بر اساس گزارشهای پخششده، شمار رویدادهای خودکشی که تنها در ماه حمل رخ داده، ۱۱ مورد از سوی رسانهها همگانی شده و ولایتهای بادغیس، غور، سرپل، بامیان، فاریاب، دایکندی، بدخشان، خوست و ننگرهار، از جمله نه ولایتی اند که در آنها، رویداهای خودکشی رخ داده است.
بیشتر قربانیان خودکشی در افغانستان، نوجوانان و جوانان اند که افسردگی و اضطرابهای ناشی از مشکلات مختلف در زندگی و نیافتن راهحلی برای نجات از آن، سبب میشود که حس و انگیزهی خودکشی، در وجود آنان تقویت شود.
فاطمهی ۱۴ ساله، باشندهی یکی از ولسوالیهای دایکندی بود که در روزهای نخست ماه حمل، خودکشی کرد. علیداد، پدر فاطمه، میگوید که دخترش دانشآموز صنف هفتم مکتب بود و از چندی به این سو، از بیماری روانی رنج میبرد که هرازگاهی، منجر به ناراحتی و رفتارهای پرخاشگرایانه در او میشد. او میافزاید: «مادرش سر فاطمه قهر شد که تو ظرفها را نشستی، او هم خود را حلقآویز کرد. گاهی هم با خواهر خردش جنگ و در خانه خشونت میکرد. ساعتهای هشت شب بود که فاطمه خودکشی کرد.»
سلاموطندار فارسی را در تویتر دنبال کنید
در همین حال، خانوادههای شماری از افرادی که در ولایتهای مختلف کشور خودکشی کرده اند، خشونتهای خانوادگی، ناخوشیهای روانی و مشکلات اقتصادی را، از عاملهای اصلی خودکشی این افراد، عنوان میکنند.
شریفه، باشندهی ولسوالی خواجهسبزپوش فاریاب که مادر دو فرزند نیز بود، در ۱۸ دلو ۱۴۰۱، خودکشی کرد. بستگان شریفه، علت خودکشی او را خشونتهای خانوادگی و ناخوشیهای روانی، عنوان میکنند. نصیراحمد، از نزدیکان شریفه، میگوید که هرچند او را برای درمان نزد پزشک برده بودند؛ اما نتیجهای نداشت. او میافزاید: «شریفه ۱۰ سال پیش با یک فرد دیگر ازدواج کرده بود و به دلیل این که شوهر سابقش او را لتوکوب میکرد، به بیماری عصبی گرفتار شده بود و به خاطر همین، با شوهر و فرزندانش رفتار درست نداشت. مردم را هم اذیت میکرد. زیاد نزد داکتر/پزشک بردیم؛ ولی نشد. بالاخره خود را با چادرش حلقآویز کرد.»
خودکشی نه تنها در میان زنان؛ بل در میان مردان نیز افزایش یافته است. افزون بر فاطمه و شریفه، احمد ۳۲ ساله که باشندهی ولسوالی آبکمری بادغیس بود، نیز به زندگیاش پایان داده است. نزدیکان احمد، میگویند که او سرگرم کشاورزی و مالداری بود و پیش از خودکشیاش، با اعضای خانواده و دوستانش، رفتارهای خشونتبار داشت. عیدمحمد، یکی از نزدیکان احمد، علت خودکشی او را بیماری روانی عنوان میکند و میگوید: «چندین بار خانوادهاش او را نزد داکتر بردند و گفته بود که او بیماری روانی دارد و باید درمان شود. از اعصاب خود کمی مشکل داشت، خود را حلقآویز نکرده بود معلوم نیست که چه گونه خودش را خفه کرده بود.» به گفتهی عیدمحمد، اعضای خانوادهی احمد میگویند که در خانه با او هیچ گونه خشونت نمیشد.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
از سویی هم، شماری از روانشناسان، میگویند که ازبینرفتن باورهای فردی و ناامیدی از آینده، بیماریهای روزافزون حاد روانی، از برجستهترین عاملهای افزایش خودکشیها است. اسدالله واجد، روانشناس، میگوید: «بحث خودکشی یک بحث کلان است که عاملهای زیستمحیطی، روانی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، در کنار هم قرار گرفته و فرد را به سمت خودکشی میکشاند. در افغانستان اعتقادات دینی افراد در گذشته، تا جایی مانع خودکشی میشد.»
در سوی دیگر، آگاهان امور اجتماعی، نیز میگویند که تغییرات مثبت و منفی اجتماعی، تأثیر مستقیم بر افزایش و کاهش میزان خودکشیها دارد. بسمالله یاوری، جامعهشناس، میگوید که الگوقرارگرفتن فردی که خودکشی کرده برای افراد دیگر، از پیامدهای خطرناک خودکشی در یک جامعه است. آقای یاوری، در بارهی راهحلها برای کاهش میزان خودکشی، میگوید: «خودکشی ارتباط عمیق با جامعه دارد. هنگامی که جامعه به سمت بهبود در حرکت باشد، سطح معاشرت و پیوندهای همدلانه در میان مردم افزایش یابد، آمار خودکشی هم پایین میآید؛ ولی اگر جامعه در مسیر برعکس آن در حرکت باشد و وضعیت خفقان پیش بیاید، افراد آرزوهای خود را در باطلاق میبینند و اقدام به خودکشی میکنند.»
گفتنی است که اخیراً میزان رویدادهای خودکشی، در ولایتهای مختلف افزایش یافته و تا کنون، اقدامی برای کاهش و حل این بحران انسانی، انجام نشده است.