ادامهی محدودیتهای آموزشی-تحصیلی برای دختران در افغانستان و روشننبودن احتمال گشایش مکتبها و دانشگاهها به روی آنها، مادران را از آیندهی ناروشن دختران شان نگران کرده است. از ۱۵ مادری که در این گزارش با آنها گفتوگو شده، ناروشنبودن آیندهی دختران شان، دو تن آنها را وا داشته است که دختران شان را به ازدواج در آورند؛ سه تن برای فراهمسازی زمینهی آموزش به دختران شان، تصمیم دارند به کشور دیگری مهاجرت کنند و یک مادر دیگر، میگوید که اگر محدودیتهای آموزشی برای دختران ادامه یابد، ناچار است دخترانش را به ازدواج در آورد.
نبیلا، باشندهی کابل و مادر هفت دختر، به سلاموطندار میگوید که سه دخترش دانشجوی دانشگاه کابل بودند و پس از منع تحصیل دختران، یکی از آنها را به ازدواج در آورده است. «دختر دارم؛ شرایط طوری است که همگی را نگران میسازد. یکیاش سمستر آخر طب بود؛ یکیاش صنف چهارم انجنیری و یکی دیگرش کمپیوترساینس میخواند و یکیاش صنف شش بود که مکتبش بسته شد. طرف شان ببینی، رنج میبرند و همین نگرانکننده است. یک دخترم که طب میخواند را نامزد کردم.»
سیما، باشندهی بغلان که دو دخترش را همزمان نامزد کرده است، میگوید که پس از بستهشدن دروازهی مکتب به روی دخترش، تنها انتخاب برای آیندهی او، ازدواج بوده است. «دختر دارم؛ زیاد تشویش میکنم. چند مدت پیش دو دخترم را یکجایی نامزد کردم؛ دلم میشود دخترانم مکتب بروند، دخترانم تشویش میکنند. میخواهم آیندهی شان خوب شود؛ دخترانم خانم خانه شده اند.»
بازماندن دختران از آموزش در افغانستان در کنار اندوهی که به دختران در پی دارد، مادران آنها را نیز از آیندهی شان نگران کرده است.
حسنا، باشندهی کابل که یک دختر دارد، با نگرانی از آیندهی آموزشی دخترش، میگوید: «یک دختر دارم ۱۵ساله است؛ سال گذشته صنف هفت را تمام کرد و خیلی نگران هستم از این که نتوانست ادامهی تحصیل بدهد و میترسم شرایط به همین شکل باقی بماند. نه تنها من؛ بل که تمام مادران نگران اند. اگر این قسم ادامه پیدا کند، شرایط بدتر میشود.»
شکوفه، دیگر باشندهی کابل نیز که یک دختر دارد، با نگرانی از آیندهی آموزشی دخترش، میگوید: «من یک دختر دارم؛ به عنوان یک مادر نگران آیندهی فرزندم هستم. وقتی درس خوانده نمیتواند، کشور پیشرفت کرده نمیتواند. دخترکم نُهساله است و تشویش دارم و امیدوار هستم هرچه زودتر مکتبها باز شود.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
در سوی دیگر، محدودیتهای آموزشی در برابر دختران، سبب شده است که شماری از خانوادهها برای فراهمسازی زمینهی آموزش به دختران شان، به مهاجرت فکر کنند.
زهرا، باشندهی کابل، میگوید: «من یک دختر دارم، ۱۲ساله است و صنف شش مکتب است؛ شاید سال دیگر دخترم فارغ شود و مکتب رفته نتواند. من قبلاً وظیفه داشتم؛ اما حالا ندارم و از نگاه تحصیل، از نگاه اقتصاد فعلی، نگران استم و اگر نشد، مجبورم به ایران یا کشورهای دیگر دخترم را به خاطر تحصیل انتقال بدهم.»
اسما، باشندهی کندز، نیز میگوید: «دختر دارم؛ یکی صنف ۱۱ بود و مکتب را تمام میکرد، حالا نگران هستم. یک خانم مریض میشود و پیش داکتر زنانه میرود، آیا آنها خود شان خانمهای شان را پیش داکتر مردانه میبرند؟ البته که نه. از وطنم دلگیر شدهام و به خاطر تحصیل فرزندانم مجبور هستیم خارج از کشور برویم.»
با این حال، هستند مادرانی که به مشکلات سر راه آموزش دختران شان تن نداده و تلاش کرده اند با تشویقکردن آنها به فراگیری آموزشهای آنلاین، خلای بازماندن از آموزشهای حضوری را برای آنها پر کنند.
نبیلا و تهمینه، دو باشندهی دیگر کابل، میگویند که دختران شان را ترغیب کرده اند تا آموزشهای آنلاین و هنر را فرا بگیرند.
نبیلا میگوید: «یک دختر دارم که از مکتب باز مانده است و زیاد نگرانش هستم. صنف هشتم بود، کرونا آمد، صنف نهم هم ماند؛ زیاد مریضیها را سپری کرد. حالا درسهای آنلاین میخواند و زیاد برایش خوشآیند نیست.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
تهمینه، نیز میگوید: «دخترم خیلی مأیوس شده بود؛ اما من نخواستم مأیوسی او را از بین ببرد. بعد من دخترم را در کورسها و کارهای حرفه مصروف کردم و حالا بسیار خوب رسامی یاد گرفته است. ما باید دختران خود را از مأیوسی بیرون و هیچ وقت نباید آنها را به ازدواج وادار کنیم.»
فعالان حقوق زن، میگویند که تنها برداشتهشدن محدودیتهای آموزشی سر راه دختران، میتواند نگرانی مادران از آیندهی دختران شان را کاهش دهد. لینا، فعال حقوق زن، به سلاموطندار میگوید: «خانوادهها بیشتر آگاهی ندارند و تن به کودکهمسری میدهند تا مسئولیت شان تمام شود و مادرانی که خود شان استقلالیت مالی نداشتند و امید شان دختران شان بود، نگرانی نشان میدهند. راه حل این است که درهای مکتبها و دانشگاهها باز شود.»
شماری از کارشناسان مسائل آموزشی، آموزش را برای پیشرفت جامعه مهم میدانند و از حکومت سرپرست امارت اسلامی میخواهند که محدودیتهای آموزشی در برابر دختران را بردارند.
جمالالدین سلیمانی، کارشناس مسائل آموزشی، میگوید: «جای علم امروزه در جامعه محسوس است؛ پیشرفتهای امروزی ناشی از علم است و در امارت اسلامی هم کسانی هستند که میدانند و باید از راه گفتوگو موضوع آموزش را حل کنیم و وقتی نمیمانیم که دختران آموزش ببینند، این یک ظلم است و بیشتر دختران تن به ازدواج داده اند و مادران باید بدانند که این وضعیت پایدار نیست و باید دختران شان را تشویق کنند و امیدواری بدهند.»
مادران در افغانستان در حالی از آیندهی ناروشن دختران شان نگرانی دارند که پس از فروپاشی جمهوری در تابستان ۱۴۰۰، دانشآموزان دختر بالاتر از صنف ششم از آموزش و از زمستان ۱۴۰۱ دانشجویان دختر از تحصیل بازداشته شدند.
خواستیم دیدگاه حکومت سرپرست امارت اسلامی را در این گزارش با خود داشته باشیم؛ اما سخنگویان حکومتی حاضر به همکاری نشدند.