نتیجهی گفتوگوی سلاموطندار با ۴۰ کشاورز و دامدار زن در ۱۴ ولایت افغانستان، نشان میدهد که هیچ یک از این زنان از برنامههای حمایتی و آگاهیدهی از سوی وزارت زراعت، آبیاری و مالداری و نهادهای پشتیبان بخش زراعت و مالداری، مستفید نشده اند. این زنان به گونهی سنتی با مردان در خانواده به کشاورزی و دامداری میپردازند و به امکانات مدرن کشاورزی نیز دسترسی ندارند. کشاورزان زن در این گزارش، میگویند با این که برای حاصلات شان زحمتهای فراوان میکشند؛ اما درآمد چندانی نصیب شان نمیشود.
از میان زنانی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده است، ۳۸ تن کشاورز و دو تن دامدار اند که هیچ یک از شرایط کاری خود رضایت ندارند. سمیه، باشندهی بادغیس که دوشادوش شوهرش زمینهای کشاورزی شان را بیل میزند، بذر میپاشد و گیاهان هرزهی میان محصولات زمین را زیر حرارت آفتاب تابستان میچیند تا نیاز غذایی خانوادهی خود را تأمین کند، از نبود برنامههای حمایتی برای کشاورزان زن چنین میگوید: «تقریباً پنج سال میشود که خودم در همین زمینهای زراعتی خود بیل میزنم و کار میکنم؛ دهقانی میکنم. چیزی که به دست بیاید، با خانوادهی خود میخورم. هیچ وقت از ما حمایت نشده و از مردها بیشتر حمایت شده است. نمیفهمم دلیلش چیست؟ اما هیچ وقت از خانمها کسی حمایت نکرده است. شاید دلیلش این باشد که ما خانم هستیم.»
همین گونه، در مرکز بامیان ذکیهی ۲۵ساله که از ۱۲سالگی به عوض پسر نداشتهی پدر بازوی همت با او داده است، میگوید که به اندازهی مردان کار کشاورزی بلد است؛ اما به دلیل زنبودن مورد پشتیبانی قرار نگرفته است. او میافزاید: «به اندازهی توان خود کار میکنم؛ از ما حمایت نمیشود. اگرچه به اندازهی مردان کار میکنیم، اما کار ما به نظر مردان نمیآید؛ زیاد مشکلات داریم. در بهار وقتی کچالو را میکشیم، گنده میشود؛ دو سال میشود یک مرض به گل کچالو آمده است. رفتیم به ریاست زراعت، هیچ به مشکلات ما توجه نکرد. گندمهای ما هم سرخی میگیرد؛ ریاست زراعت دوا نمیدهد.»
جبر از سوی خانواده، تلاش برای امرار معاش فرزندان، ممنوعیت آموزش و کار در ادارهها برای زنان، از دلیلهایی اند که سبب شده است زنان گفتوگوشده در این گزارش به کشاورزی و دامداری رو بیاورند.
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
منیره، باشندهی مرکز ولسوالی بلچراغ فاریاب که از سوی خانواده برای اجرای کشاورزی مجبور میشود، به سلاموطندار میگوید: «ما زنهای دهقانکار در زندگی از هیچ لحاظ و از هیچ کار راضی نیستیم؛ چون همه کارهایی که میکنیم، کارهای شاقه است و از توان ما بالا؛ اما باز هم مجبور به این کارها هستیم و اگر کار را انجام ندهیم، لتوکوب میشویم و اگر کارگر بگیریم، توان دادن مزد آنها را نداریم. مشکلات و چالشهای ما زنان قشلاقی بسیار زیاد است.»
شماری دیگر از این زنان، نیز میگویند که به دلیل مادربودن و احساس مسئولیت برای امرار معیشت فرزندان شان، به کشاورزی رو آورده اند. فاطمه، بیوهزنی که در کندز باغداری میکند، میگوید: «هشت جریب زمین دارم؛ به خاطر برنج و گندم دارم در ولسوالی آقتاش کندز و چند باغ میوه دارم. ما از هیچ ریاستی طلب کمک نکردهایم و این که تنها مردان میتوانند کارهای باغداری را انجام بدهند، شایعات غلط است؛ زنان هم میتوانند همانند مردان کارهای باغداری را انجام بدهند.»
از سویی هم، پروین، باشندهی ولسوالی یکاولنگ بامیان و نرگس، باشندهی جوزجان، میگویند که به دلیل محرومیت از مکتب، به کشاورزی و دامداری رو آورده اند.
پروین، میگوید: «من به کارهای دهقانی علاقه ندارم، مجبور هستم که همین کارها را انجام بدهم. من علاقهمندی به گلدوزی، خامکدوزی و درسخواندن دارم. محصولاتی که از زمین میگیریم، تا یک سال خوب مصرف ما را نمیکشد. باز از همین گوسفندان خود که یک تعدادش را میفروشیم، نیازهای خود را برآورده میکنیم.»
