سلاموطندار با ۲۲ زن گفتوگو کرده است که شوهران شان مسئولیت سرپرستی و تأمین مخارج خانواده را به درستی انجام نمیدهند. این زنان، میگویند که با مشکلات جدی در تأمین نیازهای نخستین زندگی روبهرو اند و بسیاری از آنها از رفتارهای خشونتآمیز شوهران شان نیز رنج میبرند. یافتههای گفتوگوهای سلاموطندار نشان میدهد که از میان این ۲۲ زن، ۱۵ زن به دلیل بیکاری و مسئولیتپذیرنبودن شوهران شان، خود شان سرپرستی و تأمین مخارج خانواده را برعهده گرفته اند. همچنان، هفت زن دیگر به دلیل ناتوانی در تأمین نیازهای نخستین زندگی، با مشکلات جدی روبهرو اند.
عایشه، یکی از این زنان است که با سختیهای زیاد و بدون پشتیبانی شوهرش، زندگی خود و فرزندانش را میگذراند. او که به دلیل سختیهای زندگی دچار اختلالهای روانی شده است، میگوید: «من خودم گاوداری میکنم؛ شیر میفروشم؛ ماست میفروشم؛ تخم مرغ میفروشم تا مصرف خانه و فرزندانم را پیدا کنم. خانهام کرایه است؛ یگان مصرف فرزندانم را از شیر و ماست پیدا میکنم و یگان خویش و قومهایی که دارند، وقت و ناوقت به من کمک میکنند. همین زندگی است؛ میگذرد؛ خودم هم تکلیف اعصاب پیدا کردهام از تشویشها و جگرخونی زیاد.»
نادره، آموزگار در یکی از مکتبهای بدخشان، میگوید که با وجود مشکلات فراوان، با درآمدی اندک از تدریس، شجاعانه به تنهایی بار زندگی را بردوش میکشد. او، از بیتوجهی و بیمسئولیتی همسرش شکایت دارد و میگوید: «خودم معلم هستم؛ خرج و مصرف خودم و فرزندانم را از طریق مسلک معلمی پیدا میکنم. شوهرم با من و فرزندانم همین قسم رفتار خراب دارد؛ با فامیل خود البته با مادر و خواهرهای خود رفتار خوب دارد. در کل، با اعضای خانوادهاش رفتارش خیلی خوب است؛ البته دلیلش همین است که در زندگیاش کدام دختر پیدا شده است و همراه من با سردی رویه میکند؛ با مشکلات زیادی روبهرو هستم؛ وقتی که شوهرم حمایتم نکند؛ یک طرف مصرف خانه را پرداخت نکند؛ به یک معاش معلمی چه میشود؟»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
همچنان، زبیده، زنی که شوهرش بیکار است و خودش نیز درآمدی ندارد، میگوید که با خانوادهی شوهرش یک جا زندگی میکنند و اگر در گوشهای از دسترخوان جمعیت خانواده نانی باشد، تغذیه میشوند؛ در غیر آن، گرسنگی را تحمل میکنند.
از سویی هم، یافتههای این گزارش، نشان میدهد که شوهران شش زن معتاد به مصرف مخدر اند؛ شوهران ۱۵ زن بیکار اند و شوهر یک زن دیگر نیز به دلیل درآمد ناکافی، قادر به تأمین نیازهای نخستین خانواده و نفقه نیست. از میان ۱۵ شوهری که بیکار اند، شش تن هیچ تلاشی برای یافتن کار نمیکنند؛ در حالی که برخی دیگر در تلاش اند؛ اما موفق به یافتن شغل نمیشوند.
سحر و شکیلا که شوهران شان معتاد به مصرف مخدر اند، میگویند که شوهران شان نه تنها در تأمین نان و آب برای خانواده کوتاهی میکنند؛ بل به جای توجه به نیازهای روزمرهی زندگی، زن و فرزندان شان را در پی تأمین مواد مخدر مورد ضرب و شتم نیز قرار میدهند.
سحر، میگوید: «از خاطری که شوهرم معتاد شده، رفتارش تغییر کرده و زندگی ما مشکل پیدا کرده است. دلیل این که شوهرم نیازهای زندگی ما را نمیخرد، معتادبودنش است؛ چون همه را مواد میخرد. وضعیت اقتصادی ما هم خراب است؛ ما نان به خوردن نداریم؛ اما او پول مواد خود را میخواهد؛ پول آب و نان ما را به سر مواد میدهد.»
