پس از تحولات سیاسی پسین در کشور، صدها خبرنگار زن، افغانستان را به قصد زندگی در دیگر کشورها ترک کردند. سلاموطندار به منظور بررسی وضعیت شغلی خبرنگاران زن افغان در تبعید، با ۱۷ خبرنگار زن که در سه سال پسین به کشورهای مختلف پناهنده شده اند، گفتوگو کرده است.
نتیجهی این گفتوگو نشان، میدهد که از میان ۱۷ خبرنگار، تنها هفت تن توانسته اند فعالیت حرفهای خود را در عرصهی رسانه ادامه دهند؛ آماری که بیانگر چالشها و مانعهایی است که خبرنگاران زن پس از مهاجرت با آن روبهرو میشوند و بیشتر نمیتوانند حرفهی شان را ادامه دهند.
خبرنگاران زن که در این گفتوگو اشتراک کرده اند، همه در آرزوی بازگشت به افغانستان اند و میگویند که اگر شرایط در کشور بهبود بیابد، میخواهند دوباره در سرزمین خود شان به کار خبرنگاری ادامه دهند. از میان خبرنگاران مورد بررسی، شش تن در فرانسه، سه تن در امریکا، سه تن در اسپانیا، دو تن در ایران، یک تن در آلمان، یک تن در انگلستان و یک تن در استرالیا، به سر میبرند.
سلاموطندار را در تلگرام دنبال کنید
دیبا اکبری و رویا موسوی، دو خبرنگار زن افغان که اکنون در فرانسه و اسپانیا زندگی میکنند، میگویند که اکنون نیز مشغول فعالیتهای رسانهای هستند.
دیبا اکبری، میگوید: «خوشبختانه در زمینهی رسانه در یکی از تلویزیونهایی که در افغانستان برای زنها کار میکند، فعالیت دارم. تلویزیون بیگم برای زنان است؛ برنامهی تبسم که برنامهی رواننشناسی است را به گونهی زنده پیش میبرم و در ضمن، در مورد زندگی زنان در افغانستان گزارشهایی را که مینویسم، در همین زمینه فعالیت دارم. من از زمانی که آمدم، مصروف یادگیری زبان بودم؛ چون تحصیلاتم در افغانستان ختم شده بود و باید ماستری میگرفتم؛ رکن اول آن یادگرفتن زبان بود. در حال حاضر، هم تحصیل میکنم و هم مهارتهای جدید را فرا میگیرم؛ میخواهم ماستریام را بگیرم.»
رویا موسوی، نیز میگوید: «فعلاً با رادیو آزادی کار میکنم و تازه که اسپانیا آمدم، کار فریلانس را با رسانههای بینالمللی آغاز کردم با یک تعداد رسانههایی که بیرون از اسپانیا است و در داخل خود اسپانیا خیلی مشکل است؛ چون مانع بزرگ همان زبان است. زبان را به سطح یک گویندهی ملی باید یاد داشته باشی و مارکت رسانه در اسپانیا بسیار پایین است و ممکن است در فرانسه فرق کند؛ اما در این جا وضعیت خوب نیست، زیاد خوشبین نیستم؛ مگر آرزو دارم در دزارمدت بتوانم در رشتهی ژورنالیزم این جا کار کنم.»
اما مرضیه محمدی، دیگر خبرنگار افغان که اکنون در ایران به سر میبرد، میگوید که زمینهی کار در حوزهی رسانه به او در این کشور فراهم نیست و به ناچار برای امرار معاش به خیاطی رو آورده است. «مصروف کاروبار خیاطی هستم، از ساعت هفت صبح تا هفت شب. در رسانهها فعلاً فعالیت ندارم؛ چون من باید قرضهایی که گرفتهام را بپردازم و وقت فعالیتکردن در رسانه را ندارم؛ چون در کارگاه خیاطی اجازهی استفاده از تلفن را نداریم؛ فقط در وقت زنگهای اضطراری که از خانوادهی ما باشد، ما آن را جواب میدهیم. من در ایران مصروف تحصیل و درس هم نیستم؛ چون فقط روزهای جمعه بیکار هستم؛ همان مطالعاتی که خودم از طریق آنلاین دارم، همان قدر مطالعه دارم، فرصت بیشتر برای مطالعه و یادگیری ندارم. از نظر اقتصادی چندان وضعیت اقتصادی خوبی هم در ایران ندارم؛ با همین مزد کارگری که دارم، مصارف خانه را میپردازم. در اوایل که ایران آمدیم، پول قرض گرفتم و حالا باید بپردازم. بزرگترین مشکلم این است که در سردرگمی قرار گرفتهام، نمیدانم چه کار کنم. حالا هم که وضعیت ایران خراب شده؛ جمهوری اسلامی در حال جنگ با اسرائیل است، نمیدانم که زندگی ما در ایران چه خواهد شد؛ نه راه ماندن به ایران را دارم و نه راه بازگشت به افغانستان را.»
از سویی هم، فرخنده محبی، دیگر خبرنگار افغان که در اسپانیا به سر میبرد و اکنون بیکار است، از چالشهای سد راه زنان خبرنگار برای ادامهی فعالیت خبرنگاری در کشورهای میزبان خبر میدهد و میگوید با این که ادامهی فعالیت در حوزهی کاری خودش ناممکن نیست؛ اما خیلی دشوار است. «این که بخواهم از صفر شروع کنم، مدت زیادی را میگیرد. من تا زمانی که بتوانم، تا هر وقتی که خداوند کمکم کند، کار خبرنگاری را پیش میبرم؛ چه از طریق آنلاین و چه حضوری، من تلاش میکنم و این شغل را به شکل بهتر پیش میبرم. مصروفیت خاصی ندارم؛ فقط وظیفهی موقت و مصروف یادگیری زبان اسپانیایی استم. تا این که من برای کار در یک کشور جدید آماده میشوم، این زمانگیر است.»
