نتیجهی گفتوگوی سلاموطندار با ۱۹ زن صنعتکار که هیچ گاه از سوی نهادهای مسئول ثبت نشده اند، نشان میدهد که این زنان به دلیل ناآگاهی از نهادهای مربوط به ثبت، از برنامهها و مزایای حمایتی این نهادها محروم مانده اند.
گفتوگوی سلاموطندار با اتاق تجارت و صنایع زنان در افغانستان، نشان میدهد که این نهاد برنامهی جامع و نظرسنجی همهشمول برای شناسایی زنان صنعتکار و تجارتپیشه روی دست ندارد؛ اما در عوض کارزارهای مقطعی برای آگاهیدهی ارائه میکند؛ کارزارهایی که زنان گفتوگوشده در این گزارش از آن بی خبر اند.
۱۹ زنی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده است، در بخشهای مهرهبافی، خیاطی لباس، حکاکی، چرمهدوزی و تولید غذاهای خانگی فعالیت میکنند. این زنان، میگویند که با وجود کار سخت و طولانی، اما به دلیل نداشتن بازار و بهای کم، از فروش صنایع دستی نمیتوانند نیازهای اساسی زندگی خود و خانوادههای شان را تأمین کنند.
زحل ۱۸ساله، باشندهی کابل، دختری که از آموزش باز مانده است و با تولید صنایع دستی هزینههای خانوادهاش را تأمین میکند، میگوید: «کار مهرهبافی، دستکولبافی و صنایع دستی را انجام میدهم، ثبت نیستم. دیگر هیچ کاری ندارم. باید به ما کمک کند یا جایی باشد که وسایل خود را به فروش برسانیم، همکاری نیست، همهاش از بودجهی خود ما است. این برای ما جنجال ایجاد میکند؛ چون بعضی مواقع نمیتوانیم وسایلی را که میخریم، مصارفی را که میکنیم، بکشیم.»
عارفهی ۱۷ساله، باشندهی پروان که از دو سال به این سو به پخت و تولید غذاهای خانگی مصروف است، میگوید که شناختهنشدن به عنوان کارگر رسمی سبب شده دورنمای کاریاش را ناروشن و مبهم ببیند. «تا کنون نشده، بسیار زیاد نیاز است. هر کسی میخواهد پیشرفت کند، در نمایشگاهها برود، برای همین نیاز است که ثبت شویم. اکنون شرایط برای دخترخانمها کمی سخت است؛ ما هم تلاش میکنیم و باید حمایت هم شویم. دیدگاه ما و دورنمای ما به کاری که میکنیم، روشن نیست. در هر نمایشگاه که میرویم، هم از ما پول بسیار گزاف میخواهند. درآمد که نباشد، اشتراککردن برای ما سخت است.»
سونیای ۳۶ساله، باشندهی لغمان که از شش سال به این سو با خیاطی هزینههای زندگیاش را تأمین میکند، میگوید که به دلیل آگاهینداشتن از نحوهی بازرگانی برای تولیدهایش، نتوانسته است مشتریان زیادی پیدا کند. «شش سال میشود خیاطی، مهرهبافی و مهرهدوزی میکنم؛ خیلی چالشزا است؛ چون ما نمیتوانیم مشتری زیادی پیدا کنیم، در خانه کار میکنیم، نیاز است که مشتری پیدا کنیم و محصولات خود را بفروشیم.»
زنان مورد بررسی، میگویند که در صورت بهدستآوردن حمایت میتوانند افزون بر اقتصاد خانوادهها، در رشد و پویایی اقتصاد محلی و ملی نیز نقش چشمگیری داشته باشند و خواهان حمایتهای آموزشی، ظرفیتسازی و بازرگانی اند.
عاطفهی ۲۵ساله، باشندهی کابل و مروارید ۲۸ساله، باشندهی پنجشیر، دو دختری که سرپرستی خانوادههای شان را برعهده دارند، خواستار پشتیبانی نهادهای مربوط از کار و فعالیتهای شان اند.