نرگس، نیز میگوید: «اول خوب بود مکتب میرفتم، درس میخواندم، در باغ کار نمیکردم. حالا مکتب هم نیست، کار هم ندارم، پدرم گفت همراه ما کمک کن و در باغ کار کن. دو سال میشود کار میکنم؛ کارش زیاد سخت است؛ اول زمینها را تخم میپاشم و بعد هر روز باید ببینم که مورچه نیاید و دیگر خزندهها خرابش نکند و بعضی روزها که زیاد گرم میشود، باز در پیش حوض زیر سایه خوابم میبرد، باز خواب میبینم که انگورها را زنبورها خورده روان است؛ باز زود بیدار میشوم. کاش مکتبها زود شروع شود که پس درس بخوانم و از این کار بیغم شوم.»
زنان جنس لطیف؛ اما کشاورزی در نبود امکانات مدرن از چالشهایی است که کشاورزان زن را حتا به بیماریهای گوناگون مبتلا کرده است.
مسعوده، باشندهی ولسوالی الهسای کاپیسا، میگوید: «در برابر خاک حساسیت دارم، در زمینهایی که میروم برای خیشاوه یا چیزی، عطسه میزنم و سرفه کرده میروم؛ ریزش واری میشوم. اگر به درخت یا یک بوتهی جواری یا بادنجان رومی دست بزنم، برانشیت است، چه بلا درد است، مریض میشوم؛ کمردرد و پادرد. وقتی که زمین نرم میباشد، آبیاری زمین یا خیشاوهاش آدم را مریض میکند. روزانه هم از طرف صبح تا ساعت نُه سر زمین میروم و هم طرفهای ساعت ۳:۰۰ پیشین تا شام.»
زرینه، باشندهی شهر جلالآباد، مرکز ننگرهار، هم میگوید: «در بخش صحت بسیار مشکل بزرگ وجود دارد و آن این که به ما دردهای پا پیدا شده است؛ با کمخونی روبهرو هستیم؛ جلد ما تغییر کرده؛ زیر چشمهای ما حلقه زده است؛ تمام روز روبهروی آفتاب هستیم. آب و غذای ما را سر وقت نمیخوریم. بزرگترین مشکلی که با آن روبهرو هستیم، ناآرامی روحی-روانی است. نه از لحاظ صحی سالم هستیم و نه از لحاظ ذهنی.»
دلخواه، باشندهی بادغیس، نیز میگوید: «کشت ما مردم هم به خاطر عاید ما است؛ به خاطری که ببریم و در بازار بفروشیم و در عوض چیزهایی را که نداریم، بگیریم؛ به اولادهای خود لباس بگیریم؛ نان و آبی بگیریم؛ چیزهایی که نداریم، بگیریم. از بس کار میکنم، زن هم هستم کمرم درد میکند و دستوپاهایم درد میکند. شبها تا صبح مرا خواب نمیبرد، خارها به دست ما میخلد.»
در همین حال، کارشناسان امور کشاورزی، تأکید میکنند که زنان با وجود فعالیتهای گسترده در بخشهای کشاورزی و دامداری، بیشتر بدون مزد و حق مالکیت کار میکنند.
فروزان یوسفی، کارشناس امور کشاورزی، میگوید: «پیشنهاد ما این است که باید در این عرصه کار شود، سطح آگاهی عامه بلند برود و از طریق پروژهها به خانمها تخمهای اصلاحشدهی بذری توزیع شود؛ وسایل مدرن در دسترس شان قرار بگیرد و دیگر این که گروپهای ۲۰ تا ۲۵ نفره ایجاد و ماه یک بار جلسهی ساحهای به آنها گرفته شود تا سطح آگاهی شان بلند برود.»
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
عبدالله کفیل بهدار، دیگر کارشناس امور کشاورزی، نیز میگوید: «خانمها در بخش زراعت میتوانند غذای سالمی را برای خانواده و اطرافیان خود تهیه کنند؛ خانمها میتوانند از طریق تولید و پروسس مواد غذایی در توسعهی جامعه مفید باشند. همه میدانیم که حکومتها مسئولین تأمین خدمات برای جامعه دارند و این حکومتها میتوانند با فراهمکردن کمکها در بخش عوامل تولید کار کنند. مثلاً روشهای استندرد بستهبندی را برای خانمها آموزش بدهند و پروسس و مراحلش را درست برای خانمها آموزش بدهند. خانمهایی که در اطراف زراعت میکنند، هنوز به روش سنتی کار میکنند و باید برای شان تعلیم بدهند.»
تلاش کردیم پاسخ وزارت زراعت، آبیاری و مالداری حکومت سرپرست را در بارهی برنامههای حمایتی و آگاهی شان برای کشاورزان زن داشته باشیم؛ اما با تلاشهای یکماهه، مسئولان در این وزارت حاضر به پاسخگویی نشدند.
با این حال، فعالان حقوق زن، نبود شفافیت و پاسخگویی از سوی نهادهای دولتی به ویژه در بارهی مسائل مربوط به زنان را، نگرانکننده و نشاندهندهی بیتوجهی به حقوق و نیازهای این قشر جامعه میدانند.
بر اساس آماری که از سوی بانک جهانی در ۲۰۲۲ پخش شده است، ۴۷ درصد نیروی کار در بخش کشاورزی و دامداری در افغانستان را، زنان تشکیل میدهند. این در حالی است که بر اساس گزارشها، حدود ۷۰ درصد شهروندان افغانستان سرگرم کشاورزی و دامداری اند.