حدود هفتاد روز دیگر باید صبر کرد تا جو بایدن افسار قدرت را به‌گونۀ رسمی در آمریکا به ‌دست بگیرد. در حال حاضر دونالد ترامپ حاضر نشده پیروزی بایدن را به رسمیت بشناسد و او تازه دعوای حقوقی باز کرده است. اما در کابل تقریباً همه، به ‌ویژه حلقۀ قدرت به این نتیجه رسیده‌اند که رفتن ترامپ قطعی شده است. فشردۀ دیدگاه‌ کارشناسان، گفت‌وگوهای خودمانی سیاست‌مداران و رسانه‌ها این است: «کار ترامپ تمام است!»

زمانی که دوئل ترامپ و بایدن در آمریکا جریان داشت، قلب سیاست‌مداران افغانستان در این سوی آب‌ها می‌تپید. مهره‌های شامل در حلقۀ قدرت که شماری از آنان بهتر از زبان‌های مادری به زبان انگلیسی آشنایی دارند، در روزهای انتخابات آمریکا در برابر تلویزیون‌هایی که نشرات غول‌های رسانه‌یی آمریکایی چون سی‌ان‌ان، فاکس‌نیوز، ان‌بی‌سی و … را پخش می‌کردند، میخ‌کوب بودند. ایالت‌هایی که آبی می‌شد، مخاطب‌ها مانند تماشاچیان دل‌سپردۀ فوت‌بال هورا می‌کشیند و سرخ‌شدن ایالت‌ها را با آه عمیق و آمیخته با یأس استقبال می‌کردند. با پیشتازشدن بایدن در آرای کالج انتخاباتی، یکی از مهره‌هایی که معمولاً قادر به پنهان‌کردن احساسات خود نیست، در توییتر کنایۀ خود را نوشت: «دعای طالبان برای انتخابات آمریکا نتیجه خواهد داد؟»

دعاخوانی طالبان برای پیروزی ترامپ حقیقت داشت، اما دعاخوانی حلقۀ قدرت برای خلاص‌شدن از شر ترامپ نیز دروغ نبود. در این مورد من تصور می‌کنم مثال‌های مردم بسیار عمیق و واقع‌بینانه است: «دزد و صاحب خانه، یک‌سان خدا خدا می‌گویند.» کنایه‌یی که به طالبان زده شد را می‌توان بازتاب هم‌چشمی دو طرف در اجابت دعا توصیف کرد، به این صورت: «دعای ما مقبول درگاه خدا شد، نه از شما!» اما پرسش این است که پیروزی بایدن در نتیجۀ دعا چه تأثیری بر جدال قدرت دارد.

ترس دوری از قدرت و ترس از تحقیر مجدد، احزاب سیاسی سنتی را به حرکت وا داشته است. در هفتۀ روان گروهی از سیاست‌مداران سنتی از جمله عبدالله عبدالله، محمد محقق، عطامحمد نور، محمدیونس قانونی، کریم خلیلی و بابر فرهمند به نماینده‌گی از عبدالرشید دوستم در کابل نشست مشترک برگزار کردند. آنان فیصله کرده‌اند که در صورت تغییر وضعیت برای بقا به صورت مشترک بجنگند.

تا هنوز روشن نشده که در مخیلۀ بایدن و استراتژیست‌هایش در مورد افغانستان چه می‌گذرد؛ اما حلقۀ قدرت در افغانستان می‌پندارد که از پستوی ذهن بایدن باخبر است. درخواستی برای تجدید نظر در پروسۀ صلح مطرح شده و تصور می‌شود که سیاست ترامپ کنار گذاشته خواهد شد. ادارۀ ترامپ بر اساس شرایط طالبان، با این گروه توافق‌نامه امضا کرد و اگر توافق‌نامه شکسته شود، طالبان بلافاصله میز مذاکره را ترک خواهند کرد. طالبان این نکته را در جریان مذاکره با هیأت افغانستان به وضوح مطرح کردند.

تحولاتی که پس از آغاز گفت‌وگوهای صلح میان آمریکا و گروه طالبان بر سر افغانستان آمد، طوری زنجیرۀ حوادث را با حادثه نخستین متصل ساخته که گسل در یک زنجیره باعث فروپاشی تمام وضعیت می‌شود. پیش از آغاز گفت‌وگوهای صلح، حلقۀ قدرت مشغول جدال و تصفیۀ عناصر احزاب سنتی در بدنۀ قدرت بود. پنج سال حکومت وحدت ملی نه‌تنها با جدال میان اردوگاه محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله گذشت، بلکه دامنۀ آن گروه‌هایی از جمله وفادارن حامد کرزی را که از مزایای قدرت بهره می‌برند، درنوردیدند. تقریباً در تمام نبردها حلقۀ قدرت بدون توجه به وضعیت سیاسی کشور ضربات سختی بر رقبا وارد کرد و گروه عبدالله بیش‌تر از دیگران طعم تحقیر چشید.

