ساعت ۲ بامداد بهراه میافتد و چهار عصر با یک مرکب هیزم به خانه برمیگردد. گلاحمد الماس، پیش از تسلط امارت اسلامی بر کشور، سرگرم کار خبرنگاری بود و به گفتۀ خودش، با رسانههای مختلفی بهعنوان خبرنگار محلی همکاری داشت. «من قبلاً که بود کار خبرنگاری میکردم و گزارشهای غور را به چندین رسانۀ بیرون از ولایت میفرستادم. در تحول اخیر در افغانستان، من کار خود را از دست دادم.»
گلاحمد الماس، یکی از دهها خبرنگاری که کارش را بهدلیل سقوط کار رسانهیی از دست داده است، در منطقۀ «قطس» ولایت مرکزی غور، روزگارش را با جمعکردن هیزم برای فصل زمستان به پیش میبرد. او، مرکبی را از یکی از همسایههایش گرفته و هیزمی که توسط آن مرکب به خانه میآورد را با همسایهاش تقسیم میکند. «مجبور شدم کار دهقانی کنم. روزانه میروم به کوهها هیزم برای زمستان جمع میکنم. یک مرکب را نصفهیی گرفتم، یک روز به صاحب مرکب میبرم و یک روز هم به خودم.»
گلاحمد، برای رسیدن به محلی که هیزم جمع میکند، بیش از پنج ساعت منزل میزند تا یک مرکب هیزم برای روزهای سخت زمستان ولایت غور به خانه بیاورد. ولایتی سردسیر که چند ماه بیشتر از دیگر ولایتها میزبان زمستان است. «ما ساعت سه شب حرکت میکنیم به طرف هیزم و ساعت هشت صبح به کوه میرسیم و به هیزمکنی شروع میکنیم. تا ساعت ده یکبار را تکمیل میکنیم، باز حرکت میکنیم تا ساعت ۲ الی ۳ میرسیم به خانه.»
این، روزمرهگی کسیست که پیش از سقوط نظام پیشین، بهجای جمعآوری هیزم، اطلاعات جمعآوری میکرد تا با نشر آن از طریق رسانههای مختلف، قسمتی از غور را روایت کند. ولایتی با جغرافیای خشمگین و مردم فقیر که طی بیست سال گذشته سهمی از توسعه نبرده است. گلاحمد، اکنون خودش تبدیل به روایتی از غور شده است. روایتی دردآور که تمام تلاشش به جمعآوری یک مرکب هیزم برای روزهای سخت زمستان خلاصه میشود.
گلاحمد که پیش از این، با عاید کار خبرنگاری چرخ روزگار خود و خانوادهاش را میچرخاند، اکنون زندهگی را با پاهای مرکب همسایهاش به پیش میرود و تنها عایدش از زندهگی، جمعآوری هیزم برای زمستان خشمگین ولایت غور است تا بتواند شکم گرسنهاش را گرم نگه دارد. «قبلاً که بود عایدی که از کار خبرنگاری بهدست میآوردیم، نفقۀ اولاد میکردیم و حالا با مشکلات زیادی روبهرو هستیم.»
با آنکه گلاحمد شغلش را از دست داده و تن به شغل تازهیی با مشقت بسیار داده است، از جامعۀ جهانی و امارت اسلامی میخواهد که دستاوردهای چندینسالۀ خبرنگاران و رسانهها را نادیده نگیرند و آن را پشتیبانی کنند. «خواست ما از امارت اسلامی و جامعۀ بینالمللی این است که رسانهها را تنها نمانند.»
گلاحمد، تنها خبرنگار در غور نیست که بهدلیل از دستدادن شغل خبرنگاری، به کارهای فیزیکی و دشوار روی آورده است. ذبیحالله وفا، خبرنگار دیگری در شهر فیروزکوه است که در روزهای پسین، برای یافتن لقمهنانی، تن به خشتزنی داده است.
او میگوید، «ما شغل خود را از دست دادیم و فعلاً بیکار هستیم. چون در وضعیت بسیار بدی اقتصادی قرار داریم، مجبوریم بهخاطر اینکه لقمهنانی ما پیدا کنیم. من خودیم پیش از این بهعنوان یک خبرنگار در ولایت غور کار میکردم و با رسانههای مختلف همکاری داشتم، فعلاً مصروف خشتمالی یا خشتزنی هستم.»
منصور خسرو، مسئول انجمن ژورنالیستان در غور، میگوید که تحولات پسین بر کار تمام اقشار تأثیرات منفی گذاشته است که خبرنگاران نیز شامل آن هستند.
«متأسفانه تحولات اخیر که در کشور اتفاق افتاد، باعث بیسرنوشتی هزاران افغان شده که در این میان رسانههای ولایت غور نیز متضرر شدند و چندین رسانه از فعالیت باز ماندند. بیشتر از ۱۴ خبرنگار و کارمند رسانهیی، مسئولان رسانهها میگویند از سرنوشتشان خبر نیستند که کجا هستند و در کدام ولایت و کدام کشور رفتهاند. بیشتر از ۱۰ تن اینها نظر به گفتۀ مسئولان رسانه، بهطور قاچاقی به ایران رفتهاند.»
براساس گفتههای مسئولان انجمن ژورنالیستان غور، هماکنون بیش از ۲۹ خبرنگار و کارمندان رسانههای این ولایت بهدلیل تحولات پسین در کشور، غور را ترک کرده و پنج خبرنگار زن نیز شغلشان را از دست دادهاند.
با رویکارآمدن امارت اسلامی، هزاران تن در کشور بیکار شدهاند. طبق گزارشهای نهادهای پشتیبان خبرنگاران، با رویکارآمدن امارت اسلامی بیش از ۷۰ درصد رسانههای کشور از فعالیت بازمانده و خبرنگاران بسیاری یا شغلشان را از دست داده یا هم به کشورهای مختلفی آواره شدهاند.