با وجود پیش‌رفت‌های جامعه در حوزه‌ی حقوق زنان و توسعه‌ی اجتماعی، زنان و دختران کوچی در افغانستان هنوز با چالش‌های بسیاری در زندگی رو‌به‌رو اند. فقر، ازدواج‌های زودهنگام و دست‌رسی‌نداشتن به خدمات آموزشی و بهداشتی از موردهایی اند که زندگی را به زنان کوچی دشوار کرده است.

در این گزارش با ۱۷ زن کوچی که به تازگی از ننگرهار به منطقه‌ی «الوخیل» شهر کابل آمده اند، گفت‌وگو شده است که همه‌ی آنان با شکایت از دشواربودن زندگی شان گفته که زیر سن ازداوج کرده و با مشکلات اقتصادی، روانی و بهداشتی، روبه‌رو اند. زنان گفت‌وگوشونده در این گزارش گفته اند که از حق انتخاب و ابراز نظر نیز برخوردار نیستند و با این حقوق بیگانه اند. افزون بر این، زندگی با چندین خانواده‌ی کوچک یا با امباق (همسر شوهر) در یک خیمه، از دیگر مجبوریت‌های زنان کوچی است.

شاه‌پیری که مادر هفت فرزند است، می‌گوید که آرزو دارد به حقوق اساسی‌اش دست‌رسی داشته باشد.

او می‌افزاید: «زندگی سخت دارم. چندین خانواده در همین یک خیمه خواب می‌شویم. ولادت در خانه صورت می‌گیرد و فرزندانم شیر‌در‌شیر متولد شده اند؛ وقتی نخواهم طفل‌دار شوم، سرم زن دیگر می‌گیرد؛ مجبور هستم طفل‌دار شوم؛ شوهرم هم زن دیگر می‌گیرد و می‌گوید پنج دختر داری و پسرانت کم است.»

سپوژمی که بدون خواست خودش به ازدواج داده شده است، می‌گوید: «یک فرزند دارم، از عروسی‌ام خیلی وقت می‌گذرد؛ فرزند نداشتم به همین دلیل، سرم امباق گرفت. وقتی مرا به شوهر دادند، از من نپرسیدند؛ این تصمیم را پدرم گرفت و من خبر نداشتم. درس نخواندم؛ نماز و قرآن را یاد ندارم.»

گل‌پروشه که مادر شش فرزند است نیز، می‌گوید که به دلیل محروم‌بودن از حقوقش در خانه‌ی پدر و همسرش، زندگی سختی را سپری کرده است. او می‌افزاید: «یک خیمه داریم؛ یک جا زندگی می‌کنم با امباق و فرزندانم؛ مادرم وفات کرده و مادراندر دارم؛ من هم در آن جا زیاد سختی را گذراندم هم در این جا؛ خلاصه زندگی که من دارم، خداوند به دشمن کس هم نصیب نکند.»

زنان کوچی که در این گزارش با آنان گفت‌وگو شده است، می‌افزایند که آنان از حق برقراری ارتباط با خانواده‌ی پدری شان نیز محروم اند؛ زیرا بر اساس رسم‌ورواج کوچی‌ها، زنان پس از ازدواج نباید هیچ گونه ارتباطی با خانواده‌ی پدری شان داشته باشند.

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

جماله که دخترانش عروسی کرده است، می‌گوید: «از دخترانم که عروسی کرده اند، خبر ندارم؛ مردهای ما آن‌ها را به ازدواج می‌دهند؛ از روزی که عروسی کرده اند، از آن‌ها خبر ندارم. ما زندگی سختی داریم.»

ریزه‌گل، می‌گوید: «سه عروس دارم؛ دخترانم عروسی کرده اند؛ وقتی به شوهر دادم، از آن‌ها پرسان نشد به همین خاطر حالا زندگی خوب و خوش ندارند و بالای شان ظلم می‌شود. از روزی که عروسی کرده اند، نیامده و از حالا شان خبر ندارم.»

زرمینه که چند سال از ازدواجش می‌گذرد، می‌گوید که پس از ازدواجش از خانواده‌ی پدری‌اش خبری ندارد.

او می‌گوید: «در کل مردم ما اگر پیسه هم داشته باشند، در خیمه‌ها زندگی می‌کنند و همیشه در حال کوچ‌کردن اند؛ مشکلات زیاد داریم؛ خودم بیمار هستم؛ سال‌ها می‌شود از پدرومادرم خبر ندارم و آن‌ها هم از حال من خبر نیستند.»

ازبین‌رفتن فرهنگ‌های ناپسند و داشتن زندگی راحت به آروزی هر زن کوچی بدل شده است.

میمونه که در ۱۵سالگی ازدواج کرده است، می‌گوید که به دلیل مشکلات زندگی به ناخوشی‌های روانی مبتلا شده است. او می‌افزاید: «در ۱۶سالگی فرزند‌دار شدم؛ فرزندانم درس نمی‌خوانند و کار می‌کنند؛ دوست دارم فرزندانم درس بخوانند و در خانه‌ی خوب زندگی کنیم؛ اما نداریم. روانی استم؛ همیشه سردرد می‌شوم.»