عاطفه، میگوید: «مهرهدوزی میکنم. خیر، اگر ثبت میبود، برای ما خیلی خوب میشد. این که ما خانمها از طرف دولت حمایت نمیشویم، خیلی روی ما تأثیر گذاشته است. اگر ما را به رسمیت بشناسند، همراه ما همکاری کنند، میتوانیم به اندازهی یک مرد کار کنیم و اقتصاد را به پیش ببریم.»
مروارید، نیز میگوید: «بافت میکنم، صنایع دستی است؛ لباسهای خانگی میدوزم. خوش میشوم که حمایت ما کنند و به دولت هم جای افتخار است که زنهای افغانستان بازوبهبازو همراه مردان کار میکنند، حمایت کنند؛ چون خودم هم سرپرست خانوادهام هستم.»
کارشناسان مسائل اقتصادی و فعالان حقوق زن، با تأکید بر نقش زنان در رشد اقتصاد ملی و محلی میگویند که حکومت میتواند با اتخاذ راهکارهای مناسب از کسبوکار این زنان پشتیبانی کند.
عبدالنصیر رشتیا، کارشناس مسائل اقتصادی، در این باره میگوید: «کارهای کوچک و متوسط در کشورهای دیگر نصف تولیدات ناخالص داخلی را تشکیل میدهند و هم توانسته که اشتغالزایی به وجود بیاورد و نقش اساسی را در کشورها بازی کند. حکومت در قسمت آموزش منابع مالی بازار فروش میتواند این کسبوکارها را بیش از پیش تقویت کند.»
تهمینه منگل، فعال حقوق زن، نیز در این باره میگوید: «زنانی که در پروسس مواد غذایی، شیرینیباب و صنایع دستی فعالیت میکنند، با چالشهایی چون نداشتن بیمه، حمایتهای قانونی و دسترسی به بازار، روبهرو اند. امنیت شغلی ندارند و زحمتهای آنان نادیده گرفته میشود. دولت و نهادهایی که برای خانمها کار میکنند، باید برابری را در نظر و آموزش را مد نظر داشته باشند و این زنان را به نهادهایی معرفی کنند که قرضههای کوچک میدهند تا مستقیم به بازارها دسترسی داشته باشند.»
با این همه، مسئولان اتحادیهی صنفی کارگران و اتاق تجارت و صنایع زنان در افغانستان، ضمن پشتیبانی از زنانی که در اقتصاد خانوار سهم دارند؛ اما میگویند که ناآگاهی از روند ثبت در نهادهای دولتی و غیردولتی سبب شده است بسیاری از این زنان از مزایای آن محروم بمانند.
رازمحمد احمدی، رییس اتحادیهی صنفی کارگران افغانستان، میگوید: «شورای مرکزی اتحادیهی صنفی کارگران افغانستان که در دفاع از حقوق کارگران در سطح کشور کار میکند، همیشه برای رشد ظرفیت خانمهای پیشهور و تجارتپیشه، دیدگاههای مثبت خود را داشته و حمایت خود را در کنفرانسها، رسانههای تصویری و نوشتاری، در عمل اعلام کرده است و از این قشر حمایت کردهایم.»
فریبا نصیری، سرپرست هیئتمدیرهی اتاق تجارت و صنایع زنان در افغانستان، میگوید: «نداشتن آگاهی از ثبت، سبب شده که شمار زیادی خانمهایی که کار میکنند، زحمت زیاد میکشند، حتا نمیتوانند به خرج و مصارف کار شان رسیدگی کنند. طبق معمول، نهادهای حامی زنانی را حمایت میکند که کار شان ثبت و رسمی و تجارت شان سر پا ایستاده باشد. ما از طریق شوراهای مردمی و مساجد آگاهیدهی میکنیم برای کسانی که میتوانند خوب کار کنند، خود را ثبت کنند تا بتوانند از برنامههای حمایتی مستفید شوند.»
بر بنیاد گزارشهای سازمانهای بینالمللی، زنان در افغانستان کمترین سهم را در بخشهای اقتصادی به ویژه در حوزهی بازرگانی، دارند.