شکیلا، نیز میگوید: «شوهرم اول معتاد بود؛ لتوکوب میکرد من و فرزندانم را و پولی که من کار میکردم، پول کارکردنم را میگرفت و پودر میکشید. دو سال میشود که شوهرم را بستر کردهام.»
همچنان، رابعه و زینب، دو زنی اند که شوهران شان بیکار هستند و هیچ تلاشی برای کاریابی نمیکنند.
رابعه، میگوید: «خلق و خوی شوهرم بیاندازه تغییر کرده است. اگر بگویم برو کار کن؛ میگوید همین قدر سالها من کار کردم؛ تو خوردی، اولادت خورد؛ حالا بروید و هر کاری که میکنید، خود تان بکنید؛ دیگر از دست من هیچی نمیآید.»
زینب، نیز میگوید: «قبلاً خوب بود؛ در همین سه سال هیچ به فکر ما نیست؛ حتا چیزهایی که در خانه خیلی ضرور است را نمیگیرد. چیزی که ضرور نباشد و دل ما شود را هیچ گاهی نمیگیرد. بیکار در خانه نشسته و دلیلش هم این است که بیکار است و کار ندارد و نمیتواند تأمین کند و زمینهی کار هم به من که یک زن هستم، در بادغیس دشوار است. وقتی شوهرم مرا حمایت عاطفی و مالی نمیکند، خودم کار میکنم؛ آستین بر زدم و مخارج خود را پیدا میکنم. خیلی زندگی سختی دارم و حتا روزهایی شده که شوهرم بیکار بود و ما نان به خوردن نداشتیم.»
در این گزارش، هفت زن گفتوگوشونده همچنان بیان کرده اند که افزون بر سرپرستینکردن مناسب، از سوی شوهران شان مورد خشونت و لتوکوب قرار میگیرند.
سیماگل، میگوید: «از روزی که ازدواج کردهام، بیتفاوت است. با اعضای خانوادهاش رفتارش خوب بود؛ ولی همراه من خشونت میکرد؛ گاهی وقتها هم لتوکوبم میکرد. دهقانکار است؛ خودم در یکی از قریهها مینشینم؛ یگان وقت که گپ بزنم همراهش که چرا این گونه رفتار میکنید؟ میگوید پول ندارم؛ از کجا مصرف خانه را پیدا کنم؟ همیشه گپش همین است؛ با خشونت رفتار میکند؛ هیچ گپ زده نمیتوانم همراهش. خیلی زندگیام خراب پیش میرود؛ هیچ گاه محبت شوهر را ندیدم، جز خشونت و بدرفتاریاش.»
فهیمه، نیز میگوید: «شوهرم با دوستانش از طرف روز از خانه بیرون میشود؛ نمیداند که همسرم و دختر چه میخورند و زنگ هم که به شوهرم میزنم، جواب نمیدهد. زمانی که شب به خانه میآید، اندکی خاموش میشود و بعد مرا لتوکوب میکند. فعلاً که هر مشکل سر من میآید، من فامیلم را ملامت میکنم و همین مشکلاتی که سر من میآید، نمیبخشم شان و وضعیت اقتصادی ما هم خوب نیست.»
با این همه، فعالان حقوق زن، تأکید میکنند که بیکاری، اعتیاد و بیتوجهی به مسئولیتها، سبب میشود که شوهران نتوانند به درستی از خانوادههای خود مراقبت کنند.
زلیخا امانی، فعال حقوق زن، میگوید: «مشکلات بیکاری و بعضی از مشکلات دیگر که وجود دارد، بیشتر وقتها عواملی اند که باعث میشود که نتوانند سرپرستی درست از فامیلهای شان بکنند. مشکلات اعتیاد در افغانستان متأسفانه یک موضوع بسیار حاد و عام است که امروزه هموطنان زیاد ما مصاب به آن استند و عمدهترین علتش بیتوجهی در قبال مسئولیت خود است و حتا ما شاهد هستیم که خانمهای شان به دلیل این که از طرف شوهر مورد بیتوجهی قرار میگیرند، خود شان کار میکنند و متأسفانه دست به کار شاق میزنند.»
