در سیاست یافتن سخن راست، به قول معروف دشوارتر از یافتن موی در خمیر است. بنابر این، دشوار است حقیقت را در میان انبوهی از سخنانی که در مورد صلح گفته میشود، درک کرد. احتمال تحقق هر قول و قراری در این زمینه امر نسبیست. به هر حال، برای فهم رویدادها بهترین روش گذاشتن پازلهای مختلف کنار هم است. یکسال از موافقتنامۀ دوحه گذشت و چنانچه این موافقتنامه عملی میشد، اکنون شرایط متفاوتی میبود و ممکن طالبان قدرت را در کنترل میداشتند و تازیانۀ شریعت آنان بر تن آدمیان زیادی نقش بسته میبود.
گفتوگوهای صلح میان آمریکا و طالبان که از یک نیاز محض انتخاباتی آغاز شد، تاکنون به دلیل وزش بادهای متضاد در زمین سیاست فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. یکی از مواردی که انتظار میرفت گفتوگوها را متأثر سازد، رویکار آمدن ادارۀ جو بایدن در آمریکا بود. طالبان به آمدن بایدن خوشبین نبودند و در آن اشکالاتی میدیدند و به همین دلیل پس از آنکه ادارۀ بایدن اعلام کرد محتوای موافقتنامه و ضمایم محرمانهیی را که تاکنون از دیدهها پنهان است بررسی میکند، بر تشکیک طالبان نسبت به تمایل بایدن به روند صلح افزود.
طالبان تصور میکردند که بایدن از موافقتنامۀ دوحه محتملاً بیرون خواهد شد و به این دلیل آنان گفتوگوهای صلح دوحه با هیأت ترکیبی دولت افغانستان را برای حدود یکماه متوقف کردند. حضورنداشتن طالبان در میز گفتوگو در کابل به عنوان نشانۀ خوبی قلمداد شد؛ زیرا کابل از آغاز تاکنون از روند گفتوگوهای صلح دوحه ناراض است و آن را به صلاح نمیداند. گفتوگوهای صلح دوحه عواقب بدی برای حکومت اشرف غنی داشت؛ اعتبار این حکومت را آسیب رساند و چماق حکومت موقت هر باری که فرو کوفته میشد/میشود، تن سیاستمدارانی را در ارگ به لرزه در میآورد.
هر خبری که در مورد تأخیر خروج سربازان آمریکا از افغانستان برسد، برای دولت، خبری مفرح است. در اوایل ماه روان میلادی زمانی که «گروه مطالعۀ افغانستان» گزارشش را به سفارش کنگرۀ آمریکا منتشر کرد، حکومت افغانستان از آن به گرمی استقبال کرد. در آن گزارش توصیه شده بود که برنامۀ خروج سربازان آمریکایی از افغانستان عقب انداخته شود. در گزارش همچنان گفته شده بود که خروج بیشتر سربازان براساس موافقتنامه نباشد و به پیشرفت گفتوگوهای صلح و کاهش خشونتها مشروط شود. خبرهایی همانند این برای حکومت افغانستان که در گفتوگوهای صلح سرانجام خوب نمیبیند، کورسوی امید بود و است.
البته در این قسمت حلقۀ حاکم حق دارد نگران باشد؛ زیرا در هیأتی که از کابل برای دفاع از حکومت و نظام به دوحه فرستاده شده، توافق نظر وجود ندارد و شماری از گفتوگوکنندهگان دولت بیشتر از طالبان مشتاق رفتن محمداشرف غنی از رأس قدرتاند. نشانههای بسیاری وجود دارد که روند دوحه به سود حلقۀ حاکم نیست؛ هرچند اشرف غنی گفته تا زمانی که او زنده است، طالبان هرگز طعم حکومت موقت را نمیچشند.
یکماه غیبت طالبان از گفتوگوها را بسیاری در کابل سرآغاز مرگ روند دوحه تلقی کردند. اظهارات مقامهای آمریکایی که هماهنگ با این وضعیت انجام میشد، این گمانه را تقویت میکرد. مقامهای جدید آمریکا چنان سخن میگفتند که گویا مایل نیستند این راه را ادامه دهند و طالبان نیز این پیام را دریافت کرده بودند. طالبان تصور کردند که ادارۀ بایدن به توافقی که آنان در زمان دونالد ترامپ امضا کرده متعهد نخواهد ماند و به همین دلیل نیز میز گفتوگو را ترک کردند.
طالبان گفتوگو با هیأت دولت افغانستان را ذیل موافقتنامۀ دوحه میدانند و اگر به این نتیجه برسند که موافقتنامۀ دوحه عملی نمیشود، بلافاصله میز را ترک خواهند کرد. انتشار نامهیی از ملا برادر به نشانی مردم آمریکا نیز حاوی نگرانی طالبان از عدم پایبندی بایدن به موافقتنامۀ دوحه بوده است. اما اخیراً تحولات غافلگیرکنندهیی اتفاق افتاد و وضعیت را دگرگون کرد.
