شماری از فعالان حقوق زن، میگویند که به دلیل توقف فعالیت نهادهای حامی حقوق زنان، از جمله وزارت امور زنان، آمار دقیقی از میزان ازدواجهای زیرسن و اجباری در دست نیست؛ اما اطلاعات و گزارشهایی که در اختیار شان قرار گرفته، نشان میدهد که ازدواجهای اجباری و کودکهمسری در کشور افزایش یافته است.
در همین حال، شماری از دختران زیرسن که در نزدیک به دو سال گذشته، وادار به ازدواج شده اند، میگویند که پس از تحولات سیاسی در کشور و بیسرنوشتی دختران، مجبور شده اند به ازدواج تن بدهند. یکی از این دختران که نمیخواهد نامش در گزارش بیاید، با حسرت میگوید که در زمان تحولات اخیر ۱۷ساله بوده و در هفتهی دوم سقوط جمهوری، مجبور شده ازدواج کند. او میگوید که پیش از ازدواج، در کانکور شرکت کرده و با گرفتن ۳۱۲ نمره در رشتهی دلخواهش نیز کامیاب شده بود؛ اما به دلیل ازدواج از تحصیل بازمانده است.
این خانم که اکنون ۱۹سال دارد و مادر یک کودک ششماهه است، میگوید که شبها تا دیروقت بیدار میمانده، درس میخوانده و تا صنف دوازدهم، اولنمرهی صنفش بوده است؛ اما با تحولات سیاسی پسین، زحمتهایش برباد رفته و از رسیدن به آرزویش بازمانده است.
مریم، نوجوان دیگری که شش ماه پیش هنگامی که ۱۶ سال داشت، قربانی ازدواج اجباری شده، میگوید که آرزو داشت درس بخواند و در آینده پزشک شود؛ اما وضعیت نابهسامان کشور او را مجبور کرد تن به ازدواج بدهد.
سلاموطندار فارسی را در تویتر دنبال کنید
شهلا، قربانی دیگر ازدواج اجباری، میگوید که به دلیل سنتهای حاکم جامعه، وقتی که تنها ۱۶ سال داشته ناچار شده به ازدواج تن بدهد. او با چشمان اشکآلود، میگوید که آرزو داشت درس بخواند و خود سرنوشتش را رقم بزند؛ اما با تغییر نظام، خانوادهاش او را وادار به ازدواج کرده است. به گفتهی شهلا، او قصد ازدواج نداشت و تلاشهایش برای راضیکردن اعضای خانواده نیز بینتیجه مانده است.
پاییز، خانم دیگری که زندگیاش نیز، مانند نامش رنگ پاییزی به خود گرفته، دلیل ازدواج خود را مردسالاری و سنتهای حاکم بر جامعه میداند و میگوید که ازدواج اجباری زندگی را به کامش تلخ کرده است. او میافزاید که در ۱۵سالگی نامزد و یک سال بعد، ازدواج کرده است. به گفتهی پاییز، مردان خانواده بدون مشورت با او برای زندگی و آیندهاش تصمیم گرفتند.
فعالان حقوق زن، عمدهترین دلیل افزایش ازدواجهای اجباری و کودکهمسری را، ممنوعیت کار و آموزش زنان و دختران و انحلال نهادهای حامی زنان در کشور میدانند.
زرقا یفتلی، فعال حقوق زن و رییس مرکز تحقیقاتی زنان و کودکان در نظام پیشین، میگوید که گزارشهایی از مناطق مختلف کشور به او میرسد که نشان میدهد، با مسدودشدن دانشگاهها و مکتبها به روی دانشآموزان دختر بالاتر از صنف ششم، ازدواجهای زیرسن و اجباری افزایش یافته است. او، میگوید که اکنون نهادهایی که این قضیهها را پیگیری کنند در افغانستان وجود ندارد و آمار دقیقی از میزان این گونه ازدواجها نیز، در دست نیست.
در همین حال، ذکیه رضایی، رییس پیشین، امور زنان در بامیان و دایکندی، در گفتوگو با سلاموطندار میگوید که یکی از عوامل دیگر افزایش میزان ازدواجهای اجباری و کودکهمسری دختران، فقر اقتصادی است. به گفتهی او، برخی خانوادهها به دلیل فقر مجبور شده اند، دختران زیرسن خود را در بدل ۱۰ تا ۲۰ هزار افغانی بفروشند.
نازیه فیضی، رییس مراکز حمایت وزارت امور زنان حکومت پیشین نیز، افزایش ازدواجهای اجباری و کودکهمسری را در میان دختران تأیید میکند و میگوید که پس از تغییر نظام، شماری از خانوادهها از بیم وضعیت حاکم بر کشور، دختران زیرسن خود را مجبور به ازدواج کردند.
شماری از باشندگان کابل نیز، افزایش ازدواجهای زیرسن و اجباری را تأیید میکنند. آنها میگویند که به دلیل بستهشدن مکتبها و دانشگاهها، شماری از خانوادهها از جمله نزدیکان شان دختران زیرسن خود را وادار به ازدواج کردهاند.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
با این حال، سخنگویان وزارتهای عدلیه و امربهمعروف امارت اسلامی، سنی را برای ازدواج دختران مشخص نمیکنند و میگویند که با بروز نشانههای بلوغ، دختران میتوانند ازدواج کنند.
عبدالحمید ویاند، سخنگوی وزارت عدلیهی امارت اسلامی، به سلاموطندار میگوید که اصول ازدواج برای زنان بر اساس احکام دین اسلام تعیین شده است. به گفتهی او، رهبر امارت اسلامی فرمان داده است تا حقوق زنان در چوکات اسلام رعایت شود.
عاکف مهاجر، سخنگوی وزارت امربهمعروف، در مورد افزایش یا کاهش ازدواجهای زیرسن در میان دختران، اظهار نظر نمیکند؛ اما میگوید که این مسائل بر اساس فرمان هبتالله آخوندزاده، رهبر امارت اسلامی بررسی میشود. او، میگوید که بر اساس فرمان رهبر امارت اسلامی، هیچ کسی حق ندارد تا دختری را وادار به ازدواج کند. به گفتهی مهاجر، سن بلوغ دختران متفاوت است و برخی دختران در نُهسالگی بالغ میشوند.
گفتنی است که پس از تحولات سیاسی در کشور، محدودیتهای تدریجی بر آموزش و کار زنان وضع شده است که این مسئله، افزون بر صدمات اقتصادی، زنان را با صدمههای روانی و اجتماعی نیز روبهرو کرده است.