چادرهای رنگارنگی که با تار و سوزن بههم پیوند خوردهاند، روایت از خانوادههای آواره از جنگ در جوزجان دارد که زیر این چادرها تابستانهای گرم و زمستانهای سرد را سپری میکنند. در کنار زخمهای جنگ، زخمهای ناامیدی و ناچاریهای روزگار را هم تحمل کردهاند که دل هر رهگذری را به غم و ماتم مینشاند. کودکان قدونیمقد با لباسها و پاپوشهای بهاری به دل زمستان نشستهاند و با چشمان پریشان بهدست هر رهگذری میبینند تا با یک وعده غذا از دوردستها برسد.
محمدداوود که با چهرۀ گندمی، لباس سیاه و لُنگی شتریرنگ ناامیدانه لب به سخن میگشاید و از ناداری و گرسنهگی بههم میپیچد، میگوید که خانوادههای بسیاری زیر چادرها شبها گرسنه میخوابند و توانایی تأمین یک وعده غذا را ندارند. اشک چشمان او از وضعیت اسفباری روایت دارد که دل هر انسانی را میسوزد و میدرد که تحمل آن صبری به اندازۀ کوه میخواهد.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
محمدداوود میافزاید: «در پایپلاین ریگی مردم هشت قریه زندهگی میکنند و در حال حاضر ۱۵۰ نفر مریض است و هیچ چیزی ندارند که خود را به داکتر/پزشک برسانند. همشیرهام پنج اولاد دارد، میگوید این را چه کنیم، بکشیم بهخاطری که آب، نان و دوا نداریم. شوهرش رفته پشت مزدوری، او هم پیدا نمیشود. خشکسالی و بیکاریست.»
زهرا با پیراهن آبی و چشمان سیاه در کنار چادری ایستاده و با دستمال سرخ اشک را از گونههایش دور زده میگوید که کودکان قدونیمقدش شبها از گرسنهگی و بیماری نمیخوابند و تا بامدادها فریاد میزنند و از درد بههم میپیچند. او که با این یادمانهای/خاطرات تلخ روزگاری ساخته است، میگوید که اگر امکانات اولیه به آنان فراهم نشود، فاجعۀ انسانی رخ میدهد.
زهرا میافزاید: «برای خوردن و نوشیدن چیزی نیست، من زباله جمعآوری میکنم و دو پسرم گدایی میکنند و نان گدایی را میخوریم. برای گرمکردن خیمه مواد سوخت نیست، با لباسهای کهنۀ مردم زندهگی میکنیم، یک قاشق روغن نیست که شوربا کنم.»
در اوج این کشوقوسهای روزگار که همهجا را ناامیدی و گریۀ کودکان فرا گرفته بود، یک مرد و زن از راه رسیدند تا با خانوادهها و کودکان همدردی کنند؛ پیش از اینکه فاتحۀ انسانیت خوانده شود. خانوادهها با دست خالی و دل گرم به سمت موترها دویدند و با دست پُر برگشتند.
سلاموطندار فارسی را در توییتر دنبال کنید
محمدصادق هاشمی، مسئول بنیاد خیریۀ «المصطفی» که برای کمک به این خانوادهها آمده است، میگوید با آگاهی از وضعیت این خانوادهها که روزهای دشوار و وضعیت اسفباری را زیر چادرهای سرد بهسر میبرند، دست به چنین اقدامی زده است. او کمک به نیازمندان و خانوادههای آواره از جنگ را در وضعیت کنونی مسئولیت فردی هر شهروند میداند و مردم را به همدلی و همدردی فرا میخواند.
بنیاد خیریۀ «المصطفی» که برای کمکرسانی به خانوادههای نیازمند و آواره از جنگ فعالیت میکند، در کنار فراهمآوری مواد غذایی به ۳۵۰ خانواده، به شماری از بیماران و بیمارداران پول درمان را نیز پرداخت کرده است.
محمدصادق میافزاید: «اینها هم فامیل/خانوادۀ ما هستند، اینها بهجای مادر ما هستند و کودکان بهجای فرزندان ما هستند. ما خود ما سیر باشیم و همسایههای ما گرسنه باشند، این نشانۀ انسانیت نیست. ما از همین خاطر دو بار میشود مواد غذایی میآرویم و توزیع میکنیم.»
پس از پایان گفتوگو با خانوادههای آواره از جنگ و بنیاد کمکرسان، با مسئولان محلی امارت اسلامی در جوزجان باب سخن باز کردم تا به نگرانیهای خانوادههای آواره از جنگ پایان داده شود. دکتر هلال بلخی، سرپرست ریاست اطلاعات و فرهنگ جوزجان، وضعیت اسفبار خانوادههای آواره از جنگ و نیازمند این ولایت را تأیید میکند و خط نشان به سمت پولهای منجمدشدۀ افغانستان میکشد که در بانکهای جهانی نگهداری میشود.
به گفتۀ رئیس اطلاعات و فرهنگ جوزجان، امارت اسلامی تا اندازۀ توان به این خانوادهها کمکرسانی کرده، اما نیاز است تا برای تأمین کمکهای بیشتر پولهای منجمدشده آزاد شود.
سلاموطندار فارسی را در تلگرام دنبال کنید
او میافزاید: «طبعاً که آدم خانهوکاشانۀ خود را از دست میدهد و هیچ کسبوکار و درآمد ندارد، به غیر از اینکه غریبی کند. بعد از رویکارآمدن امارت اسلامی بیشتر مؤسسات کارهایشان را بسته کردهاند و کمکها تقریباً نیست و مردمانی که بیجا شدهاند، بیشترین مشکلات را متحمل میشوند.»
این گفتهها در حالی ابراز میشود که شهروندان کشور زیر خط فقر قرار دارند و از این ناحیه رنج میبرند که مبادا طعمۀ فاجعه شوند.