با شدت مذاکرات میان طالبان و آمریکا، حلقۀ قدرت حس کرد که بدون وحدت صوری با رقبا، بازی را می‌بازد، به این علت و از ناگزیری باب آشتی را گشود. سیاست‌مدارانی که کنار زده شده بودند و از دوری قدرت رنج می‌بردند، با دیدن جاذبۀ قدرت چو پروانه به سوی شمع شتافتند. این عطش در شماری از جمله‌های عطامحمد نور به اندازۀ شدید بود که حاضر شد حزب جمعیت را دو پارچه کند. این حزب به دلیل تمایلات غیرقابل جمع اعضایش و نبود چشم‌انداز واحد به سیاست در ۲۰ سال اخیر چندپارچه بود، اما وحدت ظاهری این جریان تا این اواخر از دل توفان‌های سهمگین سیاست جان سالم به‌در برده بود.

در وحدت صوری که پس از مذاکرات صلح به وجود آمد، حلقۀ قدرت هیچ‌گاه با صمیمیت سیاست‌مداران سنتی را که تشنۀ قدرت و اختیارات سیاسی بودند، نپذیرفت. ظاهراً ارگ و سپیدار به تفاهم رسیدند، اما ارگ تاکنون حاضر نشده معاش کارمندان سپیدار را بپذیرد و یا به گونۀ کامل به توافق‌نامۀ سیاسی که بین غنی و عبدالله به امضا رسید، عمل کند. اکنون که پیروزی بایدن مسجل شده و ممکن است با تغییر در سیاست آمریکا، طالبان میز مذاکره را ترک کنند، نظمی که در سیاست افغانستان پس از گفت‌وگوهای صلح به وجود آمده، با فروپاشی مواجه است.

تصور می‌شود که ادارۀ بایدن بر خلاف سلف‌اش به سیاست حمایت از حکومت موجود در افغانستان برخواهد گشت که چنین سیاستی از دو پیامد خارج نیست: یا مذاکرات صلح مختل می‌شود و یا وضعیت به سود حلقۀ حاکم در قدرت تغییر می‌کند. با تجدید حمایت آمریکا از حکومت، حلقۀ قدرت خیال می‌کند که قادر است وضعیتی را به وجود آورد که طالبان از ادعای استقرار نظام اسلامی دست بردارند و در جامعه مدغم شوند. اگر حمایت حکومت جدید آمریکا بار دیگر اعاده شود، دیگر حلقۀ قدرت ملزم به رعایت وحدت ظاهری با متحدان سنتی سیاست در افغانستان نیست و در نتیجه این جماعت بار دیگر کنار گذاشته خواهند شد.

تاکنون مصداق واضح که نشان دهد ادارۀ آیندۀ بایدن سیاست خلاف ترامپ را در مورد افغانستان انجام خواهد داد، وجود ندارد، اما این خیال خوش، حلقۀ قدرت، احزاب سنتی و حامیان سیاسی حکومت را به شدت ترسانده است. ترس دوری از قدرت و ترس از تحقیر مجدد، احزاب سیاسی سنتی را به حرکت وا داشته است. در هفتۀ روان گروهی از سیاست‌مداران سنتی از جمله عبدالله عبدالله، محمد محقق، عطامحمد نور، محمدیونس قانونی، کریم خلیلی و بابر فرهمند به نماینده‌گی از عبدالرشید دوستم در کابل نشست مشترک برگزار کردند. آنان فیصله کرده‌اند که در صورت تغییر وضعیت برای بقا به صورت مشترک بجنگند. دیدارهای پنهانی و بحث در مورد نقشۀ مشترک برای آینده میان آنان جریان دارد و از سوی دیگر زنگ انتقاد علیه حکومت را نیز عطامحمد نور به صدا درآورده است. اگر پیش‌بینی‌‌ بالا محقق شود، منتظر جدال سختی میان سیاست‌مداران و برگشت به دوران دندان‌کشیدن و شاخ شکستن باید بود. بازیگران سیاسی برای چنین روزی آمده می‌شوند، دیده شود چه اتفاقی رخ خواهد داد.

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: