بررسی سلاموطندار از گفتوگو با ۳۰ دختر بازمانده از آموزش، نشان میدهد که پس از ممنوعیت آموزش بر زنان، انگیزهی کتابخوانی میان این دختران کاهش یافته است.
از این میان، ۱۷ تن گفته اند که پس از بستهشدن مکتبها و دانشگاهها به روی زنان، آنان هیچ انگیزهای برای کتابخوانی ندارند و با کتاب «وداع» کرده اند. ۱۳ تن دیگر اما گفته اند که با همهی چالشها، کتاب هنوز هم یار و همصحبت شان است.
این دختران، ممنوعیت بر آموزش، کار و محدودیت بر هنرهای زنان را، از دلیلهای کمرنگشدن کتابخوانی در میان شان میدانند و میگویند که وضع محدودیتهای روزافزون بر زنان، انگیزهی آنان به کتابخوانی و بلندبردن ظرفیت شان را آسیب زده است.
همهی ۱۷ دختر گفتوگوشونده در این گزارش که کتابخوانی را به کلی متوقف کرده اند، میگویند که نداشتن امید به آینده و ناامیدی شان به بازگشایی مکتبها و دانشگاهها به روی دختران، سبب شده است که با کتاب به کلی وداع کنند.
گلافروز، دانشآموز صنف یازدهم مکتب و باشندهی جوزجان، میگوید: «بعد از آمدن امارت اسلامی، هیچ کتاب نخواندهام؛ به خاطر چه مطالعه کنم؟ در زمان مکتب زیاد درس میخواندم و به خاطر آیندهام مطالعه میکردم، حالا شوقم به مطالعه از بین رفته است.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
آسوده، دانشآموز صنف هشتم مکتب و باشندهی کابل، هم میگوید: «وقتی که ما درس میخواندیم، آیندهی ما روشن بود؛ در او زمان شوروشوق ما به خاطر کتابخواندن خیلی زیاد بود و بعد از این که تغییرات آمد، امید ما از بین رفت، هیچ علاقهای نمانده و من فکر میکنم یک خاطرهی بد به ما مانده. وقتی که میخواهم مطالعه کنم، تمام خاطرات بد به یادم میآید.»
صدف، دانشجوی رشتهی ژورنالیزم دانشگاه کابل، نیز میگوید: «وقتی که ما درس میخواندیم، آیندهی ما روشن بود؛ در او زمان شوروشوق ما به خاطر کتابخواندن خیلی زیاد بود و بعد از این که تغییرات آمد، درسخواندن ما حرام شدف امید ما از بین رفت. هیچ علاقهای نمانده به مطالعه.»
اسما، دانشجوی یکی از رشتهها در دانشگاه کابل، همچنان میگوید: «نه، مطالعه نمیکنم؛ بخوان بخوان، آخرش بیفایده است. اگر مطالعه هم بکنی، چه فایده، اجازه نمیدهند. از وقتی که مکتبها و پوهنتونها/دانشگاهها بسته شده، شوق مطالعه هم نیست.»
از مجموع دخترانی که در این گزارش با آنها گفتوگو شده، اما ۱۳ تن دیگر گفته اند که با همهی محدودیتها و چالشها هنوز هم کتاب میخوانند. از میان این ۱۳ دختر، دو تن برای سرگرمی، سه تن برای ظرفیتسازی، دو تن برای دوربودن از دغدغههای روزگار و شش تن دیگر هم برای افزایش آگاهی شان، به گونهی مداوم یا وقفهای کتاب میخوانند.
سیاهموی، دانشجوی رشتهی زراعت و عایشه، دانشجوی رشتهی ژورنالیزم و دو باشندهی کابل، میگویند با این که میزان کتابخوانی در میان شان در مقایسه با گذشته کاهش یافته است؛ اما برخی وقتها برای سرگرمی خود شان را با خواندن رمان مصروف میکنند.
سیاهموی، میگوید: «من به اندازهای که در گذشته کتاب میخواندم، حالا زیاد نمیخوانم. سابق مصروف درس بودیم و میخواندیم، حالا بعضی کتابهای داستان را میخوانم تا ساعتم تیر شود.»
عایشه، نیز میگوید: «کمکم مطالعه میکنیم؛ چون دانشگاهها بسته است. در یک ماه یک یا دو بار مطالعه میکنیم؛ چون نمیتوانم. اوایل خوب مطالعه میکردم؛ اما حالا فقر و ناداری زیاد شده، اعصاب آدم آرام نمیباشد که مطالعه کنی، فکرم تیت و پرک شده.»
اما سوریا و فریحه، دو دانشجوی رشتهی ژورنالیزم که مطالعهکردن برای شان عادت روزمره شده است، میگویند یگانه راهی که آنان را از دغدغههای روزگار دور میکند، کتابخواندن است و این دو برای رهایی از فشارهای ذهنی کتاب میخوانند.
سوریا، میگوید: «یکی از کارهای مهم من مطالعهکردن است و روزانه یک ساعت یا نیم ساعت مطالعه میکنم؛ میخواهم معلوماتم افزایش یابد و یک فرد آگاه باشم. مطالعه یک عادت شده.»
فریحه، نیز میگوید: «مطالعه میکنم؛ شب زیاد میخوانم؛ از سابق به من عادت شده بود؛ دلیلی که مطالعه میکنم، مرا از دغدغههای زندگی دور میکند و از دورههای مکتب میخوانم. بیشتر کتابهای انگیزشی مرا جلب میکند.»
در همین حال، کتابفروشان در کابل، نیز از کاهش حضور زنان برای خریداری کتاب خبر میدهند و میگویند که با توجه به وضعیت فروش شان، انگیزهی کتابخوانی میان جوانان به ویژه بانوان کاهش چشمگیر یافته است.
سمیعالله محمدی، مسئول یکی از کتابفروشیها در پلسرخ کابل، به سلاموطندار میگوید: «رفتوآمد دخترخانمها در این وقتها فوقالعاده کم شده است. در اوایل خوب بود؛ ولی به مرور زمان تا حالا علاقه و ازدحام بانوان کم شده است.»
با این حال، شماری از نویسندگان و استادان دانشگاهها، کاهش انگیزهی کتابخوانی در میان زنان و عموم جوانان را نگرانکننده میدانند و میگویند که رکود کتابخوانی به معنای رکود معرفت و روشنایی در یک جامعه است. به گفتهی آنان، کاهش کتابخوانی نه تنها روی عموم اجتماع؛ بل روی وضعیت کتابنویسی و انتشار آن نیز اثرگذار است.
مریم نوری، یک تن از نویسندگان، به سلاموطندار میگوید: «متأسفانه علاقهی مردم به کتابخوانی کم شده است. ما شاهد هستیم که هزاران جلد کتاب از کتابخانهها جمعآوری شد و نویسندهها دیدند که مردم علاقه ندارند، منصرف شدند که کتابهای شان را به چاپ برسانند.»
طارق حقجو، استاد دانشگاه، نیز به سلاموطندار میگوید: «انگیزهی مطالعه قبلاً هم و حالا هم کم است. شرایط کنونی بر مطالعهی بانوان تأثیرگذار بوده؛ با آن هم بانوان تسلیم شرایط نشوند و مطالعه کنند و آگاهی خود را بلند ببرند تا از فرصتهایی که در آینده پیش رو دارند، مستفید شوند.»
به باور فعالان حقوق زن، کاهش رونق کتابخوانی در میان زنان، پیامدهای درازمدت و مخرب جبرانناپذیر بر همه جامعه و حتا نسلهای بعدی دارد و نیاز است که برای انگیزهدهی زنان و دختران به کتابخوانی، توجه شود.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
یلدا عزیزی، فعال حقوق زن، میگوید: «متأسقانه، مطالعهکردن بین زنان خیلی کم شده؛ خیلی تأثیر منفی دارد و مادران از طریق سواد فرندان شان را تربیت میکنند. حکومت در این قسمت باید بانوان را حمایت کند.»
با این که دختران بازمانده از آموزش، میگویند که یگانه دلیل کاهش انگیزهی آنان برای کتابخوانی، وضع محدودیتها از سوی حکومت سرپرست بر زنان و ممنوعیت آموزش بر آنان است؛ اما ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست و حیاتالله مهاجر فراهی، معین امور نشراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ، جوانان را برای کتابخوانی تشویق میکنند و از کاهش آن در میان مردم نگرانی دارند.
ذبیحالله مجاهد، میگوید: «مطالعه برای رشد افراد مهم است. امارت اسلامی با روشهای مختلف جوانان را تشویق میکند تا مطالعه کنند و از این طریق در تغییر زندگی شان نقش مهمی داشته باشد.»
حیاتالله مهاجر فراهی، نیز میگوید: «بدبختانه در بین جوانان مطالعه کاهش یافته و وزارت اطلاعات و فرهنگ به خاطر ترویج کتابخوانی کوشش میکند. در یک سال گذشته ما نمایشگاهها را برگزار کردیم تا علاقهی جوانان به مطالعه زیاد شود و به آنعده از نویسندگانی که توان چاپ کتاب را ندارند، ما وعدهی کمک میدهیم.»
کتابخوانی در میان دختران بازمانده از آموزش در حالی کاهش یافته که پس از حاکمیت دوبارهی حکومت سرپرست امارت اسلامی، به گونهی روزافزون بر آموزش و کار زنان محدودیت وضع شده است.