شمینه، دیگر زن کوچی نیز، می‌گوید: «نُه فرزند و دو عروس دارم؛ یک عروسم دو فرزند دارد که شیردرشیر تولد شده اند؛ روزی که باردار شد تا تولد فرزندش کار خانه را می‌کرد؛ پس از  ولادت هم سه روز استراحت و دوباره کار خانه را شروع کرد.»

کوچی‌ها به دلیل سبک زندگی که دارند، همیشه در دشت‌‌ها و کوه‌ها زندگی می‌کنند و این وضعیت دست‌رسی آنان به خدمات آموزشی و بهداشتی را محدود کرده است.

مشال، یک تن از کوچی‌ها، می‌گوید که زندگی‌کردن در بخش‌های درودست سبب شده است که  زنان و دختران آنان به خدمات درمانی دست‌رسی نداشته باشند.

او می‌افزاید: «ما رواج داریم که در خیمه‌ها زندگی کنیم و دختران خود را در ۱۵سالگی به ازدواج می‌دهیم؛ ازدواج هم باید فامیلی باشد، به بیگانه نمی‌دهیم؛ کودکان ما بیش‌تر در خانه تولد و وقتی زنان بیمار می‌شوند؛ چون ما در دشت‌ها زندگی می‌کنیم به داکتر/پزشک مراجعه کرده نمی‌توانیم.»

گلبدین، یکی دیگر از کوچی‌ها نیز، می‌گوید که سبک زندگی و رسم‌ورواج شهروندان کوچی در مقایسه با دیگر قوم‌ها متفاوت است.

او می‌افزاید: «رسم‌ورواج ما قسمی است که تویانه می‌‌گیریم و اګر پول نباشد سر گوسفند و دیگر حیوانات هم می‌دهیم. ما مردان کارهای بیرون را انجام می‌دهیم و زندگی در خانه‌ را دوست نداریم؛ چون ما نمی‌توانیم زندگی کنیم و زندگی خانه‌ها دشوار است.»

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

با این حال، شماری از فعالان حقوق زن و جامعه‌شناسان، می‌گویند که نبود امکانات بهداشتی و خدمات نخستین، زندگی به زنان کوچی‌ را دشوار کرده است.

فروزان داوودزی، فعال حقوق زن، می‌گوید: «به دلیل این که کوچی‌ها در مکان‌ مشخصی زندگی نمی‌کنند و بیش‌تر در دشت‌ها و مناطق سرسبز زندگی دارند، جایی که کلینیک‌ها، مکتب‌ها و حتا آب‌های صحی وجود ندارد، نیاز است که به آن‌ها کلینیک‌های سیار و خدمات اولیه‌ی زندگی فراهم شود.»

احمد‌راشد صدیقی، جامعه‌شناس، می‌گوید: «زنان کوچی به خدمات بهداشتی و آموزشی دست‌رسی ندارند و اگر به وضعیت آن‌ها رسیدگی نشود، جامعه با چالش روبه‌رو خواهد شد.»

شرافت‌ زمان امرخیل، سخن‌گوی وزارت صحت عامه، می‌گوید که برای ارائه‌ی خدمات درمانی به شهروندان کوچی، کلینیک‌های سیار را آماده کرده اند. او می‌افزاید: «حدود ۵۷۰ کلینیک سیار داریم و اگر آن‌ها در مکان‌های ثابت زندگی کنند، حتا شفاخانه‌های معیاری می‌سازیم. اما به دلیل سبک زندگی آن‌ها، کلینیک‌های سیار را فراهم کرده‌ایم.»

منصور‌احمد حمزه، سخن‌گوی وزارت معارف نیز، می‌گوید که این وزارت تلاش می‌کند زمینه‌ی دست‌رسی همه شهروندان به ویژه کوچی‌ها را به خدمات آموزشی فراهم کند. او می‌افزاید: «برای کوچی‌ها مکتب‌ها و لیلیه‌ها/ خواب‌گاه آماده شده و حتا مکتب‌های سیار نیز ساخته شده است تا این شهروندان ما بتوانند به آموزش خود ادامه دهند.»

بر اساس آمار ارائه‌شده از سوی اداره‌ی ملی احصائیه و معلومات، جمعیت افغانستان در ۱۴۰۲ حدود ۳۴.۹ میلیون تن برآورد شده است که از این میان، یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن آن‌ها که ۴.۳ درصد را تشیکل می‌دهد، کوچی اند.

کوچی‌ها، از گروه‌های قومی افغانستان اند که به دلیل داشتن سبک زندگی متفاوت، ناچار اند از یک جا به جای دیگر کوچ کنند به همین دلیل؛ به خدمات آموزشی و درمانی دست‌رسی اندک دارند.

مرتبط با این خبر:

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: