یافته‌های سلام‌وطندار نشان می‌دهد که با وجود نقش کلیدی جوانان در آینده‌ی سیاسی افغانستان، مشارکت آنان در فعالیت‌های سیاسی به‌ شدت کاهش یافته است. در این گزارش با ۱۲ تحلیل‌گر سیاسی، پنج استاد دانش‌گاه و ۲۰ جوان در ۱۰ ولایت که پیش از این در فعالیت‌های سیاسی مشارکت داشتند، گفت‌وگو شده است. این گفت‌وگو نشان می‌دهد که اکنون هیچ‌ یک از این جوانان در حوزه‌ی سیاست فعالیت ندارند.

از میان این ۲۰ جوان، ۱۵ تن گفته اند که علاقه‌ی شان را به فعالیت‌های‌ سیاسی از دست داده و دلیل بی‌علاقگی خود را به سیاست، عدم اعتماد به سیاست‌مداران، نادیده‌گرفتن نقش جوانان، نبود حمایت دولت و سمبولی‌بودن شماری از جریان‌های سیاسی عنوان کرده ‌اند.

امین ۲۴ساله، باشنده‌ی کندز و دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی علوم سیاسی که در گذشته در فعالیت‌های سیاسی مشارکت داشته است، می‌گوید که به دلیل نبود جایگاه مناسب برای جوانان و برنامه‌های آموزش سیاست، علاقه‌اش را به فعالیت‌های سیاسی از دست داده است. او می‌افزاید: «دیگر نمی‌خواهم هیچ ربطی به سیاست داشته باشم؛ دلیلش این است که سیاست در افغانستان فقط بازی قدرت است و  هیچ فردی به فکر مردم نیست؛ هر فردی که در سیاست داخل شد، یا مجبور شد که خودش را با وضعیت وفق بدهد یا کنار زده شد.»

شایسته‌ی ۲۵ساله، باشنده‌ی هرات، می‌گوید که با ایجاد شفافیت و بسترهای مناسب، می‌توان دوباره جوانان را به مشارکت در فعالیت‌های سیاسی تشویق کرد. «در گذشته به سیاست خیلی علاقه داشتم و در فعالیت‌های سیاسی شرکت می‌کردم؛ چون احساس می‌کردم که می‌توانم تغییرات مثبتی ایجاد کنم؛ اما اکنون به دلیل وضعیت نامساعد اقتصادی، امنیتی و بی‌اعتمادی به سیاست‌مداران، انگیزه‌ام برای فعالیت‌های سیاسی کم شده است.»

پنج جوان گفت‌وگوشونده در این گزارش، گفته اند که با وجود چالش‌های موجود علاقه‌مند به سیاست ‌اند و آن را ابزاری برای ایجاد تغییر می‌دانند.

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

مختاراحمد محمدی، باشنده‌ی بلخ و دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی علوم سیاسی که علاقه‌مند فعالیت در حوزه‌ی سیاست است، می‌گوید که ایجاد فرصت‌ها به جوانان برای تغییر در نظام سیاسی به گونه‌ی تخصصی لازمی است. «با سیاست می‌توانم کشور خود را از نظر تسلیحاتی، فرهنگی و اقتصادی قوی بسازم؛ به جوانان فرصت داده شود، تا در کنار سیاست‌مداران بدرخشند و از داشته‌های خود استفاده کنند.»

فروزان (نام مستعار)، باشنده‌ی هرات، می‌گوید که مشارکت در فعالیت‌های سیاسی راهی برای جلوگیری از تصمیم‌گیری دیگران درباره سرنوشت جامعه است. او می‌افزاید: «اگر ما به عنوان یک فرد مفید در جامعه سهم نگیریم، دیگران برای ما تصمیم می‌گیرند و این تصمیم‌گیری باعث می‌شود که ما از خیلی چیزها محروم شویم؛ یک قشر مهم جامعه که فعلن از سواد محروم است، بهانه‌ی آن همین سیاست‌ها است.»

تحلیل‌گران  مسائل سیاسی نیز با تأیید کاهش علاقه‌مندی جوانان به سیاست، عوامل مختلفی را در این زمینه مؤثر می‌دانند.

آنان، می‌افزایند که استفاده‌ی ابزاری از جوانان، عمل‌کرد منفعت‌طلبانه حزب‌ها، بی‌تجربگی جوانان، گسترش فساد در میان حزب‌ها، هراس خانواده‌ها از مشارکت در فعالیت‌های سیاسی و پایین‌بودن سطح دانش سیاسی جوانان، در کاهش علاقه‌مندی جوانان به روآوردن به فعالیت‌های سیاسی نقش دارد.

سیدقریب‌الله سادات، تحلیل‌گر مسائل سیاسی، می‌گوید: «از جوان‌ها در مسیر سیاست استفاده‌ی ابزاری شده است و جوانان با تبلیغ‌های منفی که صورت گرفته، جوانان ناامید شده و به سیاست نیز علاقه‌مندی شان را از دست دادند.»