۱- دولت افغانستان انتظار داشت در نشست وزیران دفاع ناتو اعلام شود که بیرونشدن نیروهای خارجی براساس موافقتنامۀ دوحه صورت نمیگیرد و نیروهای ناتو پس از موافقتنامه حضور خواهند داشت. در این صورت ممکن بود که طالبان به طور کامل میز گفتوگو را در دوحه ترک کنند و شدت جنگ در بهار قطعی میشد؛ آنچه حکومت نسبت به توافق احتمالی حاصل از روند دوحه آن را ترجیح میدهد. وزیران ناتو چنین فیصلهیی نکردند و چک سفیدی به حکومت افغانستان داده نشد. این پیمان اعلام کرد که بیرونشدن نیروهای ناتو وابسته به شرایط است، اما آنان مشخص نکردند که پس از ختم تاریخ مشخصشده در موافقتنامه، این نیروها همچنان در افغانستان خواهند ماند یا خیر؟ گفته شد که چنین تصمیمی بسیار دشوار خواهد بود.
۲- انتظار میرود که بررسی ادارۀ بایدن از موافقتنامۀ دوحه تا ماه اپریل نهایی شود، اما پیش از رسیدن این زمان جو بایدن در نشست امنیتی مونیخ گفت که دولتش نیرومندانه از روند گفتوگوهای صلح در افغانستان پشتیبانی میکند. ادارۀ بایدن تاکنون دیدگاه قاطعی نسبت به گفتوگوهای صلح نداشت و هنوز نمیتوان حکم قطعی در این مورد کرد. اما به نظر میرسد بایدن تمایل دارد در پیوند به افغانستان راه ترامپ را امتحان کند. بایدن سیاستمدار پیریست و از زمان مداخلۀ آمریکا در افغانستان به صورت مستقیم چه به عنوان سناتور و چه به عنوان معاون رئیسجمهور در زمان بارک اوباما در جریان تصمیمگیریهای آمریکا نسبت به افغانستان قرار داشت. او همچنان که افغانستان را به خوبی میشناسد، دیدگاه مساعدی نسبت به این کشور ندارد. بایدن باری گفت که افغانستان «جورشدنی» نیست و این کشور به تکههای مختلف تقسیم است. او پاکستان را که پشتیبان درجه اول گروه طالبان و اخیراً روند صلح که هدف آن سرنگونی نظام کنونیست ترجیح میدهد و از این کشور گپشنوی نیز دارد. بنابر این، بعید نیست که بایدن از پاکستانیها در این مورد نشنود. اما آنچه در مورد بایدن برخلاف ترامپ صادق است، او از نهادهای مسئول حرفشنوی دارد و این امر ممکن است روی تصمیم او تأثیر بگذارد.
۳- پیوست نشست وزیران دفاع ناتو گروه طالبان به میز گفتوگو برگشتند، برخلاف حکومت افغانستان که از موضع ناتو استقبال کرد، طالبان در موضع ناتو پیام مثبتی دیدند. از سوی دیگر، آنان زیگنالهای امیدوارکنندهیی از جانب ایالات متحدۀ آمریکا دریافت کردهاند که آنان را خوشبین کرده است. برگشت طالبان به میز گفتوگو از روی سرگرمی نیست، آنان با امید برگشتهاند. به همین دلیل تلاش دارند با احتیاط به پیمان دوحه پایبند بمانند. قطع روابط با شبکۀ القاعده برای طالبان کاری بسیار دشواریست؛ زیرا روابط از شکل همکاری میان این دو گروه به خویشاوندی نیز تکامل کرده است. اما طالبان گامهایی برداشتهاند که نشان میدهد برای مدتی روابطشان را با القاعده کاهش خواهند داد. به تازهگی آنان به افرادشان دستور دادهاند که خارجیها را پناه ندهند. این اقدام اتفاق مهمیست و نشان میدهد که طالبان میخواهند علیه این تصور که آنان به موافقتنامۀ دوحه پایبند نبودهاند، ایستادهگی کنند. یکی از اقداماتی که طالبان برای بهبود موقعیتشان انجام خواهند داد، این است که احتمالاً میزان خشونتها را کاهش دهند تا رضایت آمریکا مدنظر باشد.
موارد یادشده خبر از تحولی دارد که روند صلح دوحه بار دیگر جدی شده است. اما در کابل ممکن است این اتفاق میزان اختلافات را میان سیاستمداران بالا ببرد. پاکستان به عنوان طرفی که نقش برجسته در افغانستان دارد، به صورت عادی به بازی ادامه میدهد. روند دعوت سیاستمداران کابلنشین به این کشور همچنان ادامه دارد و آنان هر کدام پس از بازگشت به کابل پیام حکومت موقت را تکرار میکنند؛ با این وجود سیاست ثبات نمیشناسد.