شهلا عارفی، حقوقدان، نیز تأکید میکند که زنان حق دارند در صورت تأمیننکردن نفقه از سوی شوهران شان، شکایت کنند و حقوق خود را مطالبه کنند. «بعد از محکمهی ابتدائیه و بررسی جوانب قضیه در صورتی که خانم از شوهر اطاعت کرده باشد و شوهر توانایی ادامهی نفقه را داشته باشد، پس محکمه حکم بر جزای نفقه میکند و در صورتی که توانایی نفقه را نداشته باشد، پس محکمه بر شوهرش وقت میدهد تا زمانی که کار کند و نفقهی خانمش را پیدا کند و اگر از قوانین سرکشی یا شانه خالی میکند، زن حق شکایت ۱۰۰ درصد را دارد. «
در همین حال، سیفالاسلام خیبر، سخنگوی وزارت امربهمعروف و نهیازمنکر حکومت سرپرست، میگوید که شکایتهای مربوط به خشونت علیه زنان به این وزارت رسیده و اقدامهای لازم در این زمینه انجام شده است. «زنانی که در خانه با آنها خشونت صورت میگیرد یا شوهران شان برخورد نادرست میکنند یا هم ضرورتهای شان را پوره نمیکنند، کار نمیکنند؛ این گونه شکایتها که در بارهی حقوق زنها است، به وزارت رسیده و در این زمینه وزارت اقداماتی را انجام داده و به آنها هدایات و توصیهها کرده و قضایایی که سنگین بودند، آنان به محاکم معرفی شده اند و وزارت پلان هم دارد که از این گونه وقایع جلوگیری کند و به مردم آگاهیدهی کند که زن بالای شوهر حق نفقه و رزق دارد و این مسئولیت شوهر است که به زن خود نفقه پیدا کند.»
عمر مختار نیکزاد، عالم دین، نیز بر اهمیت حقوق زن در اسلام تأکید میکند و میگوید: «در فقه اسلامی برای همسر یا خانم، برای زوجه، دو قسم حق است؛ یکی حقوق مالی و دیگر حقوق غیرمالی. شوهر مسئولیت دارد که در حقوق غیرمالی با خانم رفتار و برخورد نیک داشته باشد؛ سرپرستی از خانم؛ حق ملاقات با محارم؛ رعایت عدالت و دیگر مسائل، حقوق غیرمالی اند. مسئلهی سرپرستی بحث مهم مالی را هم در بر میگیرد که شامل حق نفقه میشود و مهمترین بخش نفقه است که مرد مکلف است نفقهی خانمش را پیدا کند. اگر چنین چیزی نمیشود یا سرپرستی به وجه احسن آن انجام نمیشود، ما مصداقهایی را داریم که در شریعت اسلامی منجر به فسخ عقد یا خلع شود یا منجر به طلاق یا تفریق شود که این آثار را در پی خواهد داشت.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
روانشناسان و جامعهشناسان، میگویند که نحوهی رفتار زنان و ایجاد دلگرمی از سوی آنان، میتواند تعیینکنندهی میزان مسئولیتپذیری مردان باشد. زهرا میرزایی، روانشناس، میگوید زنانی که سرپرستی خانوادههای شان را برعهده دارند و مردان هیچ سهمی ندارند، سبب راحتطلبی مردان میشود. او میافزاید: «بعضی مردها خیلی راحتطلب هستند؛ وقتی متوجه میشوند که این کار را میکنند و راحتطلب میشوند، هیچ کار نمیکنند.»
حیدر حکیمی، جامعهشناس، میگوید که دلسردی مرد باعث بیمسئولیتی در برابر خانوداه میشود که در نتیجه تأثیر ناگوار روی فرزندان دارد. «دلسردی مرد باعث بیمسئولیتی مرد میشود. افغانها بیشتر شان زمانی که ازدواج میکنند، مسئولیت میگیرند. مردی اگر وابسته به فامیل باشد، دلسردی دارد. بیتوجهی زن به مرد و از مرد به زن، عواقب بدی برای زندگی و فرزندان شان دارد.»
زنان در این گزارش از مسئولیتپذیرنبودن شوهران شان در حالی شکایت دارند که کمبود فرصتهای شغلی و افزایش اعتیاد جوانان، از جمله چالشهای جدی جامعهی افغانستان به شمار میرود. به باور روانشناسان، این مشکلات بر توانایی خانوادهها در تأمین نیازهای نخستین زندگی تأثیر میگذارد و مسئولیتپذیری مردان را زیر پرسش میبرد.