عبدالشکور دادرس، دیگر تحلیل‌گر مسائل سیاسی، می‌گوید که سیاست به انگیزه و دانش نیاز دارد و اگر آگاهانه انتخاب شود ناامید‌کننده نخوهد بود. او می‌افزاید: «سیاست امر تصادفی نیست؛ انسان باید در مقابل نابسامانی‌ها ایستاد شود حتا در سرحدی جان در وجودش است؛ چون انگیزه حکم می‌کند؛ سیاست به انگیزه و مطالعه کار دارد؛ کسی که راه سیاست شعورانه انتخاب کند، در بدل بسیار قربانی هم او را نمی‌ماند و ناامید‌ی‌های جامعه بسیار عادی است.»

نجیب شمال، دیگر مسائل سیاسی، می‌گوید: «سیاست‌منداران آن گونه که به مردم وعده دادند، عمل نگردند و این عمل باعث دل‌سردی جوانان افغانستان نسبت به سیاست شده و دلیل دیگری که جوانان نمی‌خواهند در سیاست‌های امروزی دخیل باشند، ترس شان از خانواده است.»

برنا صالحی، تحلیل‌گر مسائل سیاسی، حضورنداشتن جوانان در فعالیت‌های سیاسی را نگران‌کننده می‌داند. «یکی کاهش در مشارکت و تصمیم‌گیری‌ها به اقشار محدود می‌شود؛ سلطه نسل قدیمی ادامه پیدا می‌کند؛ پیامد دیگر رشد بی‌اعتمادی به نظام سیاسی و تضعیف پروسه‌های مردم‌سالارانه است.»

شماری از استادان دانش‌گاه نیز کاهش مشارکت جوانان در فعالیت‌های سیاسی را مرتبط با مشکلات اقتصادی و بی‌اعتمادی به سیاست‌مداران می‌دانند.

 ذکی‌الله محمدی، استاد دانش‌گاه، می‌گوید: «جوانان به سیاست بی‌علاقه استند و نظر به موقف‌های سیاسی خوشبین نیستند؛ بعضی جوان‌ها به سیاست حساسیت دارند فکر می‌کنند سیاست یعنی دروغ و فریب؛ به جوان‌ها فرصت داده نشده جوانان در سیاست بی‌اعتبار هستند و مشکلات اقتصادی هم باعث شده جوانان بی‌علاقه شوند.»

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

حسن‌رضا شایان‌فر، دیگر استاد دانش‌گاه، حضور جوانان در سیاست را نشانه‌ی بلوغ سیاسی می‌داند و معتقد است نبود شفافیت و پنهان‌کاری سیاست‌مداران باعث بی‌اعتمادی شده است. «از نشانه‌های بلوغ سیاسی  در جوامع معاصر حضور جوانان در سیاست و بحث‌های سیاسی است؛ به دلیل که به هر میزان بستر به حضور جوانان در سیاست فراهم کنیم، ما توانستیم اعتماد به نفس به جوان ببخشیم؛ یکی از از مسائلی که جوانان به سیاست افغانستان بی‌علاقه کرده، بحث نبود واقعیت‌های موجود در گفتمان‌های سیاسی است.»

نورآقا شعیب، آگاه مسائل حقوقی، حضور مؤثر جوانان در نظام و ساختار سیاسی افغانستان را برای تحکیم روابط سالم میان دولت و مردم ضروری می‌داند. «از نظر حقوقی مشارکت سیاسی جوانان در چوکات نظام یک امر اساسی و از وظیفه‌های اولیه‌ی دولت‌ها است؛ به هر دولت نیاز است نیرو جوان را به کار بگیرد و جانب دیگر برای ایجاد کار به آنان تلاش کند.»

با این همه، خبیب غفران، سخن‌گوی وزارت اطلاعات‌وفرهنگ حکومت سرپرست،از حضور چشم‌گیر جوانان در بخش‌های مختلف سخن می‌گوید: «معینیت جوانان کوشش می‌کند به سطح ولایت‌ها برنامه‌ها داشته باشد که در بخش اقتصاد، سیاست و اجتماع نیز برنامه‌هایی را برای جوانان برگزار کند تا جوانان بتواند کار کند؛ اکنون تا ۸۰ درصد جوانان در دولت کار می‌کنند.»

تلاش کردیم دیدگاه ذبیح‌الله مجاهد، سخن‌گوی امارت اسلامی را در باره‌ی حمایت‌های حکومت از جوانان برای مشارکت در عرصه‌های سیاسی داشته باشیم؛ اما موفق نشدیم.

در یک سال گذشته، حکومت سرپرست فعالیت دو حزب سیاسی و ۷۵ نهاد اجتماعی را به‌دلیل «فعالیت‌های غیرقانونی» ممنوع اعلام کرده است؛ اقدامی که واکنش‌های گسترده، ب ه‌ویژه از سوی سیاست‌مداران را در پی داشته است.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: