودن یک اثر را تضمین می‌کردند، دیگر رنگ باخته‌اند. حتی حاصل عادّی‌ترین فعالیت‌های روزمره نیز می‌تواند هنر محسوب شود. نقاشی هم‌چنان اهمیت خود را حفظ کرده است، اما این موضوع نه تأثیری در افزایش کاربرد شیوه‌های دیگر ارائه، از قبیل عکاسی و ویدئو، داشته و نه مانع گسترش ایده‌های جدید در آفرینش هنر شده است. نمونۀ آن پیاده‌روی، دست‌دادن یا شخم‌زدن زمین به عنوان هنر.»

در قرن بیستم جنبش‌ها و جریان‌های هنری فراوانی به‌وجود آمده‌‌ است. در کنار هر تفاوت و دگرگونی که میان این جریان‌ها و جنبش‌ها وجود دارد، وجه مشترک دست‌کم شماری از آن‌ها توجه خاص به «محیط اطراف» سوژه، چه به هدف نمایش آن و چه هم به هدف ایجاد تغییر در آن، در کنار دیگر بازنمودهای هنری‌ست. «هنرمندان در بطن این جنبش‌ها به نقش خالق اشیاء راضی نیستند. آن‌ها می‌خواهند محیط اطراف خویش را متأثر کنند و سبب تغییرات اجتماعی باشند.»

یکی از دغدغه‌های مهم هنرمندان مکان و به‌ویژه محیط زیست به عنوان مکانی که همه موجودات، به شمول انسان‌ها در آن زیست دارند، است. هنر محیطی در تلاش است تا رابطۀ مخاطب با محیط از منظر قوت بیش‌تر و از منظر محتوا بهتر شود. این هنر در«دهۀ شصت نضج گرفت؛ یعنی همان زمان که محیط‌گرایی نیز متولد شد. هنر محیطی بیش از هر چیز بازگشت به طبیعت را نشان می‌داد؛ البته نه طبیعت روستایی قرن گذشته، بل‌که دیدگاه گسترش‌یافته از محیط و آگاهی نسبت به نقشی که قوای اقتصادی، روانی، فرهنگی و زیستی در حیات ما دارند. هنرمندان محیطی تنها به نمایش طبیعت بسنده نمی‌کنند، بل‌که زیستن و تجربه و کنش متقابل با طبیعت و زمین را برگزیده‌اند؛ یعنی این بینش جای‌گزین ملاحظات سنتی هنر شده است. وجه مشترک هنرمندان محیطی نه موضوع و مواد خام یا روش‌های کار، بل‌که علاقۀ آن‌ها و تعهدشان به دیدگاهی گسترده‌تر از آفرینش هنری و از این راه، کشف خویشتن است.

توپ‌های غول‌آسا، ۱۹۷۷، مونستر، جرمنی

بحران‌های زیست محیطی در جهان به یکی از دغدغه‌های مهم انسان امروزی تبدیل شده است. در این راستا، هنر محیطی شرایطی را فراهم آورده است تا هنرمند بتواند به واسطۀ خلق این‌گونه آثار، ارتباط انسان با طبیعت را عمق بخشد و توجه‌ها را به خطراتی که محیط زیست جهان امروز را تهدید می‌کند جلب کند.»

قصد هنرمند با خلق این اثر آگاهی مخاطب از محیط زیست و مسایل مرتبط با آن است و می‌خواهد او را در مسیر احیا و بازسازی محیط‌های آسیب‌دیده قرار دهد. « جان‌مایۀ این شاخه از هنر خلق اثر هنری در محیط‌های طبیعی و با استفاده از مواد طبیعی و گاه مصالح خاص اثر است. بیش‌تر این آثار ناپایدار و میرا هستند و به علت دورافتاده‌بودن آن‌ها، مخاطب از طریق رسانه‌هایی چون نوارهای ویدیویی، اینترنت، عکس و غیره با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند.» در ادامه به بررسی چند اثر برازنده‌یی از این دسته می‌پردازیم تا بحث بیش‌تر باز شود.

بخشی از آثار محیطی توجه بیش‌تر به طبیعت سبز هم‌چو جنگل‌زارها و تفریح‌گاه‌ها دارد. این بخشی از آثار محیطی تلاش دارند تا در مورد محیط زیست سالم که متضمن بقای انسان و دیگر موجودات طبیعت است، آگاهی دهند و در عین حال با ریخت زیبایی‌شناختی این آگاهی را به اثر هنری بدل کنند. یکی از هنرمندان برازنده‌یی که در این بخش هنر محیطی کار کرده است، نیلز ادو است. «نیلز ادو، هنرمند اهل باواریا (آلمان)، از ۱۹۷۲ مستقیم با طبیعت کار کرده است.

آشیانۀ سخرۀ سرخ، ۱۹۸۸، درۀ سخرۀ سرخ، کالیفرنیا، ایالات متحدۀ آمریکا.

او مسیر هنری خود را از نقاشی طبیعت به ساخت آثاری در طبیعت با استفاده از عناصر طبیعی تغییر داد. آثار خیره‌کننده و رؤیایی او در نقاط مختلفی از جهان از جمله ژاپن، هند و مکزیک به نمایش گذاشته شده‌اند. کارهای این هنرمند محیطی در دل طبیعت و از مواد طبیعی مانند دانۀ گیاهان، برگ درختان، تکه‌های چوب و از حرکت (جریان) آب و رشد گیاهان بهره جسته و هر اثر هنری‌اش پاسخی‌ست به مناظر و عناصر طبیعی که در آن‌جا یافت می‌شوند. زیبایی طبیعت و مناظر تغییر یافته در آثار نیلز ادو خیلی گیرا و اسرارآمیز اند. آثار او آفرینش دنیایی جذاب و وسوسه‌انگیز از آرمان شهرهای بالقوه (Utopias Potential) با تپه‌های خاکی رنگارنگ، لانه‌های خیلی بزرگ و روزهایی رؤیایی در جنگل است.»

