با سقوط دولت پیشین و رویکارآمدن امارت اسلامی، بسیاری از شهروندان کشور وظیفههایشان را از دست داده و بیکار شدهاند و بیشتر این شهروندان در وضعیت ناگوار اقتصادی شبوروزشان را میگذرانند. تکدیگری با افزایش فقر و بیکاری، تنها راهی شده است که مردم امید برای زندهماندن یا هم پیداکردن نان دارند. بلخ بهعنوان ولایت درجهیک کشور، این روزها گواه افزایش شمار گدایان است.
«در بالا [آسمان] ستاره ندارم و در زمین جای.» این حرف مریم ۵۰ ساله است که برای بهدستآوردن پول، یک قرص نان و داروهایش، از صبح تا شام را در دهن درب روضه میگذراند. او که جز یک دختر کسی را ندارد و خودش هم توان هیچ کاری را ندارد، برای دریافت لقمهنانی از مردم تمام روز را با تحمل گرما و سرما در اینجا سپری میکند.
سلاموطندار فارسی را در توییتر دنبال کنید
مریم میگوید: «کسوکوی ندارم، نه شوی/شوهر دارم، نه خانه دارم، نه جای دارم و نه زندهگی. یک دخترکم است خلاص، پیش همان هستم و هیچچیزی ندارم غیر از خدا. در بالا [آسمان] ستاره ندارم و در زمین جای. ده افغانی یا بیست افغانی را که برایم خیرات میدهند، همان را برای نان و دوایم/دارویم مصرف میکنم. چی کنم؟ برای کی بگویم؟ دخترم هم آنقدر دارا نیست، غریب و بیچاره است.»
نیکبخت، یکی دیگر از بانوان بلخی که با موهای سفید و لباس نازک ژولیده در این هوای سرد خزانی روی جاده نشسته است، بغض گلویش را میفشارد و نمیتواند درست صحبت کند. او فقط میگوید، از روی فقر دست به تکدیگری/گداییگری میزند. نیکبخت میافزاید: «ندارم. اگر داشته باشم، چرا بنشینم در این مویسفیدی اینجا.»
با این حال، ذبیحالله نورانی، رئیس اطلاعات و فرهنگ امارت اسلامی برای بلخ میگوید که افراد فقیر و گدا پیش از تسلط امارت اسلامی بر کشور نیز در این ولایت بودند و آنان تلاش میکنند کمکهای بشردوستانه را به این افراد برسانند.
سلاموطندار فارسی را در فیسبوک دنبال کنید
رئیس اطلاعات و فرهنگ امارت اسلامی برای بلخ تأکید میکند که تلاشهای آنان جریان دارد تا برای افراد فقیر و گدا، زمینۀ کار فراهم شود. او میافزاید که هماکنون بسیاری از افراد در شهرداری مزارشریف به کار گماشته شدهاند.
با افزایش فقر و بیکاری، روزبهروز تکدیگری در شهرها افزایش مییابد و این کار اندکاندک تبدیل به یک چالش میشود. از سویی هم، آمدن زمستان و افزایش سرما نیز خطر جدی برای این افراد است.