قسمت بیستوچهارم
قسمت بیستوچهارم درامۀ دری مهاجرت
قسمت بیستوچهارم درامۀ دری مهاجرت
شلیک و به آتشکشیدن موتر حامل پناهجویان افغانستانی از سوی پولیس ایران، با واکنش گستردۀ ملی و بینالمللی روبهرو شد. اکنون دامنۀ این واکنشها و اعتراضها به کشورهای اروپایی رسیدهاست.
قسمت بیستوسوم درامۀ دری مهاجرت
قسمت بیستودوم درامۀ دری مهاجرت
در بسیاری موارد جوانان برای یافتن کار و زندهگی رویایی به مهاجرت نامنظم رو میآورند و بیخبر از خطرات جسمی، مالی و روانی این مسیر مرگبار، پول هنگفتی را به هدر میدهند.
قسمت بیستویکم درامۀ دری مهاجرت
قسمت بیستم درامۀ دری مهاجرت
«من یک سیک هستم. من اهل افغانستان هستم. من یک مهاجرم و بالاخره من اولین دانشجو از خانوادهام هستم که به دانشگاه هاروارد راه یافته و امروز فارغ شده است.»
قسمت نُزدهم درامۀ دری مهاجرت
قسمت هژدهم درامۀ دری مهاجرت
ضیاالحق که ۳۸ سال دارد و باشندۀ شهر گردیز مرکز ولایت پکتیا میباشد، میگوید که به دلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی به گونۀ نامنظم به کشور ایران مهاجرت کرده است.
قسمت هفدهم درامۀ دری مهاجرت
در سالهای پسین ناامنی و بیکاری در کشور دلیل بیشتر مهاجرتهای نامنظم بوده است، اما با این حال کسانی هم هستند که از سر شوق تصمیم به مهاجرت میگیرند. از نظر این افراد زندهگی در بیرون از کشور، رویایی و بدون دغدغه است.
پریشانی را به خوبی میتوان در تک تک واژههای که ادا میکند دریافت، پریشانییی که از تنگدستی، اقامت مبهم و زندهگی در چهاردیواری تاریک و نمدار، در باکو پایتخت آذربایجان بر او تحمیل شده است.
قسمت شانزدهم درامۀ دری مهاجرت
در دل یک شب تاریک، امیرحسین با جیغ و واویلایی که معلوم نبود از کجاست، از جایش میپرد. او نمیدانست چه اتفاقی افتاده است، اما سریع خودش را به سمت صدا برد و به محل وقوع حادثه رسید. او به صحنهیی بر میخورد که در تمام زندهگیاش ندیده بود. امیر حسین لحظهیی مات و مبهوت در جا میخشکد. دخترخانم جوان چاقوی بزرگ را در گلوی هماتاقیاش فرو برده و خون همهجا را سرخ کرده است.
سلاموطندار حقیده
مسلکی اصول و نشراتی سیاست
خصوصی محیط سیاستی
بیز بیلن علاقه گه اوتیش
ایش فرصتلری
معلومات و سندلرنی یوباریش
بیزلرگه همکارلیک قیلیش شرطلری
شکایت
رادیویی برنامهلر
فلم و صورت
آر اس اس
خبرنامه گه شرکت قیلیش