در کنار دوری از مسلک که بیشتر خبرنگاران زن در تبعید تجربه میکنند، کمبود امکانات مالی از دیگر چالشهای آنان است. معصومه سیرت که هفت ماه میشود در امریکا زندگی میکند و خالده تحسین که در ۲۱ مارچ ۲۰۲۲ به فرانسه مهاجر شده است، این گونه روایت میکنند.
معصومه سیرت، میگوید: «وضعیت اقتصادی خوبی نداریم؛ شغل و منبع درآمد ثابت هم نداریم؛ وضعیت اقتصادی ما بسیار بد هم نیست، فقط روزگار را میگذرانیم. غیر از کارهای اداری، کارهای شرکت و هتل در دسترس است که ما بتوانیم از آن جا درآمد داشته باشیم. بزرگترین نگرانی ما بلدنبودن زبان است و نگرانی دیگر دوربودن از خانواده و خاک ما است. … این که در مسلک خود نمیتوانیم فعالیت داشته باشیم، بسیار به ما زجرآور است.»
خالده تحسین، نیز میگوید: « اقتصاد خوبی ندارم؛ پولی که دولت برای ما میپردازد، پول بسیار ناچیزی است؛ وقتی کرایهی خانه، پول برق و صفایی را میپردازم، پول بسیار ناچیز برای مصارف بسیار ابتدایی روزمرهام باقی میماند. هر آن کسی که زندگی خود را میگذارد و در یک شهر جدید مهاجر میشود، حتمی این چالشها را تجربه میکند.»
شماری از کارشناسان حوزهی رسانه، فعالیتنداشتن و حضورنداشتن خبرنگاران مسلکی و باتجربه در زمینهی اطلاعرسانی را، یک بحران جدی میدانند. محمود کوچی، کارشناس حوزهی رسانه و خبرنگار در یکی از رسانههای بینالمللی، میگوید: «بعد از سقوط نظام در افغانستان، اکثر روزنامهنگاران پا به فرار گذاشتند که از آن جمله یک تا دو درصد آنها شاید دوباره فعالیت شان را آغاز کرده باشند، متباقی همهی شان بیکار و دور از مسلک هستند؛ در تنگدستی قرار دارند. ما خبرنگارانی که داشتیم، در جریان ۲۰ سال یا بیشتر از آن، تجارب بسیار کافی پیدا کردند و توانستند خود را با معیارهای روزمرهی روزنامهنگاری جهان عیار کنند؛ ولی متأسفانه همه برباد شد. ای کاش نمیشد؛ چون این یک ضربهی بزرگ به آزادی و مطبوعات افغانستان است؛ ما شاهد بودیم که مطبوعات افغانستان در جهان بیسابقه بوده و خبرنگاران بسیار مسلکی و روزنامهنگاران باتجربه در بیست سال آموزش دیدند. کاش من هم این همه درد را که خبرنگاران دیگر تجربه کردند، من هم تجربه میکردم و از مسلک خود دور نمیشدم.»
سلاموطندار را در اکس دنبال کنید
با این همه، جامعهشناسان، میگویند که نبود خبرنگاران مسلکی میتواند آسیبهای جبرانناپذیری در عرصهی اطلاعدهی داشته باشد و از اعتماد عمومی مردم به رسانهها کاسته شود. شعیب احمدی، جامعهشناس، در این باره چنین میگوید: «در هر بخش، وجود افراد متخصص و متعهد برای کار ضروری است. این افراد باید در رشتههای مربوط به خود، مهارت و دانش کافی داشته باشند تا بتوانند به جامعهی خود خدمت کنند. در زمینهی رسانهها که نقش آن در رشد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بسیار اهمیت دارد، وجود این افراد مسلکی و متعهد ضروری است و نبود این افراد متخصص و متعهد میتواند باعث مشکلات جدی شود. به خصوص اطلاعات نادرست و ناقص میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به ذهنیت مردم وارد کند و اعتماد عمومی را کاهش دهد.»
با این حال، مطواع کبیر، مسئول بخش جندر کمیتهی مصونیت خبرنگاران افغان، از تلاشهای این کمیته در بلندبردن حضور زنان در رسانهها چنین میگوید: «پس از رویکارآمدن حکومت سرپرست، بیشتر خبرنگاران زن افغانستان به دلیل ضعف اقتصادی رسانهها، شغل شان را از دست دادند و بیشتر از ۸۰۰ خبرنگار زن بیکار شدند که یک تعداد ممکن به دلیل مهاجرت شغل خود را از دست داده باشند. پس از آن، در ۲۰۲۳ ما تلاش زیاد کردیم که آمار خبرنگاران زن را بالا ببریم و برنامههای همآهنگی و برنامههای دادخواهی که با حکومت داشتیم، توانستیم آنها را قناعت بدهیم تا حضور خانمها در رسانهها بیشتر شود. از ۴۶۳ تن در ۲۰۲۲ که خانم بود، ما توانستیم در ۲۰۲۳ آن را به ۵۷۵ تن افزایش بدهیم.»
این در حالی است که بر بنیاد اعلامیهی سازمان گزارشگران بدون مرز که در ۲۰۲۳ میلادی پخش شده است، ۸۰ درصد خبرنگاران زن در افغانستان از ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ شغل شان را از دست داده اند.