ازدواج‌های بدل، نوعی از پیوند ازدواج است که در آن دو خانواده، دختران خود را با یک‌دیگر مبادله می‌کنند و به عقد نکاح پسران خود در می‌آورند. هرچند این رسم در بسیاری از موارد با هدف کاهش هزینه‌های سنگین عروسی و تویانه صورت می‌گیرد؛ اما به گفته‌ی ۱۱ زن گفت‌وگوشده در این گزارش، ازدواج بدل پیامدهای ناگواری را در زندگی مشترک این  زنان به هم‌راه داشته است.

کودک‌همسری، نبود رضایت در ازدواج، تجربه‌ی خشونت ناشی از زندگی افراد بدل‌شده، نبود زمینه‌ی استقلال در زندگی مشترک و محرومیت از آرزوهای فردی، از پیامدهای تلخ ازدواج‌های بدل در کشور است که زندگی این زنان را با تلخی هم‌راه کرده است.

صدف، زنی که در شش‌سالگی قربانی ازدواج بدل شده است و اکنون ۲۸ سال دارد، می‌گوید که به دلیل ناداری، در برابر ازدواج برادر بزرگش به ازدواج بدل داده شد. «پدرم می‌خواست به بچه‌‌اش زن بگیرد و مرا در شش‌سالگی به بدل داد. خوش داشتم درس بخوانم، مدرسه بروم؛ اما به خاطر مشکلات اقتصادی مرا بدل کردند تا به برادرم زن بگیرند. من در عروسی برادرم خُرد بودم، خبر نداشتم که روز عروسی من هم است، رقص و بازی می‌کردم؛ مرا هم در پهلوی عروس و داماد ایستاد کردند که مردم بفهمند من سر بدل هستم.»

سلام‌وطندار را در تلگرام دنبال کنید

«۱۶ساله بودم که نامزد شدم.» این جمله را سبیکه‌ی ۲۵ساله می‌گوید؛ دختری که در سن کم و بدون این که باخبر باشد، سرنوشت تلخ به او رقم خورد. «از نامزدی خود خبر نداشتم؛ پسان خبر شدم. اول قبول نداشتم، پسان قبول کردم؛ ولی زندگی‌ام تا حالا جور نشده است.»

سحر، باشنده‌ی تخار که ۲۵ سال دارد، نیز در خانه‌ای زندگی می‌کند که در آن خبری از آرامش نیست؛ زیرا مجبور است خشونت‌هایی که به زن برادرش تحمیل می‌شود را جبران کند. سحر می‌گوید: «هر حالتی که سر او بیاید، سر من هم می‌آید؛ هیچ خوش نیستم از زندگی‌ای که دارم. اگر از روابط خانوادگی ما بپرسید، بعد از ازدواج بیخی بد شده؛ هیچ روابط ما خوب نیست.»

ناهیده‌ی ۴۳ساله که با پافشاری مادرش برای فراهم‌شدن زمینه‌ی ازدواج برای مامایش تن به ازدواج بدل داده است، از بی‌مهری شوهرش حکایت دارد و می‌گوید که او و شوهرش هر دو به وصلت شان راضی نبودند. «مامایم اقتصاد شان خراب بود و به خاطری که از دختر همسایه‌ی ما خوشش می‌آمد و آن زمان چون شرایط اقتصادی خراب بود؛ مادرم تنها یک برادر داشت؛ باز مرا به پسر همسایه نکاح کردند و خواهر شوهرم را به مامایم. حالا مامایم استرالیا است؛ خوش و خوش‌حال زندگی می‌کنند؛ ولی شوهرم با من هیچ خوب نیست؛ هر باری که یک گپ می‌شود؛ می‌گوید که کاش ترا نمی‌گرفتم. خیلی بر من سخت می‌گذرد حتا تا حالا. گاهی می‌گویم که کاش این اشتباه را نمی‌کردم.»

محمدشعیب، کارشناس مسائل اجتماعی و فرهنگی، می‌گوید که آگاهی‌نداشتن مردم و چالش‌های اقتصادی، از مهم‌ترین عامل‌ها برای ازدواج‌های بدل به ویژه در مناطق دوردست و روستاهای افغانستان است. او می‌افزاید که برای رفع این چالش اجتماعی، نیاز است تا رسانه‌ها بیش‌تر آگاهی‌دهی کنند و حکومت نیز با ایجاد برنامه‌های اقتصادی و کنترل هزینه‌های عروسی، از این گونه ازدواج‌ها پیش‌گیری کند. این کارشناس مسائل اجتماعی و فرهنگی، می‌گوید: «به خاطر عدم آگاهی از این مسائل و مشکلات اقتصادی، چنین ازدواج‌ها را راه‌اندازی می‌کنند. هرچند این فرهنگ که از گذشته‌ها بین مردم به خصوص در ولایت‌های دوردست وجود دارد؛ اگر بدون رضایت طرفین باشد، اشتباه است؛ اما باید این موضوع از طریق رسانه‌های محلی آگاهی‌دهی شود و دولت نیز مسئول است که اصلاح اقتصادی کرده و باید هزینه‌های ازدواج را کنترل کند.»

عالمان دین، نیز ازدواج را بنیان‌گذاری رابطه‌ی سالم میان زوج می‌دانند که بر بنیاد محبت، احترام و رضایت طرفین شکل می‌گیرد و ازدواج‌های بدل را خلاف شریعت اسلامی می‌دانند. احمد حکیمی، عالم دین، می‌گوید: «بر اساس فقه حنفی و جمهور علما، این نوع ازدواج را ازدواج فاسد می‌دانند؛ چون زن مال نیست و نباید با زن مال‌گونه رفتار شود. در صورتی که طرفین رضایت دارد و مهریه‌ی شان متفاوت در نظر گرفته و مهریه به اختیار زن داده شود، مشکل نیست؛ اما اگر چنین نباشد، پس این یک ازدواج فاسد است و کراهت دارد.»

روان‌شناسان، نیز بر اساس رویکردهای جدید روان‌شناسی، این گونه ازدواج‌ها را «تروما» یا زخم روانی می‌دانند که منجر به مختل‌شدن سلامت روان زنان و نسل‌های پس از او می‌شود. محمدشعیب سالنگی، روان‌شناس، می‌گوید: «ازدواج‌های سربدلی را یک نوع اردواج‌های انحرافی یا ناسالم یاد می‌کنیم و زمانی که زنان دچار چنین ازدواج می‌شوند و حتا با جنس معامله می‌شوند، چنین ازدواج‌های احساس قربانی‌شدن را به زن می‌دهد و منجر به بحران هویتش می‌شود و فکر می‌کند که پس من چی هستم و کی هستم و احساس قربانی‌بودن و بی‌هویتی و عزت نفس انسان را کاهش می‌دهد. این تروما نه تنها خود خانم را؛ بل که حتا نسل‎‌های بعدی‌اش را مورد هدف قرار می‌دهد.»

به باور فعالان حقوق زن نیز، ازدواج‌های بدل نوعی معامله با سرنوشت جوانان است که این فرایند نه تنها آزادی انتخاب زنان را سلب می‌کند؛ بل سبب می‌شود سرنوشت آنان را افراد دیگر رقم بزنند. شهلا عارفی، فعال حقوق زن، چنین می‌گوید: «ازدواج‌های سربدل، معامله با سرنوشت جوانان است. در این قسم معامله‌ها، رضایت دختران اهمیت ندارد. این نوع ازدواج‌ها یک نوع نقض آشکار و هویدا است. از نظر قانون و حقوق زنان و حتا در این اواخر قانون اساسی این را ثابت می‌ساخت که این جرم است در بدل سرنوشت جوانان.»

سلام‌وطندار را در اکس دنبال کنید

با این حال، حقوق‌دانان، می‌گویند که از نگاه شریعت و قانون نافذه‌ی افغانستان، ازدواج بدل مشروعیت ندارد و دختران در صورت روبه‌روشدن با این معضل می‌توانند اعتراض کرده و ازدواج شان را فسخ کنند. عبدالشکور دادرس، حقوق‌دان، در این باره می‌گوید: «از نگاه شریعت و قوانین نافذه‌ی کشور، اصلاً نکاح بدل یا ازدواج مواعظه، مشروعیت ندارد. بر خانم‌ها در نظام حقوقی اسلام و احوالات شخصیه‌ی یک دختر حق جبراً یا کرهاً یا ازدواج‌های سربدل صورت می‌گیرد، آن‌ها حق دارند که اعتراض و عرض کنند و این یگانه راهی است که باید این ازدواج‌ها را فسخ کنند. این نقض حقوق ملی و بین‌المللی از نگاه حقوق اسلام است و هم‌چنان یک خشونت است؛ باید مردود و قانوناً مردود شود.»

با این همه، سیف‌الاسلام خیبر، سخن‌گوی وزارت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر حکومت سرپرست، به سلام‌وطندار می‌گوید که در این زمینه محتسبان این وزارت آگاهی‌دهی کرده اند و از شماری از قضیه‌ها پیش‌گیری نیز صورت گرفته است. «در باره‌ی ازدواج‌های سربدل، وزارت امربه‌معروف به محتسبان، ملاامامان مسجدها و بزرگان، وظیفه داده است که آگاهی‌دهی کنند تا جلو این نوع ازدواج‌ها گرفته شود.»

گفتنی ا‌ست که ازدواج‌های بدل در افغانستان زیر تأثیر فرهنگ‌ها، سنت‌ها و فشارهای اجتماعی شکل می‌گیرد. در این گونه ازدواج‌ها، افراد به ویژه زنان بدون داشتن آزادی حق انتخاب همسر، مجبور به پذیرش آن می‌شوند.

مرتبط با این خبر:

کلیدواژه‌ها: // // // // //

به اشتراک بگذارید:
تحلیل‌های مرتبط

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: