با این که افغانستان در مقایسه با دیگر کشورها به افراد تحصیلکرده نیاز بیشتری دارد؛ اما هنوز میان رشتهی تحصیلی جوانان و مسلک آنها فاصله است؛ چیزی که سبب شده از دانش افراد تحصیلکرده کار گرفته نشود و معیار کار در نهادها کاهش یابد.
در سالهای پسین، شماری زیادی از جوانان به میل خود یا به خواست خانوادههای شان رشتهی تحصیلی خود را انتخاب و در آن رشتهها تحصیل کرده اند؛ اما پس از فارغشدن از دانشگاهها به دلیل فراهمنبودن زمینهی کار مطابق رشتهی تحصیلی شان، به کار خلاف رشته رو آورده اند.
نابرابری میان رشتهی تحصیلی و کار
یافتههای نظرسنجی سلاموطندار از ۱۱۲ جوان در ولایتهای گوناگون، نشان میدهد که از این میان، ۳۱،۲ درصد بیکار اند،۲۳،۳ درصد خلاف رشته و ۴۵،۵ دیگر در بخشهای مربوط به رشتههای تحصیلی شان کار میکنند.
عبدالوارث ۲۶ ساله، میگوید که سه سال پیش از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی فارغ شده؛ اما هنوز نتوانسته مطابق رشتهی تحصیلیاش کار پیدا کند. او میافزاید: «سه سال میشود که از دانشگاه فارغ شدهام و اکنون بیکار هستم. به دلیل شرایط افغانستان به اهداف خود نرسیدهام.»
حسیبه که در بخش حقوق مدرک کارشناسی ارشد دارد، میگوید: «بسیار خوشحال هستم که تحصیلات خود را در این رشته به پایان رساندم؛ اما جای تأسف است که اکنون فرصت کاری در این زمینه وجود ندارد و من بیکار هستم.»
یافتههای این نظرسنجی، نشان میدهد که تناسب روشنی میان رشتههای تحصیلی جوانان و فرصتهای کاری وجود ندارد و بیشتر جوانان نمیتوانند مطابق رشتههای تحصیلی شان وارد بازار کار شوند.
حسینهی ۲۲ساله، میگوید که به دلیل نبود فرصتهای کاری مطابق رشتهی تحصیلیاش به کار خلاف رشته رو آورده است. «به عنوان معاون مدیر در یک مکتب کار میکنم؛ زیاد تلاش کردم تا مطابق رشتهی تحصیلی خود وظیفه پیدا کنم؛ زمانی که دیدم کاریافتن مطابق رشتهی تحصلی بسیار سخت است، تصمیم گرفتم که خلاف رشته کار کنم.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
حمید که فارغ دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی است، میگوید: «این یک رشتهی خاص است؛ اما اکنون خلاف رشته کار میکنم به خاطری که در رشته حقوق زمینهی کاری وجود ندارد.»
یافتههای نظرسنجی سلاموطندار، همچنان نشان میدهد که ۴۵،۵ درصد جوانان تحصیلکرده توانسته اند مطابق رشتههای تحصیلی شان کار پیدا کنند.
عمران که مدرک کارشناسیاش را در بخش مهندسی گرفته، میگوید که به دشواری توانسته مطابق رشتهی تحصیلیاش کار پیدا کند. او میافزاید: «از تحصیل در این بخش رضایت دارم به خاطری که این رشته دلخواه من بود و اکنون مطابق همین رشته کار میکنم و از وظیفهی خود لذت میبرم.»
رضوان که از رشتهی طب معالجوی فارغ شده نیز، میگوید: «مطابق به ظرفیتهایی که در این بخش داشتم، داکتری را انتخاب کردم. اکنون مصروف کار مطابق رشته خود هستم و با افتخار مطابق به مسلک خود کار میکنم.»
انتخاب رشتههای تحصیلی زیر فشارهای خانواده
در این نظرسنجی، میزان دخالت خانوادهها در انتخاب رشته تحصیلی مورد علاقهی جوانان نیز بررسی شده است. از ۱۱۲ جوان شرکتکننده در این نظرسنجی، ۸۹،۳ درصد رشته تحصیلی خود را بر اساس میل خود و ۱۰،۷ درصد دیگر بر اساس خواستههای خانوادههای شان انتخاب کرده اند.
فریده که به میل خودش رشتهی تحصیلیاش را انتخاب کرده، میگوید که مستقلبودن در انتخاب رشتهی تحصیلیاش به او کمک کرد با علاقهمندی درسهایش را دنبال کند. او میافزاید: «رشتهی تحصیلی خود را بر اساس علاقهام انتخاب کردم و از مدتها قبل به این رشته علاقه داشتم؛ از این که در رشتهی دلخواه خود تحصیل کردم، بسیار خوشحالم.»
ادریس نیز، میگوید: «در انتخاب رشتهی تحصیلیام کاملاً آزاد بودم؛ چون علاقهی زیادی به این رشتهای که خواندهام، داشتم و بازار کار گستردهای هم دارد. اکنون که از این رشته فارغ شدهام، از انتخابم کاملاً راضی هستم.»
خانوادههایی هم استند که به گونهی مستقیم در انتخاب رشتهی تحصیلی فرزندان شان دخالت دارند.
سمیر که در رشتهی مهندسی تحصیل کرده، میگوید که به خواست خانوادهاش تحصیل در این رشته را انتخاب کرده است. او میافزاید: «در حالی که من باید رشتهی مورد علاقهام را انتخاب میکردم؛ اما به دلیل این که بیشتر اعضای خانوادهام مهندس هستند، من هم این رشته را ادامه دادم.»
رضوان نیز، میگوید: «انتخاب رشتهی تحصیلیام بیشتر بر اساس خواستههای پدرم بود؛ من میخواستم اقتصاد بخوانم؛ اما پدرم میخواست که روابط بینالملل بخوانم.»
شایسته که شش سال پیش از رشتهی قابلگی فارغ شده، میگوید که به درخواست خانوادهاش این رشته را انتخاب کرده است. او میافزاید: «پدرم رشتهی قابلگی را برایم انتخاب کرد. این تصمیم خانوادهام بود و من با این رشته مخالف بودم و به همین دلیل از تحصیل در این رشته رضایت کافی ندارم.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
با این همه، شماری از جامعهشناسان، میگویند جوانانی که بر اساس علاقه و تواناییهای خود رشتهی تحصیلی شان انتخاب میکنند، در زندگی و فعالیتهای اجتماعی موفق استند.
امید افغان، جامعهشناس، میگوید: «وقتی جوانان بر اساس تواناییها و علاقهمندی خود رشتهای را انتخاب میکنند، انگیزه بیشتری برای تحصیل پیدا و پیشرفت میکنند. از نظر اجتماعی جامعهای به وجود میآید که در بخشهای مختلف متخصص دارد.»
محمدالله، روانشناس، میگوید که دخالت خانوادهها در انتخاب رشتهی تحصیلی فرزندان شان سبب دلسردی آنان از ادامهی زندگی تحصیلی خواهد شد. «فرد در همه عمرش استرس را تجربه می کند. انگیزهی کارکردن هم در فرد کم میشود. وقتی من در رشتهای که دوست ندارم، تنها به خاطر رضایت خانواده مجبور به تحصیل در آن شوم، باعث میشود که در آینده بیکار بمانم.»
در همین حال، سمیعالله ابراهیمی، سخنگوی وزارت کار و امور اجتماعی، در رابطه به میزان زیاد بیکاری در افغانستان میگوید که تلاشها برای فراهمشدن زمینهی کار به جوانان تحصیلکرده مطابق رشتهی تحصیلی آنها ادامه دارد. او میافزاید: «امارت اسلامی تلاش میکند بستهای اداری را به افرادی بسپارد که در این بخشها تحصیل کرده اند. امارت اسلامی به جوانانی که تحصیلات عالی دارند یا مهارت و حرفهای را بلد باشند، بیشتر توجه دارد.»
جوانان زیادی در افغانستان در رشتههای تحصیل میکنند که به انتخاب خود آنها نیست یا با نیازهای بازار کار همخوانی ندارد که به باور کارشناسان، این وضعیت سبب بیکاری در میان شماری از جوانان شده و در میان دستهی دیگر از جوانان باعث کاهش انگیزهی کاری و ایجاد فشار روانی میشود.