بید قورباغه‌یی، ۱۹۹۴، مارچینز، فرانسه.

بخش دیگری از هنر محیطی توجه بیش‌تر به شهرها و ساخت‌وسازهای جدیدتر دارد. این شاخۀ هنر محیطی بیش‌تر به نوعی ظریف از رابطۀ تمدن بشر که ساخت‌وساز بخشی از آن است، با طبیعت می‌پردازد. هنک هوفسترا از هنرمندانی‌ست که بیش‌تر متمرکز به این بخش هنر محیطی‌ست.

«این هنرمند هالندی [هنک هوفسترا] تاکنون به خلق آثار متنوع و جالب توجهی نایل آمده. «جادۀ آبی‌رنگ» اثری چیدمانی و نمونه‌یی اعجاب‌برانگیز از هنر عمومی شهری است. این اثر در دراچن، واقع در هالند، جاده‌یی به طول یک کیلومتر است که سطح آن آبی شده و عبارت «آب، زنده‌گی است» با حروف هشت‌متری در کنار آن نوشته شده است. این جاده یادبودی از آبراهه‌یی‌ست که پیش از این در این مکان (جاده) قرار داشته است.»

جادۀ آبی، هنک هوفسترا، ۲۰۰۷، هالند

اثر دیگر هنک هوفسترا شامل تخم مرغ‌های عظیم‌الجثه‌یی‌ست که در لیواردن هالند قرار دارند و پروژه‌یی محیطی محسوب می‌شوند. این تخم مرغ‌ها شعاعی چندین متری دارند؛ تخم مرغ‌هایی با ابعاد بزرگ به صورت تخت هستند و تخم مرغ‌های کوچک‌تر زردۀ سه‌بُعدی دارند که قادر است وزن بچه‌ها را تحمل کند. طرح تخم مرغ‌های غول‌آسا در میدان ویلهلمینای شهر اجرا شده‌اند و قطری معادل ۷/۵ متر دارند و برخی دارای زردۀ برآمده ۲/۳ متری هستند.

بخش دیگری از آثار هنر محیطی شامل کارهایی‌ست که در شهرهای بزرگ به‌خاطر آگاهی‌دهی در مورد محیط زیست سالم و تقویت روحیه و فرهنگ مراعات محیط‌زیستی در عقب و اطراف وسایل نقلیه و موترها صورت می‌گیرد. وسایل نقلیه از آن‌رو که در حرکت‌اند، می‌توانند هم‌چو نمایشگاه‌های سیاری مدنظر باشند که توانایی جلب مخاطبان بیش‌تر را دارد. این دستۀ آثار هنر محیطی علاقه‌مندان و هنرمندان خاص خود را دارد که تلاش دارند با طرح ایده‌های نو بحث محیط، به صورت خاص بحث سوخت‌های فوسیلی، نفت و تولید گازهای گل‌خانه‌یی را به عنوان سوژه‌های معاصر هنری مورد نظر داشته باشد.

محیط زیست، مکانی برای زنده‌گی همه موجدات زنده از انسان تا حیوانات و گیاهان، همیشه مورد توجه گروه‌ها و فعالان این راستا، به‌شمول هنرمندان، بوده است. محیط زیست به عنوان یکی از دغدغه‌های مهم هنرمندان، به روش‌های مختلف در آثار هنری نشان داده شده است. هنرمندان با این آثار قصد جلب توجه انسان‌ها را دارند تا این‌گونه بتوانند با برقراری رابطه میان انسان و محیط در راستای استفادۀ درست و حفاظت از آن تلاش کنند. از این‌رو می‌توان ادعا کرد که هنر محیطی خیلی غایت‌گرا،‌ عمل‌گرا، فعال و در پیوند با مسأله‌های امروزین ما پیش‌رو است.

 منابع

۱- ادو، نیلز؛ گرانده، جان؛ کریمی، امید؛ امانی، حجت، هنر جدید: مکاشفه در طبیعت؛ مصاحبۀ جان گرانده با هنرمند محیطی نیلز ادو (۱۳۸۹)، تندیس، شماره ۱۸۲ از ۲۶ تا ۲۷، تهران.

۲- پارمزانی، لوردانا (۱۳۹۶)، شورشیان هنر قرن بیستم، ترجمۀ مریم چهرگان، سمانۀ میرعابدی، تهران: چاپ و نشر نظر.

۳- گامبریچ، ارنست (۱۳۹۴)، تاریخ هنر، ترجمۀ علی رامین، تهران: نشر نی.

۴- عظمتی، سعید، هنر محیطی (۱۳۹۳)، نقد کتاب هنر، شماره ۳ و ۴ از ۹۱ تا ۱۱۲، تهران.

۵- فوسترا، هنک؛ بهارلو، علیرضا، هنر جدید: جادۀ آبی‌رنگ (چیدمان و آثار محیطی هنک فوسترا هنرمند هالندی) (۱۳۸۹)، تندیس، شماره ۱۸۵ از ۱۲ تا ۱۳، تهران.

مرتبط با این خبر:

کلیدواژه‌ها: //

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: