
نان در زباله؛ روایتی از یک زبالهگرد در پروان
همین که هوا روشن میشود، بوری زرد بزرگی را از گوشهی حویلی برمیدارد و راه میافتد در کوچهها، خیابانها و هر جایی که زبالهها تلنبار شده باشد، به دنبال چیزهایی میگردد که میتواند تغییر به زندگیاش بیاورد؛ یعنی تغییر در یک روزی که به او و خانوادهاش میگذرد که میتواند با ۲۰ یا ۱۰۰ افغانی رقم بخورد. پناهداد، در خانهی محقری در حاشیهی شهر چاریکار، مرکز پروان، شبوروزش را میگذراند.